ازجمله پس از آغاز ریاست آلمان بر اتحادیه اروپا و گروه هشت کشور صنعتی جهان(G8)، مرکل اولین سفر خارجی خود را در چهارم ژانویه ٢٠٠۷ با عجله به واشنگتن انجام داد؛ در حالی که صدر اعظم شرودر معمولاً چنین سفری را از پاریس آغاز میکرد. برای شناخت دقیق مناسبات آلمان و آمریکا لازم است که روابط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی آن دو کشور بازنگری شود.
روابط سیاسی
رابطه دوستانه آلمان و آمریکا برای هر دو کشور حیاتی است. این دوستی بر مبنای محکمی از تجربیات، ارزشها و منافع مشترک استوار است. آلمان از جهات بسیاری مدیون آمریکا است. ایالات متحده آمریکا، بعد از جنگ جهانی دوم، ابتدا کمکهای اقتصادی خود را از طریق برنامه مارشال به آلمان غربی عرضه داشت، سپس به حمایت سیاسی از این کشور در مقابل شوروی پرداخت. بدون کمک آمریکا، به عنوان ضامن آزادی در دهههای بعد از جنگ سرد، آلمان به وحدت مجدد و آزادی دست نمییافت. دو کشور با حضور فعال در اتحادیههایی چون سازمان ملل متحد خود را طرفدار اهدافی نظیر آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، تجارت آزاد و رفاه میدانند.
همکاری نزدیک آلمان و آمریکا در مبارزه با تروریسم بینالمللی روز به روز بیشتر میشود. آلمان به اتفاق هم پیمانش در غلبه بر درگیری در مناطقی چون افغانستان، بالکان یا خاورمیانه، از طریق تعهد نظامی و نیز با حمایتهای غیر نظامی نظیر کمک برای تشکیل نیرویهای پلیسی یا کمک برای توسعه، ایفای نقش میکند. آلمان از کمکهای انسانی به عراق دریغ نمیورزد و حاضر است، با همکاری سازمان ملل متحد، از نوسازی مدنی، اقتصادی و تشکیل نیروهای امنیتی عراق حمایت نماید. در کنار مبارزه با تروریسم و توجه به آینده خاور نزدیک و میانه، موضوعات سیاسی امنیتی زیر نیز اساس روابط دو جانبه آلمان و آمریکا را تشکیل میدهند: برنامه هستهای ایران، اتحادیه فراآتلانتیکی و تقویت سیاست امنیتی - دفاعی اروپا.
روابط مطلوب شغلی میان نهادهای دولتی دو کشور و تبادل نظر بین نمایندگان کنگره آمریکا و مجلس فدرال آلمان عامل مهمی در مناسبات دو جانبه محسوب میشود. همچنین رابطه با حدود شش میلیون یهودی آمریکایی جنبه خاصی از روابط این دو دولت را نشان میدهد. دولت و مجلس فدرال آلمان روابط گستردهای با سازمانهای آمریکایی یهودی دارند و به منظور تقویت تفاهم دو جانبه به گفتوگو با چنین سازمانهایی اهمیت میدهند.
روابط اقتصادی
روابط اقتصادی آلمان و آمریکا در حد بسیار مطلوبی است. آمریکا مهمترین شریک تجاری آلمان در خارج از اتحادیه اروپا به شمار میآید. در سال ٢٠٠٥ مناسبات بازرگانی دو کشور بر مبنای یورو افزایش چشمگیری داشت: صادرات آلمان به آمریکا حدود ٨/٦ درصد و واردات آلمان از آمریکا حدود ٥/۱ درصد، در مقایسه با سال 2004 فزونی یافت. در ارتباط با سرمایهگذاریهای دو کشور، باید گفت که آمریکا از سویی بزرگترین سرمایهگذار خارجی در آلمان به شمار میآید و از سوی دیگر در زمره کشورهای اصلی برای سرمایهگذاری شرکتهای آلمانی قرار دارد. طبق آخرین اطلاعات بانک فدرال آلمان سرمایه گذاریهای مستقیم آمریکا در آلمان در پایان سال ٢٠٠٤، با حدود ٨٨ میلیارد یورو نسبت به سال٢٠٠٣ (حدود٨٠ میلیارد یورو) افزایش یافت. برعکس میزان سرمایه گذاریهای مستقیم آلمان در آمریکا، در پایان ٢٠٠٤با حدود ۱٣٥میلیارد یورو نسبت به سال قبل از آن (حدود ۱٤٠ میلیارد یورو) سیر نزولی داشت. براساس بررسیهای به عمل آمده در سال ٢٠٠٥، آلمان در زمینه سرمایهگذاریهای مستقیم در آمریکا، پس از انگلستان و ژاپن رتبه سوم را به خود اختصاص داد؛ در حالی که سرمایه گذاریهای مستقیم آمریکا در آلمان، پس از انگلستان، کانادا، هلند، استرالیا و برمودا در جایگاه ششم قرار داشت.
روابط فرهنگی
روابط فرهنگی دو کشور ابعاد گوناگونی دارد. سالانه هزاران آلمانی به عنوان گردشگر، هنرمند، دانشمند، دانشجو یا دانشآموز به آمریکا سفر میکنند. حدود ۱٦ میلیون سرباز آمریکایی که در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم با خانوادههایشان در آلمان زندگی کردهاند، احترام گذاشتن به مردم آلمان را یاد گرفته و «شیوه زندگی آمریکایی» را به این کشور منتقل نمودهاند. هم اکنون نیز صدها هزار دانشآموز آلمانی در آمریکا تحصیل میکنند. زبان آلمانی پس از اسپانیایی و فرانسوی سومین زبان خارجی است که در دبیرستانهای خصوصی، مدارس عالی و دانشگاههای آمریکا تدریس میشود.
بررسیهای کنونی نشان میدهد که حدود ٤٦ میلیون آمریکایی اصل و نسب آلمانی دارند. اما برخلاف ایتالیاییها، لهستانیها یا ایرلندیها، آمریکاییهای آلمانیالاصل گروه واحد و مستقلی را تشکیل نمیدهند که حیات سیاسی آمریکا را تحت نفوذ قرار دهد. فقط تعداد اندکی اتحادیه آلمانی- آمریکایی وجود دارد که صرفاً به حفظ سنتهای دیرینه خویش میپردازند.
روابط نظامی
آلمان در مبارزه با تروریسم بینالمللی از متحدان نزدیک آمریکا به شمار میرود. در چارچوب غلبه بر درگیریهای بینالمللی نیز همکاری نزدیکی بین دو کشور وجود دارد. نقطه ثقل این همکاری انجام مأموریتهایی در افغانستان و بالکان است، که طی آن آلمان با اعزام تقریباً٨٠٠٠ سرباز، بیشترین نیرو را در اختیار آمریکا قرار داد. همچنین پس از پایان عملیات استقرار نیرو در چارچوب برنامه نوسازی جهانی حضور نیروهای آمریکایی، آلمان همچنان بزرگترین پایگاه نظامی برای نیروهای مسلح آمریکا در خارج از آن کشور باقی خواهد ماند. تمرینات نظامی مشترک و تبادل تجربه در زمینه توسعه سیستمهای تسلیحاتی نشانگر مناسبات نزدیک نظامی ارتش فدرال آلمان و نیروهای آمریکایی است.
ارتش فدرال آلمان در آمریکا واحدهای آموزشی ثابتی را در اختیار دارد که در آنها سربازان آلمانی، ضمن ارتباط با مؤسسات نظامی آمریکایی، آموزشهای لازم را میبینند. علاوه بر این همه ساله تعدادی از نیروهای آلمانی، به منظور شرکت در تمرینات مشترک، به آمریکا اعزام میشوند. همچنین شبکهای از افسران رابط و مبادلهای در دو کشور وجود دارد، که سهم شایانی در برقراری مناسبات مطلوب نظامی میان آلمان و آمریکا ایفا میکنند. همکاری تنگاتنگ و سنتی در زمینه تکنولوژی دفاعی نیز از سوی یک دفتر ارتباطی، در واشنگتن و گروهی از کارمندان رابط در ادارات مهم حمایت میشود.
مواضع دو کشور
در پایان ملاقات جورج بوش با آنگلا مرکل، آن دو در یک کنفرانس مطبوعاتی شرکت کردند و دیدگاههای خود را تشریح کردند.
جورج بوش در پایان این ملاقات گفت: با شروع سال جدید ریاست آلمان بر اتحادیه اروپا و گروه هشت نیز آغاز گردید. من و صدر اعظم مرکل مذاکرات گستردهای با یکدیگر انجام داده و درباره موضوعات بسیاری با هم مشورت کردهایم. مسأله افغانستان یکی از موضوعات مورد بحث ما بود.
من از خانم صدر اعظم به خاطر حمایت از مردم افغانستان بسیار تقدیر میکنم. ایشان وظایف خود را در چارچوب ناتو بسیار جدی میگیرند. ما موضوع ایران را نیز مورد بررسی قرار دادهایم. من از خانم مرکل به خاطر حمایت گسترده از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد در ارتباط با ایران تشکر میکنم.
در مورد مسأله اسرائیل و فلسطین خانم صدر اعظم ایده بسیار خوبی داشتند؛ مبنی بر این که اعضای گروه چهارگانه مذاکرات صلح خاور میانه (آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپایی و سازمان ملل متحد) بار دیگر با هم ملاقات کنند. سفر خانم رایس هم به همین منظور صورت خواهد گرفت. درباره اوضاع دارفور (سودان)، باید بگویم که شرایط بسیار اسفباری در این منطقه حاکم است. ما وضع این منطقه را بسیار جدی میگیریم و از دولت البشیر انتظار داریم که گامهای بعدی را در جهت بهبود اوضاع بردارد. خانم مرکل این شرایط را به خوبی درک میکنند و من بسیار خوشحالام که آلمان هم در این مورد از کمکهای نظامی دریغ نمیورزد. این وظیفهای بسیار سنگین است.
ما موضوع تجارت را نیز مورد بررسی قرار دادیم و همچنان خود را نسبت به برگزاری مذاکرات بازرگانی دوحه(قطر) متعهد میدانیم. وظیفه دیگر ما رفع موانع موجود است، اما با مذاکره میتوان به نتایج بهتری دست یافت. تجارت بهترین راه برای کمک به کشورهای فقیر و توسعه اقتصادی آنهاست تا بدین ترتیب مردم این کشورها متوجه گردند که رفاه و مزایای مرتبط با آنها هم وجود دارد.
ما در باره مسأله تغییرات جوی هم با یکدیگر صحبت کردیم. من به خانم صدر اعظم گفتهام که ما همچنان از تکنولوژیهای نوینی که در حفظ محیطزیست در سرتاسر جهان موثر باشند، حمایت میکنیم. وقت آن رسیده که گذشته را پشت سر نهیم و توجه خود را به آن دسته از تحولات تکنولوژیکی معطوف کنیم که به ما امکان بدهند از محیط زیست خود با توجه به امکانات نوین به بهترین نحو ممکن حمایت کنیم، هر چند دیگران با این امر مخالف باشند.
صدر اعظم مرکل هم در پایان این ملاقات گفت: از این که بار دیگر این امکان فراهم آمد تا ما درباره موضوعات مهمی با یکدیگر به گفتوگو بنشینیم، بسیار خوشحالام. از زمانی که آلمان در آغاز سال جدید ریاست اتحادیه اروپا و گروه هشت را بر عهده گرفت، این نخستین سفر خارجی من است. این سفر یک اتفاق نیست، بلکه نشانگر آن است که مسلماً ما منافع و ارزشهای مشترک فراوانی داریم و به نظر من همکاری میان اتحادیه اروپا و آمریکا امری مهم است که به حل بسیاری از مسائل مهم جهانی کمک میکند.
ما به توافق رسیدیم که در زمان ریاست آلمان بر اتحادیه اروپا ملاقاتی میان سران اتحادیه و ایالات متحده آمریکا صورت پذیرد.
ما همچنین درباره طرح یک بازار مشترک به مذاکره پرداختیم. به همین منظور تماسهای مستقیمی، در قالب یک گروه کاری، برقرار خواهد شد که بعدها تمهیدات لازم را برای ملاقات سران اتحادیه اروپا و آمریکا فراهم خواهد آورد. مسلماً این گام بلندی است که باید برداشته شود. من بار دیگر تصریح میکنم که هیچ اقدامی بر خلاف توافقهای تجاری بینالمللی و سازمان تجارت جهانی صورت نمیگیرد، بلکه مسأله حفظ سرمایههای فکری و بازارهای مالی بینالمللی مطرح است. من معتقدم که اتحادیه اروپایی در چارچوب گروه چهارگانه مذاکرات صلح میتواند نقش بسیار سازندهای در حل مسائل خاورمیانه ایفا کند. ما در افغانستان هم با یکدیگر همکاری مطلوبی داریم. درباره این موضوع در اجلاس ریگا (لتونی) به طور مفصل با هم گفتوگو کردیم. در ژانویه هم یک کنفرانس مشورتی میان اعضای ناتو برگزار خواهد شد که در واقع مکمل اجلاس ریگا است؛ زیرا از یک سو نیروهای نظامی را متمرکز میسازد و از سوی دیگر طرحهای مدنی را در اولویت قرار میدهد.
درباره اوضاع عراق باید بگویم که اگر چه آلمان به لحاظ نظامی هیچ تعهدی در عراق ندارد، ولی ما بسیار علاقهمندیم که تحولات در آن کشور به گونهای پیش رود که وضع مسالمتآمیزی در آنجا ایجاد شود و مردم این کشور دیگر نگران از دست دادن جان خود نباشند. ما به لحاظ سیاسی، از هر گونه اقدامی که در این زمینه لازم باشد حمایت میکنیم.
من تصور میکنم که طی شش ماهی که آلمان ریاست اتحادیه اروپا را بر عهده دارد، کارهای زیادی انجام شود و نشستهای زیادی برای حل مسائل مهم تشکیل گردد. به اعتقاد من این گفتوگو میتواند آغاز مذاکرات بسیار مؤثری در مدت ریاست دورهای آلمان باشد. از آن گذشته این ششمین ملاقات ماست و از این لحاظ میتوان از یک تبادل نظر دائمی سخن به میان آورد.
تاریخ انتشار: ۲۰ بهمن ۱۳۸۵ - ۱۷:۰۳
ترجمه مرضیه ذاکری: بعد از تنشهایی که در دوران صدراعظمی گرهارد شرودر بر سر برخی مسائل سیاسی و اقتصادی، مانند حمله آمریکا به عراق، بین آلمان و ایالات متحده پدید آمد، از زمان روی کار آمدن آنگلا مرکل تلاشهای زیادی از سوی دو طرف برای رفع کدورتهای گذشته صورت گرفت.