بر طبق راهکار ارائه شده توسط ایشان، این امکان وجود دارد که از طریق ایجاد تغییرات دمایی - بهصورت مصنوعی- در اتمسفر جابهجایی ایجاد کرد و با این شیوه، از آلودگی هوای تهران کاست، شاهد ادعای ایشان هم این بود که این نظریه در یک «اتاق کوچک» به آزمایش گذاشته شده و جواب داده است و بنابراین در «تهران بزرگ» هم بهزودی قابل اجراست.
این اظهارات در حالی بیان میشود که با مراجعه به وبسایتهای معتبر بینالمللی میتوان به آسانی ضخامت لایه مرزی وارونگی هوای شهر تهران را به دست آورد. براساس اطلاعات ارائه شده در این سایتها، ضخامت این لایه بین 100 تا 700 متر در روز کموزیاد میشود و ارتفاع آن در حدود 1500 متر از سطح زمین است. یعنی یک لحاف هوایی به ضخامت متوسط 400 متر در ارتفاع 1500 متری سطح شهر تهران را پوشانده و به خاطر وارونگی دما اجازه عبور هوای گرم را که حاوی آلایندهها نیز هست به ارتفاعات بالاتر نمیدهد.
حال اگر سطح شهر تهران را 760 کیلومتر مربع درنظر بگیریم، پس حجم این لحاف هوایی از طریق ضرب کردن 400 در 760 کیلومتر مربع به دست میآید که برابر است با 304 کیلومتر مکعب و جرم آن هم حدودا 304 میلیارد کیلوگرم خواهد بود.اگر بنا بهنظریه این مسئول محترم، بخواهیم - از طریق مصنوعی- کاری کنیم که دما بهگونهای تغییر یابد تا هوا جابهجا شود، باید نیمرخ دمایی لایه مذکور معکوس شود. با مراجعه مجدد به یک وب سایت هواشناسی بینالمللی، درمییابیم که لایه مرزی وارونگی اختلاف دمایی حدود یک درجه سانتیگراد دارد ( و تعجب میکنیم که چگونه اختلاف دمایی اندک کمتر از یکدرجه سانتیگراد میتواند چنین معضلی در سطح شهر تهران ایجاد کند) انرژی لازم برای تغییر دمای این جرم 304 میلیارد کیلوگرمی هوا برای فقط تغییر به میزان یک درجه سانتیگراد در هر لحظه معادل 304 میلیارد کیلوژول خواهد بود و اگر بنا باشد که دائما این انرژی تامین شود به 304 میلیارد کیلووات انرژی نیاز است.
250 نیروگاه حرارتی برقی
بیایید فرض کنید نتیجه تمام تخمینهای فوق را 1000 برابر کاهش دهیم!! باز هم نتیجه 304 هزار مگاوات انرژی است و طبیعی است که اگرظرفیت یک نیروگاه تولید برق را 1200 مگاوات درنظر بگیریم، به 250 نیروگاه برق نیاز داریم تا انرژی لازم برای اجرای طرح این مسئول محترم دولتی را تامین کنیم؛ بماند که خود 250نیروگاه حرارتی برقی آلودگی قابل ملاحظهای تولید خواهد کرد!
اگر این طرح را در کنار طرح دیگری که در سالهای اخیر برای کاهش آلودگی هوای پایتخت از سوی مسئولان دولتی مطرح شده بود بگذاریم به این نتیجه میرسیم که با موضوع حاد آلودگی هوای تهران تا چه حد سادهانگارانه برخورد میشود.
در جست وجوی راهکارهای منطقی
در چنین شرایطی باید راهحلهای ابتدایی و سادهانگارانه را کنار نهاد و با درنظر گرفتن تمامی عوامل و بررسی تمامی راهکارهای منطقی وارد عمل شد و در قدم اول تولید آلودگی را کاهش داد، کاهش تولید آلودگی نیز راهحلهای عمده و اساسی دارد که پیادهسازی آنها در گروی توجه مسئولان محترم دولتی است.
اساسیترین راهحل، کاهش آلودگی خودروهای تولید داخل با وضع مقررات سختگیرانه آلودگی تولید شده توسط خودروهاست. مقررات کنونی سالها با مقررات وضع شده در کشورهای دیگر فاصله دارد. وضع مقررات سختگیرانهتر مداوما به تاخیر میافتد. علاوه بر آن راهکاری برای مراقبت از استاندارد وضع شده نیز وجود ندارد. همه اینها سبب شده است که خودروهای ساخت داخل که عمدتا ترکیب ناوگان شهری را تشکیل میدهند، سطح آلودگی تولیدی بسیار بالاتر از استانداردهای مورد قبول بینالمللی داشته باشند.
راهحل اساسی دیگر، افزایش کیفیت سوختهای ساخت داخل است. علاوه بر اینها شاهکلید کاهش آلودگی هوا در کلانشهرها، توسعه حملونقل عمومی است. تخصیص سریع و بدون قید و شرط بودجههای حملونقل عمومی نظیر مترو، راهکاری است که اثر مستقیم و قابل ملاحظهای بر کاهش استفاده از خودروهای شخصی و نتیجتا کاهش آلودگی هوا خواهد داشت.
راهکارهایی نظیر کاهش تقاضای سفر با افزایش کارآمدی دولت الکترونیک و افزایش امکانات حملونقل غیرموتوری برای مسیرهای کوتاه مانند پیادهروی و دوچرخهسواری از راهکارهایی هستند که در درجات بعدی اهمیت قرار دارند.
بد نیست بهجای تجویز مسکنی که تسکین هم نخواهد داد مانند جابهجایی هوا یا آبپاشی، درد را از بنیاد درمان کرد.
* معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران