دستکم در هفتههای اول، نشانی از تسلط سنتی بارسا و رئالمادرید بر فوتبال اسپانیا دیده نمیشد. دلیل اصلی آن جز بازیهای خوب والنسیا و تیمهای مطرح دیگر، سیریناپذیری تیمی به نام لوانته بود. ابتدای فصل، والنسیا 3برد متوالی داشت و با رکورد بهترین شروع تاریخ این باشگاه یک پیروزی فاصله داشت.
سویا با 7بازی بدون شکست، بهترین شروع تاریخش را جشن گرفت، مالاگا هم به لطف منابع مالی بیکران صاحبان قطریاش با 5 پیروزی متوالی، شروعی تاریخی داشت. رئال بتیس هم بهترین شروع تاریخ باشگاه را در این فصل جشن گرفت. مارکا با افتخار اعلام کرد که رئال (در 5 هفته اول) بهترین شروع تاریخ را از نظر تعداد گلهای به ثمر رسیده داشته است. اما لوانته جلوتر از همه این «بهترینهای تاریخ» قرار داشت. در واقع آنها در 9 بازی اول رقابت تنگاتنگی با بارسلونا داشتند؛ مدافع عنوان قهرمانی که تنها به لطف تفاضل گل، بالاتر از لوانته در صدر جدول قرار داشت. البته بارسلونا هم از این «بهترینهای تاریخ» بینصیب نبود؛ آنها بهترین شروع تاریخ باشگاه را با 12بازی بدون شکست ثبت کرده بودند.
یکی از هواداران لوانته، تصویری از جدول لالیگا را روی سیمان حک کرده بود تا آن را بهعنوان یادگاری نگه دارد، اما این یادگاری سیمانی، در هفته بعد اعتبار خود را از دست داد چون تیم عجیب و غریب لوانته، یک رکورد دیگر به نام خودثبت کرد و به پنجمین پیروزی متوالی هم رسید. لوانته در طول تاریخ 102سالهاش(تاریخی که تنها جام آن مربوط به قهرمانی در کوپا ده لا رپوبلیکا در سال 1937 است) هرگز چنین روزهایی را به چشم خود ندیده بود. آنها تنها 6 فصل را در لالیگا بودهاند. در نیم فصل اول فصل گذشته آنها تنها 15امتیاز کسب کردند. اما امسال لوانته ،لالیگا را دستکم در 9بازی ابتدایی فصل به نام خود زد: 2 تساوی در دو بازی اول و 7پیروزی در بازیهای بعدی که یکی از آنها پیروزی برابر رئالمادرید بود. تا اینکه این نوار پیروزی و سعادت در بازی با اوساسونا قطع شد؛ لوانته باخت اما فراموش نشد. با اینکه پس از این شکست، بازیکنان مسن لوانته دیگر رمق رقابت با رئالمادرید، بارسلونا و والنسیا را نداشتند، لوانته همچنان یکی از چهار تیم لالیگا باقی ماند و نیم فصل را در رده چهارم به پایان رساند. پایان رؤیای لوانته، شروع روند کسالتبار لالیگا بود؛ جایی که رقابتها به دو بخش تقسیم میشود: تیمهای دیگر و رئالمادرید- بارسلونا.
البته امسال بهنظر میرسید که این رقابت قدیمی به نفع رئالمادرید جلو خواهد رفت. شکست برابر لوانته، شوک بزرگی برای رئالمادرید بود. بعد از یک فصل ناکامی مطلق در برابر بارسلونا- اگر قهرمانی در کوپادلری را نادیده بگیریم- ژوزه مورینیو باید به هواداران رئال و باشگاهی که مثل کوه پشت او ایستاده بود چیزی میداد. قهرمانی در لالیگا شاید هنوز هم هدف بلندمدت مورینیو باشد، اما هیچ چیز مانند پیروزی برابر بارسلونا نمیتوانست جایگاه مردی را که همیشه میگوید تازه در فصل دوم حضورش در تیمها به نتیجه میرسد مستحکم کند. مورینیو و شاگردانش، مقدمات پیش از الکلاسیکو را به خوبی بهجا آوردند؛ در واقع خیلی فراتر از آن بودند. آنها در 10بازی متوالی در لیگ و 15 بازی در تمام جامها به پیروزی متوالی دست پیدا کرده و به رکورد بیشترین پیروزیهای متوالی رئالمادرید رسیده بودند. آنها با یک بازی کمتر، 3 امتیاز بیشتر از بارسلونا داشتند. حتی گواردیولا هم پیش از بازی اعتراف کرد که فشار زیادی روی تیمش است؛ «هر کسی که عقب باشد، فشار بیشتری را احساس خواهد کرد».
همه چیز برای نخستین برد رئالمادرید برابر بارسلونا با ژوزه مورینیو، مهیا بود؛ همه چیز به جز رونالدو و مسی. همانقدر که رونالدو در این بازی ضعیف بود، مسی استثنایی بازی کرد. بارسا در سانتیاگو برنابئو رئالمادرید را شکست داد تا با یک بازی بیشتر، صدر را از رئال پس بگیرد. دستکم همین رقابت دو طرفه در لالیگا جذاب باقی ماند. در آخرین بازی لالیگا، رئال با درخشش رونالدو، سویا را که در نوکمپ با درخشش دروازهبان جوانش با بارسلونا بدون گل مساوی کرده بود 6 بر 2 شکست داد تا با 3 امتیاز بیشتر از بارسلونا، صدر جدول را پس بگیرد. انتظار میرود رقابت این دو تیم تا آخرین روزهای نیمفصل دوم هم ادامه داشته باشد و رئالیها امیدوارند سرانجام به قهرمانیهای رقیب سنتی پایان دهند، هرچند بارسا پس از قهرمانی در توکیو با روحیهای عالی آماده جبران عقبماندگی 3 امتیازی است.