امیر دریادار حبیب‌الله سیاری*: در دنیای امروز، دریا برای ملت‌ها عامل مهم زندگی است و هیچ کشور ساحلی‌ای نیست که منافعی در دریا نداشته باشد.


مردمی که از دریا دورند، فاقد یکی از مهم‌ترین مبادی ارتباطی بادنیای خارج خود هستند. اقتصاد اینگونه ملت‌ها به سختی، آهستگی و کندی پیش می‌رود. دریا در رشد و زندگی اقتصادی ملت‌ها اهمیتی حیاتی دارد. منافع کشورهای صاحب دریا ارتباطی مستقیم با خواسته‌ها، نیازها، توانایی‌ها و فرهنگ آنها دارد و در واقع سیاست دریایی آن کشورها را عینیت می‌بخشد. این سیاست در قالب راهبرد دریایی تبیین می‌شود و اهداف اقتصادی، سیاسی و نظامی را به‌دنبال دارد. موفقیت در اهداف مورد نظر بستگی به توان به‌کارگیری نیروی انسانی، ابزار و تجهیزات و قوانین و مقررات در حد فراگیر دارد و قدرت دریایی را به‌وجود می‌آورد. این تلقی منسجم از «قدرت دریایی» نشأت گرفته از ابعاد اصلی و اساسی جهان پیشرفته امروز است.

نیروی دریایی از دیرباز به‌عنوان یکی از عوامل مهم نظامی و اقتصادی، مورد نظر بوده است؛ به‌ویژه در سده‌های اخیر، ابرقدرت‌ها جهت حفظ سلطه خود بر جهان، سعی کرده‌اند تا با ایجاد یک نیروی دریایی قوی، امور نظامی و اقتصادی جهان را تحت سیطره خود قرار دهند. گام‌برداری در مسیر راهبرد ملی به‌منظور دستیابی به اهداف کلان جمهوری اسلامی مستلزم برخورداری از امنیت در حوزه‌های مختلف است؛ چیزی که همواره دغدغه خاطر دولتمردان و کارگزاران نظام بوده است. برخورداری از امنیت ملی نیازمند برخورداری از قدرت ملی است. نیروهای مسلح در کنار سایر ارکان قدرت ملی، نقشی اساسی در برقراری امنیت ملی ایفا می‌کنند. برخورداری از امنیت ملی در حوزه دریا، مستلزم برخورداری از قدرت دریایی است؛ جایی که به‌شدت متأثر از تفکر دولتمردان، سیاست‌های کلان کشور و اهداف ملی است. برای کشوری دریایی مانند ایران که منافع، اقتصاد و امنیتش با دریاها پیوند خورده، برخورداری از راهبرد دریایی متناسب، حیاتی و الزام آور است.

مجاورت با اقیانوس هند که به واسطه اهمیت و خصوصیات آن عرصه حضور نیروی دریایی کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای شده، برخورداری از نفت به‌عنوان اصلی‌ترین منبع انرژی و ماده اولیه تولید بسیاری از محصولات کلیدی و راهبردی جهان، نیاز کشورهای صنعتی جهان به منابع انرژی و وجود رقابت اقتصادی سیاست‌زده و از همه مهم تر قرارگرفتن خطوط مواصلاتی راهبردی کشور در آب‌های اقیانوس هند و تنگه‌های راهبردی هرمز، مالاکا، باب‌المندب و کانال سوئز، همگی لزوم برخورداری جمهوری اسلامی از نیروی دریایی راهبردی به‌منظور ایجاد امنیت ملی در عرصه آب‌های اقیانوس هند برای دستیابی به اهداف ملی و تحقق سند چشم‌انداز در افق 1404 تأیید می‌کند. برخورداری از نیروی دریایی راهبردی، در کنار ناوگان تجاری کارآمد و علوم و زیرساخت‌های دریایی روزآمد، ضمن کامل کردن مثلث قدرت دریایی کشور، منجر به افزایش امنیت ملی شده و دستیابی به اهداف ملی را میسر می‌کند.

تأثیر مثلث طلایی قدرت دریایی ایران(یعنی سیادت دریایی کشور) بر مثلث طلایی حمل‌ونقل دریایی و اقتصاد جهانی که در منطقه اقیانوس هند شکل گرفته، به معنی ایجاد امنیت و آزادی دریانوردی برای ناوگان تجاری جمهوری اسلامی در منطقه شمال اقیانوس هند و حفظ منابع و صیانت از منافع راهبردی کشور در این منطقه خواهد بود. همچنین سیادت دریایی کشور بر آب‌های اقیانوس هند می‌تواند ابزاری قدرتمند برای تأثیرگذاری بر اقتصاد و سیاست جهانی باشد. کسب و حفظ سیادت دریایی و صیانت از منافع راهبردی کشور در اقیانوس هند مستلزم برخورداری از نیروی دریایی مقتدر و توانا به‌منظور حضور اثربخش و مداوم در آب‌های شمال اقیانوس هند است؛ جایی که استکبار جهانی منافع راهبردی خود را در آن جست‌وجو می‌کند؛ این میسر نیست مگر با رویکرد ملی به توسعه دریا محور و استقرار نیروی دریایی قدرتمند در منطقه.

* فرمانده نیروی دریایی راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران