بازیکن آمریکایی تیم بسکتبال فولاد ماهان اصفهان، برعکس خیلی بازیکنان خارجی حاضر در لیگ برتر ایران علاقه چندانی برای حضور در کنار خانواده برای تعطیلات سال نو ندارد. او بهواسطه مسلمان بودنش کریسمس را جشن چندان مهمی برای خود و خانوادهاش نمیداند و دوست دارد تعطیلات را در اصفهان و در تیم ماهان سپری کند. راشاد اما از آندسته از بازیکنان محافظهکار است که ترجیح میدهد به سوالات کوتاه پاسخ دهد و از هرگونه توضیح اضافی خودداری میکند. حتی وقتی فهمید که صادقزاده از عملکرد او در طول مدت حضورش در این تیم ناراضی است، زیاد تعجب نکرد چون خودش هم اعتقاد داشت توانش بیشتر از چیزی است که تاکنون از خودش نشان داده است.
- یک بیوگرافی از خودت و اینکه چطور شد به سراغ بسکتبال رفتی؟
راشاد شاهد اندرسون هستم، متولد 9نوامبر سال1983. در شهر آلاندو در ایالت فلوریدا بهدنیا آمدم. 27سالمه و 196سانتیمتر قد دارم. دو برادر و دو خواهر دارم و کوچکترین فرزند خانوادهام هستم. از دبیرستان بسکتبال را شروع کردم. علاقه اصلی من به ورزش بیسبال بود اما در دبیرستان یک سال بسکتبال بازی کردم، علاقهمند شدم و ترجیح دادم این رشته را دنبال کنم.
- تو بلندترین فرد خانوادهات هستی؟
نه، برادر بزرگم از من سهسانت بلندتر است.
- تا بهحال اتفاق افتاده از اینکه قدت بلند است، در خانواده و یا فامیل معذب باشی؟
نه اصلا. این موضوع در خانواده ما طبیعی است. افراد قدبلند در فامیلمان زیاد داریم.
- در ایران معمولا بسکتبالیستها از خانوادههای مرفه هستند. این موضوع در مورد تو و بسکتبالیستهای کشورت هم صدق میکند؟
اصلا چنین چیزی نیست. اکثر خانوادهها در آمریکا یا با پدر زندگی میکنند یا با مادر، بنابراین شرایط سختی از نظر مالی دارند و مجبورند برای امرار معاششون سخت کار کنند. اینطور نیست که از خانوادههای مرفهی باشند.
- این موضوع در مورد خودت هم صدق میکند؟
نه، پدر و مادر من هردو کار میکردند و از نظر مالی مشکلی نداشتیم. پدر من مدیر کارخانه صنایع غذایی است. برادرم هم کنار او کار میکند. برادر بزرگم مغازه اسباببازیفروشی برای بچهها دارد. مادر و یکی از خواهرانم پرستار هستند و خواهر دیگرم هم معلم است.
- خانوادهات چقدر ورزشی هستند؟
یکی از برادرانم در اروپا به صورت حرفهای بسکتبال بازی میکند. خواهرانم هم ورزش میکنند اما نه در حد حرفهای.
- خانوادهات با این موضوع که به سراغ ورزش و بسکتبال رفتی مخالفتی نداشتند؟
پدر و مادرم با این مساله مشکلی نداشتند بلکه اعتقاد داشتند بچههایشان در هر رشته و زمینهای که علاقه دارند باید فعالیت کنند و وقتی هم علاقه من را در بسکتبال دیدند مخالفتی نکردند.
- از کی بسکتبال را به صورت حرفهای آغاز کردی؟
من در دبیرستان بسکتبال بازی میکردم. در کالج هم این رشته را ادامه دادم. سال2006 تصمیم گرفتم در NBA بازی کنم ولی مشکلاتی پیش آمد که حضورم در آن منتفی شد و راهی تیمهای دیگر شدم.
- چرا منتفی شد؟
زمانی که این تصمیم را گرفتم، به طور ناگهانی متوجه دو تومور در پایم شدم که در تمامی قسمتهای پایم رشد کرده بود و برای جراحی نزدیک دو هفتهونیم در بیمارستان بستری شدم. در NBA وقتی مدیران تیم از جریان مصدومیتم آگاه شدند از هزینه کردن برای من سر باز زدند، من هم ترجیح دادم در جایی غیر از NBA بسکتبالم را دنبال کنم.
- با توجه به اینکه سابقه بازی در لیگهای بسکتبال ایتالیا، یونان و آمریکا را داری و در حال حاضر هم در ایران بازی میکنی، سطح بسکتبال ایران و این کشورها را چطور ارزیابی میکنی؟
در اروپا و آمریکا به علاقه و استعداد بازیکن خیلی توجه میکنند که بازیکن در چه پستی بیشتر کارآیی دارد. به عنوان مثال سبک بازی آنها به این شکل است که در تیمهایشان دو فوروارد دارند و هر کسی که استعداد قرار گرفتن در این پست را داشته باشد از آن استفاده میکنند. در ایران یک نفر خاص را از اول فصل برای این پست انتخاب میکنند و تا مدتها ثابت میماند، درحالیکه در اروپا به این استعدادها و علایق توجه بیشتری نشان میدهند و آنها را پرورش میدهند. همچنین سطح مهارت بازیکنان ایرانی پایین است. در اروپا و آمریکا بازیکن هر روز بسکتبال بازی کرده و هر لحظه به بسکتبال فکر میکند در حالیکه در ایران بازیکنان به این رشته به چشم یک حرفه نگاه میکند و فقط در زمانهایی که تیم تعیین کرده بسکتبال کار میکنند؛ در واقع تنبلی میکنند!
- چرا ایران را برای فعالیت انتخاب کردی؟
اروپا را انتخاب نکردم چون در حال حاضر با بحران اقتصادی روبهروست و متعاقباً تیمها هم با مشکلات مالی روبهرو هستند. خبر دارم که حتی حقوق بهترین بازیکنانشان هم ماهها به تعویق افتاده و در پرداختها مشکل دارند. اما از این اتفاقات در ماهان نمیافتد، تا حالا همه پرداختها سر موقع انجام شده و هیچ مشکلی پیدا نکردم.
- یعنی صرف مسائل مالی تیم فولادماهان را انتخاب کردی؟
نه، همه دلایلم هم به این مورد برنمیگشت. من ماهان را دوست داشتم و به خاطر علاقهام این تیم را انتخاب کردم.
- چقدر از تیم فولادماهان شناخت داشتی؟
هیچ شناختی نداشتم. فقط میدانستم که یک تیم نوپاست و از دوستی که در ایران داشتم شنیدم که میتوانم با آمدنم به این تیم کمک کنم.
- وقتی هیچ شناختی نداشتی، چطور ماهان را دوست داشتی؟
خب دیگه.....(خنده)
- از چه طریقی با ماهانیها ارتباط برقرار کردی؟
درحقیقت من از طریق دو واسطهای که در ایران و آمریکا داشتم با این تیم آشنا شده و از این طریق با باشگاه وارد مذاکره شدم.
- بازی در تیم فولادماهان چطور است؟ از عملکرد خودت در این مدت راضی بودی؟
در طول این سهماهی که در این تیم حضور دارم میتوانستم بهتر از این کار کنم. از عملکرد خودم راضی نیستم. تیم ماهان از یک مجموعه حرفهای برخوردار است و بازیکنان بزرگ و حرفهای هم دارد اما من آنچنان که باید از عملکردم راضی نبودم و همواره از خودم میخواهم که بهتر از چیزی که هستم عمل کنم. البته این موضوع ربطی به شرایط تیم و یا باشگاه ندارد اما من اطمینان دارم این تمام توان من نیست.
- سرمربی تیم ماهان چند روز پیش اعلام کرد که از عملکردت راضی نبوده و ممکن است در پلیآف جایگزینی را برای تو انتخاب کند. در اینباره چه نظری داری؟
من این قضیه را نمیدانستم اما این حق سرمربی است که بازیکنانی را که میخواهد جذب کند. من برای تصمیم او احترام قائلم. تا زمانی که در ماهان هستم در خدمت این تیم خواهم بود و زمانیکه بخواهند هم از این تیم میروم و سایر پیشنهاداتم را بررسی میکنم.
- در حال حاضر پیشنهادی هم از سایر تیمها داری؟
نه، ندارم ولی بعد از جدایی -البته اگر این موضوع اتفاق بیفتد- به گزینههای دیگر فکر میکنم.
- چه جایگاهی را از الان برای تیم ماهان در لیگ متصور هستی؟
این تیم با بازیکنان و کادری که در اختیار دارد میتواند به راحتی در پلیآف حضور یابد. بازیهای خانگی یک امتیاز برای تیم ما محسوب میشود که با برنامهریزی و جذب یک بازیکن خارجی دیگر، در این مرحله میتوانیم عملکرد خوبی را در سال اول حضور از خود بر جای گذاریم.
- از شرایطی که ماهانیها برایت فراهم کردهاند راضی هستی؟
بله، قرار است طی چند روز آینده آپارتمانم را نیز تحویل بگیرم؛ آپارتمانی که شرایط خیلی خوبی دارد و به باشگاه و سالن تمرین نیز خیلی نزدیک است. من از این بابت خیلی خوشحالم.
- شرایطی که اینجا برایت فراهم شده با شرایطی که در تیمهای اروپایی داشتی چقدر تفاوت دارد؟
تفاوت آنها در یکسری مسائل جزئی است. مثلا مساحت خانهای که در اختیار من قرار داشت خیلی بزرگتر از واحدی است که ماهانیها برایم در نظر گرفتهاند و یادر برخی امکانات کمی ضعف وجود دارد که زیاد مهم نیست. تقریبا همهچیز برایم آماده کردهاند.
- معمولا اوقات فراغتات را در ایران چطور سپری میکنی؟
در اوقات فراغتم معمولا پلیاستیشن بازی میکنم. بعضی اوقات هم به خانه بابک نظافت میروم چون از بین بچهها با او خیلی صمیمیتر هستم. البته با یکی از بازیکنان تیم ذوبآهن هم ارتباط خوبی دارم و به او هم زیاد سر میزنم.
- چه ذهنیتی در مورد ایران داشتی و بعد از حضورت این ذهنیت چقدر تغییر کرد؟
من آدم سیاستمداری نیستم و حرف سیاسی هم نمیزنم. من در اخبار شنیده بودم که ایران یک کشور مذهبی با اعتقادات و اصول خاص است که بعد از آمدنم این موضوع به من ثابت شد و خداروشکر هیچ مشکلی پیدا نکردم. ایرانیها مردمانی مهربان و باشخصیت هستند.
- باشگاه و یا سرمربی با ارتباطت با لورن وودز مخالف نیستند؟ به هر حال بازیکن تیم حریف است و این ارتباطات بعدها مشکلساز میشود!
درست است که وودز در ذوبآهن و در تیم رقیب بازی میکند ولی تا حالا ماهانیها از این بابت به من حرفی نزدند. فکر نمیکنم موضوع خاصی باشد. به هر حال لورن هم مثل من یک بازیکن خارجی است و بیشتر از هر کسی میتواند زمانش را با من سپری کند.
- وضعیت تأهلت به چه صورتی است؟
مجردم.
- تصمیم برای ازدواج نداری؟
فکر میکنم هنوز آمادگی قبول مسئولیت یک نفر دیگر را ندارم.
- در این مدتی که در ایران حضور داشتی تا چه حد با فرهنگ و خلق و خوی ایرانیها آشنا شدی و چه چیزی بیشتر توجه تو را به خودش جلب کرد؟
من مردم اینجا را خیلی دوست دارم و هر روز ارتباطم با آنها بیشتر و بیشتر میشود. من اینجا حاجآقا زیاد میبینم مخصوصا وقتهایی که برای نماز به مسجد میروم. با آنها ارتباط برقرار میکنم. فرهنگمان خیلی متفاوت نیست، فقط تنها مشکلی که اینجا وجود دارد تفریح جوانان ایران است. آنها در اوقات فراغتشان فرصت تفریحی کمی دارند که بتوانند به آن مشغول شوند.
- به موضوع نماز اشاره کردی، تو نماز میخوانی؟
بله، من مسلمان هستم و نماز میخوانم.
- بنابراین زیاد در تدارک برنامههای سال نو نیستی، درسته؟
دقیقا. چون من در یک خانواده مسلمان بزرگ شدم، از بچگی کریسمس برای من جشن بزرگ و مهمی نبوده و یک اتفاق معمولی برایم محسوب میشود.
- از اینکه هنگام سال نو در کنار خانوادهات نبودی ناراحت نیستی؟
در یک خانواده مسلمان کریسمس اصلا معنایی ندارد، بنابراین برایم مهم نیست که اینجا باشم یا خانه. این دو تفاوت زیادی با هم ندارد.
- در این مدتی که در اصفهان حضور داشتی از جاهای دیدنی این شهر هم دیدن کردی؟ چه چیزی بیشتر توجه تو را جلب کرد؟
میدان نقشجهان اصفهان فوقالعاده است. من خیلی با دیدن منظرههای این میدان به وجد آمدم و کلی عکس گرفتم. از وسایل و کارهای کلاسیک و سنتی ایران کلی برای خانوادهام خرید کردم.
- و حرف آخر؟
اصفهان شهر خیلی قشنگی است و من مردم این شهر را خیلی دوست دارم. احساس میکنم از نظر فرهنگی خیلی به آنها نزدیک هستم. امیدوارم با ماهان به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کنیم.
همشهری تماشاگر