بههمین علت با توجه به استقبال خوبی که از آن شده، روزبهروز گسترش بیشتری پیدا میکند. با این حال با گذشت چندین سال از راه افتادن مترو در تهران، هنوز فرهنگ استفاده از آن در میان برخی از شهروندان جا نیفتاده است. شاهد این مسئله نحوه سوار و پیاده شدن برخی مسافران مترو است، بهطوری که گاهی وقتها این وسیله راحت و ایمن را به وسیلهای مشقت بار مبدل میسازد. کافی است در ساعتهایی از شبانهروز که رفت و آمد مسافران زیاد است، گذرتان به یکی از ایستگاههای پرتردد مترو بیفتد، آنگاه مسافرانی را میتوانید ببینید که با رسیدن مترو به سکو، با حالتی تهاجمی و گارد گرفته و عصبی در انتظار باز شدن در واگن ایستادهاند. لحظه به لحظه جمعیت فشردهتر میشود تا هنگامی که درهای واگنها بازشده و جمعیت در یک ماراتن طاقتفرسا و نفسگیر وارد آن شوند.
در این میان چه بسا افراد ناتوان و سالخوردهای زیر دست و پا مانده و لگد کوب دیگران شوند. هنوز تمام نشده؛ وقتی جمعیت روی صندلیها آرام گرفتند، عدهای پس از این زور آزمایی، تازه به فکر تجدید قوا بر میآیند و چنان روی صندلیها ولو میشوند که عملا جای دیگران را تنگ و حق آنها را در استفاده برابر از امکانات مترو سلب میکنند. اگر فکر میکنید که موقع پیاده شدن همه چیز به خوبی و خوشی پیش میرود، کاملا در اشتباه هستید.
نحوه پیاده شدن بعضیها هم چندان تعریفی ندارد. آنها در هنگام پیاده شدن، برای زودتر رسیدن به تاکسی یا اتوبوس چنان یکدیگر را هل میدهند و به همشهریانشان فشار میآورند که گاه دیده شده پای برخی شهروندان داخل شیاری که مابین لبه سکو وواگن مترو است، گیرکرده و به آسیبدیدگی و شکستگی آن انجامیده است. متأسفانه تمام این رفتارها کمابیش تا مرحله بالا رفتن از پله برقی و خروج از ایستگاه مترو ادامه دارد. با این وضعیت باید گفت فرهنگ استفاده از مترو در جامعه ما هنوز برای برخی جدی گرفته نشده است.