وابستگی تام روابط عمومی به علوم ارتباطات این معنا و مفهوم را تداعی میکند که کارگزاران روابطعمومی لازم است تسلط کافی بر علوم ارتباطات شامل ارتباطات رسانهای و ارتباطات انسانی برای فعالیت در حوزه روابط عمومی داشته باشند.
علاوه بر علوم ارتباطات، روابطعمومی علمی است که از علوم دیگری همانند روانشناسی، جامعهشناسی و مدیریت نیز کمک گرفته و این کمکها در راستای تبیین استانداردهای علمی به کار میگیرد تا با اتکا به آمار و ریاضیات و روش تحقیق به اندازهگیری و سنجش اثربخشی فعالیتها به کمک قوانینی جهانشمول دست یابد.
بدون شک این بحث اساسی بایستی بهطور جدی تری مورد توجه و تاکید استادان، دانشجویان و کارگزاران قرار گیرد تا بتوانیم به کمک همدیگر گامی کارآمد در راستای ارتقای روابط عمومی برداریم. اما چرا بهنظر میرسد که دروازه توسعه علمی روابط عمومی قفل شده است؟ شاید نگاهی به فعالیتهای سکان داران عرصههای علمی و اجرایی روابط عمومی بتواند به این سؤال پاسخی بدهد یا موضوع را شفافتر کند.
الف: حوزه علمی
1- دانشگاهها: بنیادیترین پایگاه توسعه و همچنین توسعه روابط عمومی، دانشگاه است اما انصافا دانشگاه مدتی است که به خواب زمستانی رفته است. هر چند که رشته روابطعمومی در دانشگاههای دولتی و آزاد اسلامی گسترش یافته است اما نشانههای توسعه کیفی رشتهها که پرورش استاد و تالیف کتب از مهمترین آنهاست در حال حاضر و بهخصوص در سالجاری مشاهده نمیشود. این نتایج ضعیف به این معناست که رویکرد علمی به روابط عمومی در دانشگاهها هم کمرنگ است. 2- مؤسسات صنفی، آموزشی و تحقیقاتی: طی چند سال اخیر و بهخصوص در سال 1390 مؤسسات صنفی، آموزشی و تحقیقاتی بودهاند که چراغ روابط عمومی را با برگزاری سمینارهای ملی و بینالمللی، انتشار مجلات علمی و تخصصی و همچنین انتشار کتب علمی و کاربردی روشن نگهداشتهاند، اما در این زمینه بایستی به کارگزاران زحمتکش این مؤسسات تذکر داد که تمامی تلاش خود را به کار گیرند که محتوای سمینارها فدای اسپانسرها نشود؛ زیرا این خطری است که همواره ارزشهای علمی و کاربردی سمینارها را تهدید میکند.
ب: حوزه اجرایی
1- بخش دولتی: ارزشیابی عملکرد روابط عمومی مؤسسات مختلف نشان میدهد که تاکید و تایید اصلی مدیریت روابطعمومی سازمانهای دولتی بر اجرای فعالیتها در حوزه تبلیغات تجاری و تبلیغات سیاسی است و مدیران روابط عمومی از فرایند کیفی و علمی روابط عمومی بیخبر و بیبهره هستند و به راحتی استانداردهای علمی را نادیده میانگارند.همچنین بیش از 80درصد مدیران روابط عمومی بخش دولتی تخصص و اطلاعات کافی درباره روابط عمومی ندارند و این گروه حتی دورههای آموزشی مرتبط با شغل (مدیریت روابطعمومی، اصول و فنون روابطعمومی و مهارتهای روابط عمومی) را طی نکرده و رغبتی به آموختن آنها از خود نشان نمیدهند.این مدیران علاقهای نیز برای بهکارگیری مشاوران و متخصصان روابطعمومی از خود نشان نمیدهند و در بهکارگیری نیروی انسانی تفاوتی معنادار بینکارشناسان و فارغالتحصیلان رشتهای روابط عمومی با سایر رشتهها قائل نیستند.2 - بخش خصوصی: جای خوشحالی است که در سالهای اخیر، عنوان روابط عمومی جای خود را در بخش خصوصی کشور باز کرده اما اتفاقی که در بخش خصوصی در حال جریان است، یکی دانستن روابط عمومی و تبلیغات است .