جامعه فوتبال این روزها، فارغ از دیدگاههای متفاوت و اختلاف عقیدههای متعدد شاهد یک رویداد میمون و ماندگار و یک تجربه خاص است؛ تجربهای که شاید در نخستین بار هم این چنین نتوانست طعم خوش دمکراسی را به زیر زبان این فوتبال پر دغدغه بیاورد.
فراموش نکنیم که انتخابات فدراسیون فوتبال برای نخستین بار است که حاشیههایی از جنس انتصاب را کمتر بهخود میبیند و البته ماندگارتر خواهد شد اگر دخالتهای وزارتی در آن در همین حد و حدود شایعه باقی بماند و در روز رایگیری همه شاهد آن باشیم که دولت برای نخستین بار، فوتبال را بدون هیچ چشمداشتی به فوتبالیها واگذارکرده و این روح فرهیخته دمکراسی است که صندلی ریاست را به یک نامزد اعطا میکند و نه حمایتهای انتصابانه. فراموش نکنیم که تا چند دوره قبل، یک ماه مانده به شروع انتخابات، دعواها، قهر و انصرافها، اعتراضها و شکایتها از نبود شرایط امن برای رای گرفتن و رای دادن آغاز میشد و این اتفاق تا فاصله چند روز مانده به انتخابات این دوره هنوز به وقوع نپیوسته است. فراموش نکنیم که تا همین چند دوره قبل، این اعضای مجمع نبودند که رای شان نهایی میشد و کارزار انتخاباتی در اتاقهای دربسته شکل میگرفت. فراموش نکنیم که حالا فدراسیونی داریم با اساسنامه حرفهای و شرایط اخذ رای نهچندان پیچیده.
و حالا باید امید داشته باشیم به ادامه این مسیر. امید داشته باشیم به راهی حرفهای که در پیش گرفته شده و امید داشته باشیم که سنگی و چوبی لای این چرخ قرار نگیرد. امید داشته باشیم که وزارت ورزش نقش حمایتی و نظارتیاش را ایفا کند ولاغیر. امید داشته باشیم که نامزدها، لابی رای خود را با جامعه فوتبال انجام دهند و نه دهها اتاق ساختمان سئول و امید داشته باشیم که فوتبال، این مقوله حیرتآور و اثرگذار، دغدغه موفقیت را همچنان داشته باشد و با حضور فعالانی دلسوز، برای مردم حکم آرامبخشی را داشته باشد در دنیای پرمشکل و دغدغه زندگی امروزی... .