همشهری‌آنلاین: نگاه منصفانه و منتقدانه به همراه اشراف فراوان هوشنگ کامکار به موسیقی کلاسیک و سبک‌ها و مکاتب آن و نیز بررسی دقیق آثار نشست نقد و بررسی مجموعه آثار لوریس‌ چکناوریان را به یکی از فنی‌ترین و دقیق‌ترین جلسات نقد موسیقی بدل کرد.


 به گزارش همشهری آنلاین در این نشست که با حضور علاقمندان و اهالی موسیقی از ساعت 18 و 30دقیقه آغاز شد سید ابوالحسن مختاباد به عنوان کارشناس مجری برنامه ضمن ارائه توضیحی درباره انتشار مجموعه آثار چکناواریان گفت: مجموعه آثار لوریس چکناواریان حدود 2 ماه قبل با حمایت مالی بانک سامان از سوی موسسه آوای باربد منتشر شد.

به گفته مختاباد این مجموعه که به گفته آقای چکناوریان بیش از 8500 صفحه پارتیتور را شامل می شود حاوی 20 سی دی صوتی و دو عدد دی وی دی تصویری از آثار آقای چکناوریان است که در آن طیفی از موسیقی برای فیلم،ارکستر ایرانی،ارکستر سمفونیک و مجلسی و اپرا و انواع دیگر فرم های موسیقی را شاهدیم.

وی همچنین تصریح کرد: این در حالی است که امسال آلبوم پوئم های سمفونی خرمشهر و حلبچه اثر هوشنگ کامکار نیز با حمایت بانک گردشگری راهی بازار شد و این جای خوشحالی دارد که موسسات اقتصادی، کم کم در جهت حرکت های حمایتی از تولید آثار هنری جدی و ارزشمند موسیقایی گام بر می‌دارند.

 نقد و بررسی پوئم سمفونی خرمشهر و حلبچه در گزارش همشهری‌آنلاین

به گفته مختاباد به رغم وجود قانونی در این زمینه که نهادها و کارخانجات می‌توانند بخشی از مالیات خود را صرف امور فرهنگی بکنند،اما در عمل تا کنون کمتر نهاد اقتصادی به صرافت چنین کارهایی افتاده‌است و یا این که در نهایت به سمت کمک به نهادهای خیریه سوق یافته و کمتر به سمت کارهای فرهنگی رفته‌اند. از این جهت باید به این دو نهاد و دست اندرکارانشان دست مریزاد گفت و از دیگران هم خواست در این زمینه گام های جدی‌تری بردارند.

مختاباد همچنین گفت که آقای کامکار تمامی این آثار را در یک ماه و نیم اخیر بررسی کردند و انصافا انرژی زیادی را برای این کار صرف کردند و از میان این آثار 17 قطعه را انتخاب کردند که در این نشست ضمن پخش این قطعات درباره آنها و سپس کلیت کار آقای چکناوریان توضیح خواهند داد.

در ادامه این برنامه، لوریس چکناواریان و هوشنگ کامکار با دعوت مختاباد به روی سن آمدند و کامکار در ابتدای سخن خود ضمن تشکر از دست اندرکاران این نشست گفت: با وجود فراهم شدن چنین شرایط مناسبی برای نقد و تبادل نظر، متاسفانه می‌بینم جای اهالی موسیقی و دانشجویان در این جلسه خالی است.

همصنفان به حرکت های جدی موسیقی بی توجهند

هوشنگ کامکار ادامه داد: در شرایط کنونی جامعه ما، انجام حرکت‌های جدی در زمینه هنر، هم از نظر مالی و هم از سایر جنبه‌ها بسیار از خود گذشتگی می‌خواهد؛ اما وقتی چنین از خود گذشتگی اتفاق می‌افتد و کسی چنین کار جدی انجام می‌دهد می‌بینیم به سادگی از سوی هم صنفانش مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد و این بسیار نا امیدکننده است.

این موسیقیدان در مورد آشنایی خود با لوریس چکناواریان گفت: من زمانی که در سنندج زندگی می‌کردم از طریق نشریات آن روزگار با استاد چکناواریان آشنا شدم و هرگز فکر نمی‌کردم  روزی برسد که در جایگاه نقد آثار ایشان بنشینم. از این رو باید بگویم چنین اتفاقی برایم بسیار ارزشمند است.

وی همچنین افزود: چکناواریان چهره‌ای چند وجهی دارد و علاوه بر آهنگسازی در زمینه‌های رهبری ارکستر، نوازندگی و نقاشی نیز تبحر دارد. آثار چکناواریان نیز از تنوع جالبی برخوردار است و در مجموعه آثارش می‌توان اپرا، سمفونی، موسیقی فیلم، باله، انواع کنسرتوها و حتی موسیقی پاپ  را نیز مشاهده کرد.

چکناوریان آهنگسازی جهانی است

این آهنگساز تصریح کرد: من به شخصه لوریس چکناواریان را آهنگسازی جهانی می‌دانم و معتقدم آثار او را می‌بایست در سطح جهانی بررسی کرد. برای خود من نیز بررسی مجموعه آثار ایشان با توجه به حساسیت‌هایم کار بسیار دشواری بود. اما با این حال سعی می‌کنم به ویژگی‌های اصلی آثار این هنرمند اشاره کنم ضمن آنکه در این مدت برخی نکات را یادداشت کردم که البته این یادداشتها هم خیلی زیاد بود و من به دلیل ضیق وقت سعی کردم آنها را دسته بندی و به صورت مختصر و مفید توضیح دهم.

کامکار در مورد ویژگی‌های شخصیتی چکناواریان گفت: مهمترین ویژگی شخصیتی چکناواریان، توجه او به مسئولیت‌های اجتماعی و همکاری در کنار نهادهای خیریه و مدنی مختلفی مانند موسسه خیریه محک است.

این آهنگساز افزود: من تمام آثار چکناواریان را جزو موسیقی‌های دارای برنامه می‌شناسم که در غرب به آن پروگرام میوزیک می گویند. ضمن اینکه خود او را نیز موسیقیدانی ناسیونالیست با گرایشات ملی و مذهبی می‌دانم. این فاکتورها به خوبی در آثاری که چکناواریان در زمینه مسیحیت، اسلام و ایران ساخته به وضوح به چشم و گوش می آید.

خالق قطعه«کجایید ای شهیدان خدایی»  که اخیرا از بی اعتنایی صدا و سیما به حقوق مادی و معنوی اثرش سخت گله مند شده بود تاکید کرد: ایشان نوعی امضاء شخصی در آثارش دارد که این امضاء به استفاده از تم‌‌های فولکلور باز می گردد. همچنین از مشخصه های کارهای چکناواریان می توان به تبادل پاساژهای بسیار آرام و رومانتیک و به کارگیری حجم بالای ارکستر است. کنارهم قرار دادن و استفاده از فیگورهای ملودیک کوتاه و تند و تبادل آنها در میان سازها از دیگر ویژگی آثار اوست که بی شباهت به آثار چایکوفسکی نیست.

وی ادامه داد: از دیگر ویژگی‌های آثار چکناواریان می‌توان به استفاده از موسیقی مدال و همچنین بهره‌گیری از فواصل دوم افزوده اشاره کرد. علاوه بر آنها به استفاده از حالت‌های موسیقی ایرانی مانند حالت هایی که در اصفهان و چهارگاه و یا مد شور شنیده می شود علاقه دارد. در واقع بافت اکثر آثار او در گام های ماژور و مینور قرار دارد که در آثار آهنگسازان اواخر دوره رومانتیک دیده می شود.
این استاد دانشگاه همچنین تاکید کرد: ارکستراسیون آثار چکناواریان بسیار درخشان و پرحجم است که تحت تاثیر گروه 5 نفره آهنگسازان بزرگ روسی و به خصوص«گوستاو مالر» است. احتمال دارد این تاثیر آگاهانه بوده باشد.

هوشنگ کامکار در توصیف بخش دیگری از ویژگی های آثار چکناواریان گفت: بیشتر آثار او افکتیو و توصیفی هستند که برای بیان داستان مورد نظر او به کار گرفته شده و از رنگ جداگانه سازها به همین منظور استفاده کرده است. برای مثال از ساز هارپ برای بیان تصویری طبیعت و آب بهره گرفته یا برای نشان دادن حس جنگ و خشونت از سازهای برنجی استفاده کرده است.

این موسیقیدان ادامه داد: استفاده از سازهای سلفون و سازهای شبیه به بلز در تمام آثار چکناواریان به جز اثری که درباره حضرت علی(ع) ساخته به چشم می خورد. این در حالی است که از سازهای غیر معمول در کنار یکدیگر بهره گرفته و این نکته نیز در اکثر آثار چکناواریان به چشم می خورد که بیشتر در آثار قرن بیستم مرسوم بوده است.

این آهنگساز افزود: از دیگر ویژگی های آثار چکناواریان استفاده از آنسامبل های غیرمعمول است. برای مثال می توان به آنسامبل کوبه ای که سال ها قبل در پرسپولیس نوشته است اشاره کرد. من 20 سال قبل اثری با عنوان«سماع ضربی ها» نوشته بودم و گمان می کردم من اولین نفری هستم که چنین کاری کرده ام اما با شنیدن این اثر استاد چکناواریان فهمیدم ایشان سال ها قبل چنین کاری انجام داده است.

وی همچنین گفت: چکناواریان برای اولین بار از سازهای ایرانی به صورت پلی فونی و چندصدایی استفاده کرده است؛ البته نمی‌دانم که احمد پژمان آیا قبل از او چنین تجربه ای داشته یا نه.

کامکار گفت: از دیگر ویژگی های آثار چکناواریان استفاده از تکنیک ملودیک نقطه ای یا ملودیک رنگین است که آهنگسازان قرن 20 از آن استفاده می کردند. تکنیک ملودیک رنگین در واقع یعنی یک نت را یک ساز، نت دیگر را ساز دیگر و به همین ترتیب الی آخر اجرا می کنند. نمونه چنین تکنیکی را در آثاری چون پرسپولیس و سیمرغ و چند اثر دیگر چکناواریان می توان دید.

چکناوریان نخستین کسی بود که به فردوسی و شاهنامه توجه کرد

این استاد دانشگاه همچنین تصریح کرد: این نکته بسیار مهم را نیز باید یاد آور شوم که چکناواریان اولین آهنگسازی است که به فردوسی توجه کرده است و ای کاش کسانی که امروزه مدعی هستند برای اولین نفر در مقام آهنگساز به فردوسی توجه کرده اند به آثار لوریس چکناواریان در سال های گذشته توجه می کردند.

در ادامه این نشست بخشی از کنسرتو ویلن چکناواریان برای حاضران در سالن پخش شد که هوشنگ کامکار در مورد این اثر گفت: در این اثر از فرم کنترپوانتیک استفاده شده؛ ضمن اینکه از اوستیناتو که به تکرار ملودی ها ارتباط دارد بهره گرفته شده است.
کامکار همچنین ضمن انتقاد از چکناواریان گفت: برخی از آثار لوریس چکناواریان در نسخه های متعدد نوشته شده که از آن جمله می توان مثلا به سوئیت آرارات اشاره کرد. در هر حال من نتوانستم دلیلی برای چنین کاری پیدا کنم.

وی ادامه داد: همچنین گمان می کنم جای ملودی های ایرانی با خصوصیت ربع پرده ای و با استفاده از سازهای ایرانی در آثار چکناواریان خالی است و می بایست بیشتر از این ویژگی ها استفاده می کرد. شاید دلیل این کمبود به خاطر سخت شدن اجرای چنین آثاری در نقاط دیگر دنیا است. اما اگر چکناواریان تجربیاتش را در این زمینه ادامه می داد امروز نتایج راهگشایی می توانست برای نسل بعد داشته باشد.ضمن اینکه می توانست شنیدن چنین آثاری برای غربی ها نیز با تفاوت های خاص خودش جذاب تر باشد.

این آهنگساز تاکید کرد: گستاو مالر و اشتراوس آهنگسازان بزرگی بوده اند و یکی از دلایلی که آثار کم نقصی دارند به این دلیل است که خودشان آثارشان را رهبری می کردند و در طول اجراها ایرادات شان را رفع می کردند. چکناواریان نیز رهبری آثارش را برعهده داشته و فکر می کنم این موضوع در بهبود آثارش نقش مهمی داشته است.

هوشنگ کامکار در بخش دیگری از انتقاد خود گفت: با وجود این همه آثار جالب توجه، اما به نظر می رسد در آخرین آثار ایشان نشانی از آن همه تجربه و دانش نبوده که به طور مثال می توان به کاری که با همراهی شهرام ناظری انجام داده است اشاره کرد. به گمان من این اثر اصلا در سطح و حد دیگر آثار لوریس چکناواریان نیست. همچنین کارهای مذهبی نیز که با حمایت بنیاد رودکی انجام داد در حد سایر آثار لوریس چکناواریان نبود.

عاشق شیرخدا و موسیقی زورخانه بودم

در بخش دیگری از این نشست لوریس چکناواریان گفت: من از بچگی عاشق موسیقی زورخانه ای و اجرای عباس شیرخدا بودم؛ همین علاقه باعث شد تا من نزد مرشدهای مختلفی برای جمع آوری ریتم ها و مطالب این موسیقی بروم. از همین طریق بود که من عاشق شاهنامه شدم. در همان زمان به موسیقی عزاداری محرم نیز علاقمند بود.

این موسیقیدان ادامه داد: پس از تحصیل در اتریش از من خواستند تا به ایران برگردم و من در جواب گفتم به شرطی برمی گردم که اپرای رستم و سهراب را بسازم. هر چند که مشکلات بسیار پیش آمد اما من در طول 25 سال 8 بار اپرای رستم و سهراب را باز نویسی کردم. در آن اوایل بسیاری مخالفت می کردند اما افرادی چون احمد عبادی، استاد تهرانی و روح الله خالقی مرا برای ساختن اپرای رستم و سهراب تشویق کردند.

وی همچنین تصریح کرد: من سال 1961 به ایران برگشتم و رئیس صداخانه موسیقی ملی شدم و در راهی که می خواستم بروم استادانی چون فرامرز پایور، ظریف و تهرانی کمکم کردند. پس از سه سال کمک این دوستان در زمینه سازهای ایرانی، اثر«سیمرغ» را ساختم.

لوریس چکناواریان همچنین در مورد استفاده از ربع پرده در موسیقی پلی فونی گفت: من فکر می کنم موسیقی چند صدایی با ربع پرده جور در نمی آید؛ یعنی با معلومات من نمی شود. در آن زمان حتی فرامرز پایور سنتور کروماتیک ساخت و بسیار در این زمینه کمک کرد اما من گمان می کنم نمی توان چنین بهره برداری انجام بدهم. من علاقه ای به ربع پرده ندارم و معتقدم ربع پرده دست و پای آهنگساز را می گیرد و از بابت این نظر عذر خواهی می کنم.

چکناواریان در مورد تجربه همکاری با شهرام ناظری نیز گفت: همکاری با شهرام ناظری برای من تجربه فوق العاده ای بود؛ در موسیقی آوازی ایرانی همیشه ساز به دنبال خواننده حرکت می کند؛ اما در موسیقی اپرا و سمفونیک، هر چیزی در زمان خود اجرا می شود و هیچ سازی به دنبال خواننده نمی رود. چنین تجربه ای با یک خواننده ایرانی و کار با ناظری برایم افتخار بزرگی بود و من این نکته را نمی گویم که از چنین کاری دفاع کنم.

در ادامه نشست بخشی از اپرای رستم و سهراب برای حاضران در سالن پخش شد و چکناواریان در مورد این اثر گفت: در طول 25 سالی که بر روی اپرای رستم و سهراب کار کردم شاید بیش از هزار بار ملودی ها و اشعار این اثر را زمزمه کرده باشم اما هرگز از این اشعار خسته نشده ام و این برای ملت ایران افتخار بزرگی است که شاعری همچون فردوسی داشته اند.

در بخش های دیگر این نشست بخش هایی از آثار لوریس چکناواریان که توسط هوشنگ کامکار به عنوان نمونه گردآوری شده بود پخش شد؛ از جمله این آثار که از هر کدام دقایق کوتاهی انتخاب شده بود می توان به سوئیت پرسپولیس، باله سیمرغ، موسیقی فیلم، گفتگوی تمدن ها، باله اتلو و آرارات اشاره کرد.

چکناوریان درباره اپرای اتللو گفت که  این اثر به سفارش ملکه انگلیس  ساخته و در انگلستان چند بار اجرا شده است.

علی عظیمی نژادان نخستین پرسشگر این جمع بود که ضمن قدردانی از برگزاری چنین برنامه هایی از آقای کامکار و چکناوریان خواسته بودند درباره هارمونی زوج مرتضی حنانه سخن بگویند که آقای چکناوریان در این زمینه ابزار بی اطلاعی کرد و در مقابل هوشنگ کامکار گفت که هیچ گونه مدرک و سند مکتوبی درباره این کاری که مرجوم  حنانه انجام داده است وجود ندارد.

که عظیمی نژادان  در پاسخ گفت  البته چند کار مرحوم حنانه بر این اساس ساخته شده است و نیز دست نوشته ایشان در این زمینه در اختیار ناشری است که متاسفانه به دلیل اختلاف نظر با وراث آن مرحوم این اثر هنوز فرصت انتشار نیافته است.

نشستی آموزنده

در بخش دیگری از پرسش و پاسخ  عبدالحسین مختاباد  آهنگساز و خواننده که خود در سال 81 با رهبری چکناوریان در تالار وحدت برخی از آثارش را بازخوانی کرد ضمن انتقاد از غیاب اهالی موسیقی در چنین نشستی گفت: این جلسه برای من بسیار آموزنده بود و با زحمت فراوانی که آثار کامکار برای دسته بندی و ارائه این کار انجام دادند گویی یک مرور کلی در درسهایی که در آهنگسازی گرفتیم در این نشست انجام شد و این سخنان می تواند برای دانشجویان موسیقی نیز همچون یک ترم تحصیلی آموزنده باشد؛و ای کاش ناشر اثر و نیز آقای چکناوریان به نوعی پارتیتور آثار را هم در یک سی دی با فایل پی دی اف قرار می دادند تا بتوان به درک دقیق تری از کار بزرگی که ایشان انجام دادند رسید.

او همچنین از عدم اقبال دانشجویان موسیقی به این گونه برنامه ها گله کرد و گفت: جای تاسف دارد که  جای خالی دانشجویان و  اهالی موسیقی در این نشست ها احساس می شود.

این خواننده ادامه داد: متاسفانه برخی به اعتبار کنسرت دادن در یک سالن بزرگ گمان می کنند راه زیادی را پیموده اند؛ در صورتی که در همه جای دنیا سالن های کنسرت نیز همچون هتل ها هستند و شما با پرداخت مبلغ خاصی حتی می توانید به تنهایی در آن سالن ها برای خودتان برنامه اجرا کنید؛ در واقع صرف برگزاری کنسرت در فلان سالن نمی تواند اعتبار به همراه داشته باشد.

عبدالحسین مختاباد همچنین تصریح کرد: 80 درصد آثار لوریس چکاواریان پروگماتیک هستند و داستانی را روایت می کنند. من این نقد را به چکناواریان دارم که چرا اپرای رستم و سهراب را با خوانندگان ایرانی اجرا نکرده است. به هر حال خوانندگان ایرانی هم در ارتباط با موضوع این اثر و هم در کیفیت اجرای لهجه، بهتر از خوانندگان خارجی می توانستند عمل کنند.

لوریس چکناواریان در پاسخ این انتقاد گفت: ما خواننده اپرای ایرانی نداریم و تنها خواننده ایرانی قابل در این زمینه خانم دریا دادور محسوب می شود. ضمن اینکه در اپرا، موسیقی اولویت دارد و کسی برای شنیدن و فهمیدن کلام به اپرا نمی رود. کسی که برای دیدن اپرا می رود برای شنیدن موسیقی و موسیقی آوازی می رود به همین دلیل آواز در اپرا مانند آواز در موسیقی سنتی ایران در یک اکتاو اجرا نمی کنند و وسعت صوتی بیشتری دیده می شود.

سید عباس سجادی،سید عبدالحسین مختاباد و فاضل جمشیدی

سید عباس سجادی  شاعر و ترانه سرا و مدیر موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیز در بخش دیگری از این نشست ضمن تاکید بر تلاش برای همراه کردن اهالی موسیقی با چنین نشست هایی گفت: من بر خلاف آقای کامکار و مختاباد ابراز تاسفی از غیبت اهالی موسیقی در چنین نشستی ندارم؛ بلکه حس من بیشتر اظهار تعجب است چرا که ما برای برگزاری هر یک از این نشست ها به غیر از اطلاع رسانی در مطبوعات، حدود 200 کارت دعوت نیز برای اهالی موسیقی ارسال می کنیم اما باز هم شاهد کم لطفی های این دوستان هستیم.

وی همچنین افزود: با این حال ما برای سال آینده برگزاری 8 جلسه نقد و بررسی آثار موسیقایی را تصویب کرده ایم که به طور منظم و با حضور شما دوستداران موسیقی برگزر خواهد شد. ما همچنین پوسترهایی برای برنامه نقد نغمه طراحی خواهیم کرد که در دانشکده های موسیقی نصب خواهد شد.

فاضل جمشیدی هم درباره پخش موسیقی فیلم برخی از فیلم ها گفت و افزود که بهتر بود فیلم همراه موسیقی هم نمایش داده می شد که هوشنگ کامکار در پاسخ گفت ما به اجرای کار توجه داریم.

در بخش پایانی این نشست نیز ابوالحسن مختاباد با اشاره به تولد هوشنگ کامکار گفت: هفته قبل سالروز تولد هوشنگ کامکار بود که به همین مناسبت شاهنامه ای از سوی آقای مومنی از دست اندرکاران بانک سامان تهیه شده که به رسم یاد بود به ایشان اهدا می شود.

بیست و یکمین و آخرین نشست نقد نغمه در سال 1390 با اهدا هدیه تولد هوشنگ کامکار به کار خود پایان داد.

منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها