تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۹۰ - ۲۲:۱۵

طبیعی است که درباره رخدادهای سوریه اختلاف نظر وجود داشته باشد؛ برخی آنچه را در سوریه می‌گذرد انقلاب بنامند و به کردار ارتش و نیروهای امنیتی در سرکوب مردم اشاره کنند و سابقه دیکتاتوری دیرین حزب بعث و تأثیر خیزشهای عربی بر مردم این کشور را مطرح کنند.

 متقابلا برخی به سابقه سوریه در سیاست‌های منطقه خاورمیانه و نقش آن در حمایت از گروه‌ها و سازمان‌ های ضد اسرائیلی اشاره کنند و هر رویدادی را تحریک خارجی بدانند که هدف اصلی آن آسودگی برای اسرائیل است، بویژه که سران اسرائیل شادمانی خود را از این امر پوشیده نمی گذارند که مخالفان بشار اسد در غرب از صلح با آن سخن می گویند.

مقامات اسرائیل اینک نفسی راحت می‌کشند که باراک در دوره نخست وزیری خود و در مذاکره با حافظ اسد، از طریق بیل کلینتون، به مرز پس دادن جولان هم رسید و در آخرین لحظه این در را بست.

اسرائیل هم اینک می پندارد که جولان را نگه داشته و بقایای رژیمی که حافظ اسد استوار کرد در حال فروریزی است و تا مدت‌ها کسی به اسرائیل برای رسیدن به تفاهم بر سر جولان فشار نمی‌آورد.

این گونه بحث‌ها تا زمانی که میان مردم یا محافل سیاسی یا آکادمیک باشد بسیار طبیعی می نماید، ولی زمانی که به سطح دولت‌ها پا می‌گذارد بحث منافع مطرح می‌شود.

تونس نخستین کشور عربی است که انقلاب کرد و دیکتاتور خود را از کشور بیرون راند؛ انتخابات برگزار کرد و نمایندگان مردم در پارلمان بزودی قانون اساسی جدید را تدوین می‌کنند تا در همه پرسی به تأیید مردم هم برسد.

تونس انقلاب خود را بسیار سریع به کشورهای پیرامون خود و سپس تقریبا همه جهان عرب صادر کرد. دولت تونس به عنوان دولتی انقلابی وطیفه خود می‌داند که در کنار ملت‌های مقهور عربی بایستد و به آنها کمک کند.

با این حال، زمانی که اعضای گروه بین المللی «دوستان سوریه» در تونس تشکیل جلسه می‌دهند تا درباره مداخله نظامی خارجی در کشوری عربی تصمیم بگیرند و تونس پایگاهی برای ویران کردن کشور دیگر عربی می‌شود، باید درنگ کرد.
در یک سالی که از انقلاب تونس گذشت، رهبران جدید از بی اعتنایی دولت‌های عربی و غربی به این رژیم جدید بارها شکوه کردند. پادشاه عربستان سعودی حتی پاسخ پیام تبریک رئیس جمهوری موقت تونس به مناسبت اعیاد مذهبی را هم نمی‌داد. جز قطر، دیگر دولت‌های شورای همکاری نیز از سیاست برادر بزرگتر پیروی می کردند؛ شاید نگران بودند که هرگونه به رسمیت شناختن رژیم جدید تونس به معنای پذیرش انقلاب باشد؛ کابوسی که این دولت‌های ضد دموکراسی از آن فرار می‌کنند.

اینک روشن شده است که در کنار نشست رسمی «دوستان سوریه» با شرکت وزیران امور خارجه آمریکا ، فرانسه ، سعودی ، قطر، امارات و ...، نشست محرمانه دیگری نیز با شرکت فرماندهان نظامی این کشورها برای بحث درباره کودتا در سوریه برگزار شده است.

المنصف المروزقی، رئیس جمهور تونس، قبل از اجلاس دوستان سوریه، تأکید می کرد این گردهمایی نباید مجوزی برای مداخله نظامی خارجی در سوریه باشد؛ ولی در جریان اجلاس، بیشتر شرکت کنندگان از اندیشه مسلح کردن مخالفان بشار اسد حمایت کردند؛ حتی اگر این کمک نظامی به جنگ داخلی وسیع در این کشور ناآرام بینجامد.

زمانی که زین العابدین بن علی در تونس حکمرانی می کرد، المنصف المرزوقی در تبعیدگاه خود در پاریس از دولت‌های غربی می خواست که حمایت همه جانبه خود از بن علی را کاهش دهند؛ ولی جوابی نمی‌شنوید.

راشد الغنوشی، رهبر حزب اسلامی النهضه نیز از تبعیدگاه خود دولت‌های غربی را به سبب این حمایت به انتقاد می‌کشید، ولی صدای او در هیاهوی منافع دولت‌ها گم می‌شد.

المروزقی مدت زیادی از زندگی خود را در زندان و تبعید به سر برد. وی، در گفتگو با سازمان هیومن واچ، درباره غرب چنین ابراز نظر کرد: «امریکا و بعضی دولت‌های اروپایی و مخصوصا فرانسه از رژیم‌های دیکتاتوری در جهان اسلامی ـ عربی به بهانه مبارزه با تروریسم اسلامی و مهاجرت غیرقانونی حمایت می‌کنند. این دولت‌ها مانع اصلی در راه رسیدن ملت‌ها به دمکراسی و حقوق بشرند و اصول خود را در راه حمایت از دیکتاتورها و رژیم‌های مافیایی زیرپا می‌کنند».

چند متر دورتر از محل برگزاری نشست دوستان سوریه در پایتخت تونس که همه درباره نابودی رژیمی عربی و کودتا در آن تصمیم می گرفتند، کتاب المرزوقی به نام «عالی جناب، این انقلاب است» در ویترین کتابفروشی در معرض فروش قرار داشت.

این مبارز قدیمی در کتاب خود می‌گوید: «رژیم‌های کنونی غربی در برخورد با ما دچار مشکل‌اند، چون مبانی فکری آنها ایجاب می‌کند از دموکراسی حمایت کنند و منافع آنها وادارشان می‌سازد از دیکتاتوری پشتیبانی کنند».

کمتر کسی است که در سلامت فکری و سیاسی شیخ راشد الغنوشی تردید کند. وی ۲۰ سال ممنوع الورود به آمریکا بود. در لندن فریاد می‌کشید که دولت‌های غربی با حمایت از بن علی حقوق ملت تونس را پایمال می‌کنند؛ ناگهان بعد از سقوط بن علی، درها به روی وی باز شد و در سفر به واشنگتن حتی مورد استقبال نومحافظه کاران و لابی‌های اسرائیلی و مراکز مطالعاتی نزدیک به اسرائیل قرار گرفت.

در مصر نیز چندین آمریکایی که به جرم توطئه گری در آستانه سالگرد انقلاب بازداشت شده بودند، حتی به قیمت زیر سؤال رفتن استقلال و حیثیت قوه قضاییه و برکناری قاضی پرونده، اجازه خروج پیدا می‌کنند. در بازار داغ شایعات نیز احزابی به همکاری در این «سازش» متهم می شوند که تا یک سال و اندی پیش آمریکا آنها را خطر بزرگ برای منافع خود می دانست.

آیا این رخدادها علایمی از استحاله سریع انقلاب در تونس و مصر است؟ آیا «افتخاری» که وزیر امور خارجه آمریکا برای شرکت در اجلاس تونس به رهبران جدید این کشور می‌دهد با تصمیم درباره سناریوی قابل تکرار نابودی کشوری عربی همسنگ است؟

منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها