کیوان ساکت، آهنگساز و نوازنده تار میگوید: «در حوزه موسیقی، به دلیل محدودیتها و اعتقادات مردم، بیش از پنج ماه از سال، فعالیتها متوقف میشود یا دستکم به صورت کنسرت ممکن نیست: محرم، صفر، رمضان، ایام فاطمیه و 15 روز تعطیلی عید همراه با روزهای قبل و بعدش.
اما مروری بر رسانههای گوناگون کشور نشان میدهد، مسئله تنها به اجراهای ارکسترال و عمومی نیست. در واقع، جز چند خبر بسیار کم اهمیت از انتشار چند آلبوم کماهمیت یا معمولی، عملاً هیچ خبری در حوزه موسیقی به گوش نمیرسد.
«محمد سریر»، آهنگساز و رئیس هیأت مدیره خانه موسیقی یکی از دلایل را واپسزدگی جامعه میداند و میگوید: «در دو سه سال گذشته، رشد فراگیر موسیقی جوان، باعث شد تقاضای زیادی برای این موسیقی ایجاد شود، اما این موسیقی به مرور دچار تکرار شد و نوآوری بسیار محدود گشت، در نتیجه تقاضایی که در این مدت دیده میشد، دیگر وجود ندارد و انگار سکوتی در جامعه ایجاد شده است.»
اما حتی این نکته نیز نمیتواند توضیح قانعکنندهای باشد. مقایسه فعالیتها و شیوههای اجرایی ارائه هنرهای دیگر در جامعه با موسیقی شاید بتواند بخش مهمی از پاسخ این پرسش را روشن کند.
سریر میگوید: «پیش از این وقتی وزارت ارشاد مجوز اجرا میداد، مسئله حل بود، اما حالا فرایند پیچیدهتر و دشوارتری برای اجرا وجود دارد و علاوه بر ارشاد، نیروی انتظامی و اماکن هم باید در جریان قرار گیرند که همین فرایند گاهی عملاً باعث میشود گروه یا هنرمند از کار منصرف شود. در واقع این سکوت به نوعی معلول چشماندازها و انگیزههای فعالان این حوزه است.»علاوه بر این، در تمام هنرهای دیگر، مکان ثابتی برای فعالیت هنرمندان در طول سال وجود دارد، همراه با سازمان یا ستاد ثابتی که این فعالیتها را سازماندهی کرده، بازتاب خبری میدهد.
سالنهای سینما برای نمایش فیلم، تئاتر شهر و دیگر تالارهای شهر برای اجرای تئاتر و گالریهای کوچک و بزرگ برای نمایش هنرهای تجسمی، اما برای موسیقی هیچ مکان ثابت و دائمی وجود ندارد.
علاوه بر این، به اعتقاد کیوان ساکت، صدا و سیما به عنوان یک رسانه ملی بسیار قدرتمند، هیچگاه به موسیقی ایران توجه کافی نکرده است.
او معتقد است موسیقی وزین و متفکرانه بدون حمایت نمیتواند رشد کند و ادامه میدهد: «موسیقی دستکم به سه نوع تفریحی، لایت و تفکری تقسیم میشود که هر کدام در شرایط ویژه و با الزامات خود باید مورد استفاده قرار گیرد. اما متأسفانه تهیهکنندگان برنامههای رادیویی بدون توجه به نوع موسیقی و ساعت پخش برنامه، انواع و اقسام موسیقی را در هم و برهم و مثله شده به خورد مردم میدهند و این باعث میشود بسیاری از شنوندگان به این نتیجه برسند موسیقی اصولاً ارزش وقت تلف کردن ندارد.»
حتی ادبیات که همواره به واسطه ابزار ارایهاش، محدود و کمخبر و بیرویداد بوده است، با برگزاری جلسات نقد گوناگون و نیز معرفی کتابها به صورت کوتاه، مرور یا نقد طولانی، مدتی است که از موسیقی پیش افتاده است.
ساکت میگوید: «ما تاکنون شاهد چیزی به اسم نقد چه در رسانهها و چه در جلسات در حوزه موسیقی نبودهایم و آنچه بهطور جسته و گریخته در مطبوعات نوشته میشود، صرفاً بیان شخصی نگارنده است که یا عیبجویی محض است یا مدح محض.»
در این میان، خانه موسیقی نیز ظاهراً کار ویژهای نمیتواند انجام دهد، به ویژه آن که در سالهای اخیر، بیش از هر چیز درگیر اختلافات داخلی بوده است.
رئیس هیئت مدیره خانه موسیقی میگوید: «مهمترین فعالیت خانه موسیقی، ایجاد تعامل بین هنرمندان در هشت کانون زیرمجموعه خود است. اما در عرصههای اجتماعی هم فعالیتهایی انجام شده است که سال آینده هم دنبال میشود. ضمن آن که خانه موسیقی به دنبال این است که کارهای نمونهای نیز انجام دهد.»
اکنون از خانه موسیقی، معاونت هنری وزارت فرهنگ، صدا و سیما و... صدای سکوت به گوش میرسد، اما این سکوت سرشار از ناگفتههاست.