گاهی سالها هم معمولی میشوند. مثل امسال حوزه اندیشه.امسال در حوزه اندیشه همه چیز آرام بود اما ما خوشبخت نبودیم. برخلاف بسیاری از حوزههای خبری و بهویژه جهان سیاست، حوزه اندیشه یک سال خیلی معمولی را از سر گذراند. کتابهای معمولی، ترجمههای معمولی و اتفاقات معمولی. و این معمولی بودن غمانگیز، تأسفی بسیار را از جانب غالب اهالی اندیشه به همراه داشت، تأسفی که کسی نمیداند بهواسطه آن باید انگشت اشاره تقصیریاب را به سمت چه کسی نشانه رفت؟ خود اهالی اندیشه، مسئولان تصمیمساز و تصمیمگیر و یا هردو.
در سایه روشن رخوتناک این معمولی بودن اما 3 رویداد مهم را نیز نباید فراموش کرد. اتفاقهایی فرخنده که البته یکسره ریشه در اتفاقاتی پیشتر در این حوزه در سالهای گذشته داشته است. یکی از این اتفاقات گوشزد رهبری درباره مطالبه تحقق ایده کرسیهای آزاداندیشی، نظریهپردازی، نقد و مناظره است.سیزدهم مهرماه بود که طی نشستی که رهبری با نخبگان جوان دانشگاهی داشتند طی صحبتهایشان با اشاره به اینکه بارها پیگیر تحقق ایده کرسیهای آزاداندیشی، نظریهپردازی، نقد و مناظره در میان مجامع دانشگاهی بودهاند با عتاب کوتاهی مسئولین را گوشزد کردند که این مطالبه چندباره همچنان روی زمین مانده است. مطالبهای که اکنون چیزی در حدود 9 سال از طرح ایده آن میگذرد و با توجه به همه چیزهایی که میتوان آن را تلاشهایی در راه تحقق مهمترین مقدمه پیشرفت علمی کشور دانست، باید گفت همچنان تنها نقطه روشن آن خواست مؤکد رهبری بر تحقق کامل این ایده است.
2 رویداد مهم دیگر در حوزه اندیشه امسال نیز در ادامه ارادهای بود که سال گذشته تحت عنوان نخستین نشست راهبردی با حضور اندیشهوران کشور و حضور مقاممعظم رهبری شکل گرفته بود. آن نشست که در سال گذشته با موضوع الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت، مطرح شده امسال در 2 مقطع ابتدای سال و ربع آخر سال یعنی در اردیبهشت و دیماه سالجاری برگزار شد.
موضوعات نشستهای راهبردی امسال عدالت و اقتضائات آن و همینطور مبحث زن و خانواده بود که طی این دونشست با مشارکت جمعی از پژوهشگران و اساتید دانشگاه مباحث قابل توجهی به دور از ملاحظات مرسوم، پیشاروی بالاترین مقام سیاسی و معنوی کشور به نقد و نظر گذارده شد.
جدای از ابعاد مختلفی که میتوان برای این نشستهای راهبردی متصور شد باید این توجه را داشت که در ساحت کنونی اندیشهورزی که به علل مختلف آسیبهای زیادی متوجه اهالی و محصولات اندیشه است، ارادهای که در پس برگزاری نشستهایی از این دست است، نشانگر عزمی راسخ برای شکستن این حصارهای معمولی بودن در حوزه اندیشه است و وقتی سر منشأ این اراده به مثابه یک نگاه بالادستی بر فضای اندیشه حکمفرما شود، امیدواریم بتوان آن را طلیعه یک افق روشن در چشمانداز ایران فردا دید. ایرانی که افق پیشرفت آن جز از پنجره آزاداندیشی، نقد و عقلانیت تماشایی نخواهد بود.ایدون باد.