مینو‌ گله: می‌خواهم از عرض خیابان بهار عبور کنم. کودکی که لباس‌های نیمه‌کهنه به تن دارد، کیسه‌ای در دست و خندان به مادرش می‌گوید: سریع‌تر برویم، فقط کفشم مانده ‌است.

 روزهای آخر سال است و شاید در هیچ وقت‌سال این همه شور و شوق و شادی در جامعه ما دیده نشود. پول زیادی هم که نداشته‌ باشی بالاخره سال نو و عید نوروز و خانه‌تکانی به یادت مانده است. همه می‌خواهیم در این روزها همه چیز را نو کنیم‌، می‌خواهیم به یاد هم و باهم باشیم و شاید این یکی از راز‌های ماندگاری جشن چندین هزارساله نوروز باشد. زمان کودکی ما هم همیشه یک‌هفته مانده به نخستین روز سال، وقت خریدن آجیل و شیرینی نوروز بود؛ خوردنی‌های لذیذی که فقط آن وقت سال می‌شد خورد و این ‌کار روزهای عید را برای ما از دیگر روزهای سال متفاوت کرده بود.

دلخوشی‌ ما فقط لباس نو پوشیدن یا تعطیلاتش نبود، همه‌ چیز آن روزها با دیگر روزهای سال فرق می‌کرد. همراهی با روز‌های اول سال برای خودش آدابی داشت و هر نسل که می‌آمد رنگ و رویی به این مناسک داده ‌بود. اما هنوز هم نوروز متفاوت است؛ اگرچه آجیل‌ و شیرینی، این‌روزها پای‌ ثابت همه میهمانی‌هاست اما همچنان نوروز برای ما پر از سمبل‌ است و شاید میل مردم به برگزاری این مراسم ‌چندین هزارساله توانسته‌است با وجود فراز و نشیب های فراوان این فرهنگ را زنده نگه‌ دارد. چه رازهایی در این‌ ماندگاری نهفته‌است؟ یک مردم‌شناس، یک جامعه‌شناس و یک روانشناس به سؤال ما پاسخ داده‌اند.

 از پیشینه نوروز و آیین‌های این جشن اطلاعات دقیقی به دست نیامده اما مهرداد بهار، نویسنده و پژوهشگر، نوروز را یک جشن همگانی در فرهنگ ایران و بین‌النهرین و آیین نوروزی را یک سنت کهن و محتملا رایج از هزاره سوم پیش از میلاد می‌داند.
احمد وکیلیان از نوروز به‌عنوان کهن‌ترین جشن مردم در جهان نام می‌برد و ویژگی‌عمده‌ این سنت را همزمانی‌ آن با نو شدن طبیعت می‌داند. این مردم شناس مراسم برگزاری نوروز را در جهان منحصر به فرد عنوان کرده و می‌گوید: ایرانیان قدیم 5روز آخر سال را پنجه می‌گفتند و معتقد بودند خداوند طبیعت، انسان‌ها و تمامی موجودات را در این چند روز خلق کرده است.اهمیت نوروز آنقدر بود که کسانی به نام نوروزخوانان در سراسر سرزمین ایران از اواسط زمستان پیشاپیش خبر رسیدنش را مژده می‌دادند؛ هنوز هم این کار در شمال کشور، آذربایجان، قزوین، مازندران، گیلان و... انجام می‌شود. آنها با اشعاری زیبا سال نو را شادباش می‌گویند و پیام نوروز را به مردم می‌رسانند.

وکیلیان درباره مراسم نوروز می‌گوید: آیین‌هایی که در نوروز هست در هیچ جشن دیگری نیست اگر نوروز فقط و فقط همین خانه‌تکانی و پاکیزگی را داشت برای ماندگاری‌اش کافی بود و ادامه می‌دهد: در جایی از فرهنگ‌های دیگر ملل دیده نشده است که در یک هفته آخر سال همه مردم سراسر کشور یک کار را با هم انجام بدهند و خانه خود را از کثافات و پلیدی‌ها پاک کنند. ما باید تلاش می‌کردیم هفته‌ آخر اسفند، هفته جهانی بهداشت یا پاکیزگی نامگذاری می‌شد.

به اعتقاد این مردم‌شناس در نوروز معانی اجتماعی و انسان‌دوستانه نهفته است. او در این‌باره توضیح می‌‌دهد: دستگیری از بینوایان، صله‌رحم، راز و نیاز با خداوند در آغاز سال نو، یاد شهدا، قهرمانان و درگذشتگان و... همه رفتارهایی انسان‌دوستانه است که در کمتر ملتی دیده‌شده است ولی در کشور ما هر ساله در ایام نوروز به‌عنوان بخشی از آداب این سنت انجام می‌شود و همین ویژگی عاطفی و انسانی نوروز است که آن را ماندگار کرده‌است، چرا که مردم در یک فرهنگ با هم روبه‌رو می‌شوند، برخورد می‌کنند و در شادی‌های یکدیگر شریک می‌شوند و همه اقوام فارغ از لباس، زبان و گویش‌های مختلف در یک مناسک مشترک همراه می‌شوند.

نوروز ویژگی فرهنگی
روزگاری یک گرده نان که آن را درون ( به کسر دال و ضم را)می‌نامیدند و نماد برکت بود نیز زینت بخش سفره هفت‌سین می شد. اما امروز برخی از این بخش‌ها مانند قرآن کریم، تخم‌مرغ، سبزه و... باقی مانده و برخی تغییر کرده ‌است. افسر افشار نادری از این زاویه‌ به نوروز نگاه می‌کند.

این جامعه‌شناس تغییرات در آداب و رسوم و مناسک را در دنیای سرمایه‌داری امروز اجتناب‌ناپذیر عنوان کرده و می‌گوید: شاید ما آجیل را در گذشته فقط در میهمانی‌های نوروز مصرف می‌کردیم، اما امروزه تولید انبوه و گرایش به مصرفی شدن این بخش از عادات نوروز را به دیگر میهمانی‌ها تعمیم داده‌است. البته نوروز همچنان سمبل‌هایش را دارد. به هر حال در هر عصری جوامع دچار تغییراتی خواهند شد اما نوروز ویژگی فرهنگی جامعه ماست و با وجود برخی تغییرات باید سعی کنیم این جشن حفظ شود.او معتقد است که در حال حاضر شیوه سرمایه‌داری در دنیا حاکم است که مصرف‌گرایی و انباشت کالا را رواج می‌دهد و یکی از افتخارات و مباهاتش این است که همه چیز را در دسترس قرار می‌دهد. به‌وجود آمدن جامعه مصرفی به همین مسئله برمی‌گردد که ما همه چیز را در هر زمانی می‌توانیم تولید کنیم و از این مسئله به‌عنوان پیشرفت یاد می‌کنند.

او روی داشتن نگاه عقلانی به نوروز و تعمیم دادن آدابی از این جشن در زندگی تأکید می‌کند و می‌گوید: دید و بازدید و کمک به نیازمندان و دور ریختن‌کدورت‌ها و اختلافات از بهترین ویژگی‌های این جشن مردمی است که به اعتقاد من بهتر است این فعالیت‌های مثبت و اجتماعی را در طول سال هم تکرار کنیم.

هویت ملی منسجم
از آنجا که کار روانشناسان مطالعه رفتار، ادراک و ساختار روانی افراد است بنا بر این می توانند با فرهنگ به‌عنوان دستاورد انسان ارتباط بسیار نزدیکی داشته باشند. فرید فدایی تمدن را دارای ساختار مادی و معنوی می‌داند، فرهنگ را وجه کارکردی تمدن و آیین‌ها و سنت‌ها را جزو فرهنگ انسانی عنوان می‌کند. این روانشناس معتقد است آیین‌ها و سنت‌ها روزگاری نقش حیاتی در زندگی مردم داشتند و در برخی موارد کارکرد آنها باقی مانده و با شکوه برگزار می‌شوند و در برخی موارد هم که کارکردشان را از دست می‌دهند بخشی از گنجینه فرهنگی محسوب می‌شوند.

این روانشناس درباره جشن نوروز می‌گوید: یکی از کارکرد‌های نوروز تعیین سال نو است که با تجدید حیات همزمان می‌شود، در حالی که در بسیاری از کشورها سال نو در بهار طبیعت ارتباطی ندارد و فقط جنبه تقویمی دارد.او ایجاد هویت فرهنگی مشترک بین اقوام را از دیگر کارکرد‌های نوروز عنوان می‌کند و توضیح می‌دهد: آن چیزی که یک ملت را تشکیل می‌دهد بیش از همه باید از هویت ملی ‌نام برد. بنابراین تاریخ و فرهنگ، نقش مهمی در ایجاد هویت ملی دارند. جامعه‌ای که دارای هویت منسجم ملی باشد می‌تواند در طول زمان باقی بماند و با وجود بحران‌ها و صدمات بار دیگر زندگی را از سر بگیرد اما در جوامعی که هویت ملی منسجم وجود ندارد مرتبا تنازع و کشمکش دیده می‌شود و در برابر موج حوادث نمی‌توانند تاب بیاورند.

همچنین آیین‌ها احساس تعلق و پیوستگی به وجود می‌آورند، بنابراین فرد در جامعه‌ای که در آن سنن و آیین‌های عمیق وجود دارد احساس سرگشتگی و بی‌هویتی نمی‌کند.فدایی معتقد است که ‌هویت ملی به افراد جامعه احساس امنیت و توانمندی می‌دهد، به همین دلیل هم است که جوامعی که درواقع هویت منسجمی ندارند می‌کوشند به زور هم که شده برای خود هویتی دست‌وپا کنند. وی در این‌باره توضیح می‌دهد: برای نمونه جامعه آمریکا می‌کوشد با معرفی و رواج فرهنگ گاوچرانی، فیلم‌های وسترن، بتمن و اسطوره‌سازی‌، برای خود نوعی هویت ایجاد کند یا به‌وسیله نمایش پیروزی‌های ظاهری در جنگ‌ها به مردم خود القا کند که دارای هویت مثبت تاریخی هستند. اما ما در هویت ملی پشتوانه محکمی داریم.

برچسب‌ها