در بخش فیلم هفته، ابوالقاسم طالبی، کارگردان فیلم سینمایی «قلادههای طلا» با طرح موضوعات مختلف درباره شیوه ساخت این فیلم و نیز ماجراهایی که برای 2فیلم «گشت ارشاد» و «خصوصی» پیش آمده است گفت: اساسا نوع برخوردی که با دو فیلم گشت ارشاد و خصوصی شد را قبول ندارم. فارغ از اینکه محتوای آنها را قبول داشته باشم یا خیر، میگویم که این نوع برخورد درست نبود. ضمن آنکه در این میان ما و گشت ارشاد یک پخشکننده داشتیم.
طالبی افزود: بلافاصله بعد از آنکه صحبتهایی مبنی بر لزوم پایین آمدن 2فیلم خصوصی و گشت ارشاد مطرح شد فروش هر دو فیلم، دوبرابر شد. پس از آن با صحبتهای خطیب نماز جمعه تهران همه احساس کردند که شاید فیلمها از روی پرده برداشته شود و فروش آنها 3برابر شد اما هنگامی که حوزه هنری اطلاعیه داد و سینماهایش را از این دو فیلم گرفت، فروش این دو فیلم به 4برابر رسید.
طالبی در بخش دیگری از سخنانش تاکید کرد: در کل من منافعی نداشتم که بخواهم در متوقف شدن اکران گشت ارشاد و خصوصی سهیم باشم. قطعا اتفاقی که برای گشت ارشاد افتاد به ضرر ما شد و من بهعنوان کارگردان قلادههای طلا ترجیح میدادم که هر دو فیلم در شرایط عادی بلیت بفروشند تا سرریز مخاطب هر کدام به فیلم دیگر کمک کند.
اما بخش پرحاشیه و جذابتر برنامه هفت مناظره علی معلم، تهیهکننده و کارشناس مسائل سینما و صادق کوشکی، استاد دانشگاه بود که در آن این دو بهصورت مفصل و پرفراز و نشیب و آزاد، نظراتشان را مطرح کردند. کوشکی ابتدای این مناظره گفت: سینما باید آیینه تمام نمای جامعه باشد. نقد ما این است که پس از انقلاب سینما واقع نمایی نکرده و به روزگار خود وفادار نبوده است. جامعه سینمایی ما غیراز 10سال اول به هیچ وجه نتوانسته آنچه در جامعه رخ میدهد را نمایش دهد.
او افزود: پس از آن سالها مسئله جذاب روشنفکری باعث شد که موضوعات و داستانها در سینمای ایران از ونک به بالا اتفاق بیفتد تا جایی که در جشنواره امسال خیانت زن و شوهر به یکدیگر تم اصلی فیلمها میشود. طبیعی است که وقتی تمام داستان فیلمها از منطقه ونک به بالا اتفاق میافتد یک جایی داستانها تمام میشود و ما در شرایط فعلی که مشکل اصلیمان قصه است قرار میگیریم.
کوشکی همچنین گفت: از زمان ریاستجمهوری آقای خاتمی سینمای ایران به سمت سینمای روشنفکری سوق داده شد. البته آنها ادعایی نداشتند اما این مشکل در دولت نهم و دهم آقای احمدینژاد ادامه داشت.
اما علی معلم هم گفت: اکنون به سینما خط داده میشود. بخش سینمای رسمی ما کاملا معتقد است که هنرمند فردیتی ندارد و باید به آن خط داده شود. جریان سینمای دولتی از ابتدا بر مبنای شعار شکل گرفت و تنها در دورههای مختلف شعارها تغییر کرد.
معلم گفت: با مشکلات پیش روی فیلمسازان، مسائل مربوط به سانسور و اهرمهایی مانند پروانه نمایش نمیتوان در این سینما فیلمی ساخت که آیینه تمام نمای جامعه باشد. آیا اکنون میتوان فیلمی درباره اختلاس چند هزار میلیاردی در سینما ساخت؟ خیر. اکنون همه برای ساخت فیلم با مشکلات بسیاری روبهرو هستند. متأسفانه آقای کوشکی اینکه سینما یک امر خصوصی است را مدنظر قرار نمیدهد. سینما با محدودیتهایی که برای آن ایجاد میشود مجبور است سراغ موضوعاتی که شما مدنظر دارید نرود. وقتی هم که به سیستم دولتی مراجعه میکنید میبینید که بسیاری از فیلمها از این سیستم پول گرفته و ضددولت عمل کردهاند.
این بحث خیلی زود البته بالا گرفت و این دو پرحرارت و بینظم و ترتیب نظراتشان را طرح کردند. کوشکی در بخش دیگری از مناظره گفت: قبول دارم که در زمان اصلاحات به سینما خط داده میشد. در زمان آقای خاتمی نفی ارزشها، نفی نیروهای مذهبی و نشانه رفتن باورهای دینی مردم خطهایی بود که داده میشد. مسئولان در دولت آقای خاتمی موفق شدند که این خطها را بدهند. غیراز آن سالها یک نمونه نمیتوان یافت که فیلمی حتی بهصورت پروپاگاندا شعارهای رئیسجمهور وقت را مطرح کند.
کوشکی همچنین گفت: آقایان شمقدری و سجادپور اگرچه زمانی عضو هیات اسلامی هنرمندان بودند و در هر صورت کارهایی انجام میدادند اما پس از آن و در زمان مدیریتشان تنور سینما طوری بود که نه برای باورهای مردم مسلمان و نه حتی برای شعارهای آقای احمدینژاد گرم نشد تا جایی که در جشنواره فجر امسال دیدیم که فیلمهای زیادی با موضوع اصلی «خیانت» به سینمای ایران هدیه شد.
او افزود: چرا شرایط سینما به سمتی رفته که اکثرا فیلمهای تینایجری ساخته میشود که حتی منتقدان سینما هم میگویند فیلمهایی «آب گوشتی» هستند؟ چرا سینماگر ما خودش را ایزوله کرده و نمیتواند از ونک به پایین را ببیند؟ بهعنوان مثال چرا ما در سینمای ایران فیلمهای مناسبی درباره فاصله طبقاتی نداریم؟معلم در پاسخ به این پرسش گفت: در جامعهای که صبح تا شب تمام تبلیغات تلویزیونیاش این است که یک شبه پولدار شوید. در جامعهای که چند سالی است ماشینهای چند صد میلیون تومانی در خیابانها رفتوآمد میکنند، در جامعهای که اختلاس چند هزار میلیاردی میشود اما در دادگاهش نام اختلاسکننده را برای حفظ آبرویش نمیآورند اما نام فیلمساز را در تریبونها جار میزنند تا او را بیآبرو کنند، در جامعهای که درباره فساد در سینما طوری صحبت میشود که گویا همه سینماگران مفسد هستند، چگونه میتوان از سینما انتظار داشت که به سمت سودآوری و مسائل اینچنینی نرود؟ این فرایند جامعهای است که در آن سود فراوان، شیک و راحت تبلیغ میشود. در این شرایط نمیتوان سینما را از فضای اجتماعی منفک کرد.کوشکی هم گفت: کسی که به اینگونه مشکلات جامعه نپردازد و دربست آن را قبول کند و در پی علاج نباشد هنرمند نیست و در بهترین حالت اگر فیلم خوبی هم بسازد نهایتاً یک تکنیسین خوب سینماست و تا هنرمند شدن فاصله دارد.
حال سینما خوب نیست
در بخشی از مناظره پرحرارت برنامه هفت،صادق کوشکی گفت: زمان وزیر ارشاد قبلی یا در زمان همین دوستان فعلی اگر هزینه بسیاری از فیلمها در جوی آب ریخته میشد بهتر بود. اکنون میبینیم شرایطی پیش آمده است که تمام سینماگران از هر طیفی ناراضی هستند و میخواهند تغییری ایجاد کنند اما راه چاره این نیست که تغییر را با توهین به جامعه عملی کنیم. وزارت ارشاد چرا به سینماگران نگفت که درباره حجاب آن هم بهصورت زیرپوستی فیلم بسازید تا این تفکر در ذهن بماند و آنها را ترغیب کند؟ معلم نیز گفت: سینمای ایران در حال حاضر با یک هنرمند ترسو مواجه است که او هم با مشکلات زیادی روبهروست. این هنرمند مورد بیاحترامی قرار میگیرد، با پایین کشیده شدن فیلمش مواجه میشود و از اهرم پروانه نمایش علیه او استفاده میکنند. با این شرایط چگونه انتظار داریم که سینماگر بتواند سراغ موضوعات اجتماعی و مسائل مبتلا به مردم برود. ما به سینماگر اجازه حرفزدن و نقد کردن نمیدهیم ولی از او انتظار زیادی داریم. معلم همین طور گفت: من تاجایی با نظرات آقای کوشکی موافقم و معتقدم با این شرایطی که پیش میرویم این سینما روز به روز مخاطب فعلیاش را از دست میدهد. بهنظر من بخش مهمی از علت این شرایط این است که ما چیزی به نام سیاستگذاری فرهنگی نداشتهایم و فقط شعار دادن را بلد بودهایم. کوشکی هم گفت: اگر حال فعلی سینما خوب نیست چاره خروج از این وضعیت این نیست که سینماگران از خط قرمزهای اخلاقی عبور کنند بلکه راهش این است که انسان هنرمند خودش پا پیش بگذارد و با اتکا به قواعد اخلاقی فیلمی بسازد که هم شاخص جریان خودش باشد و هم برازنده نظام جمهوری اسلامی.