تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۳۹۱ - ۰۶:۱۵

سابقه همکاری ارتش با انقلاب را شاید بتوان در همان روزهای اولیه شکل‌گیری انقلاب یعنی سال1342 جست‌وجو کرد.

امام(ره) در همان سال با بصیرت خویش از شاکله مردمی ارتش شناختی فراتر از مناسبات زمانه ارائه می‌دهند و در چهلم فاجعه فیضیه قم فرمودند:«ما می‌دانیم صاحب منصبان ارتش معظم ایران، درجه‌داران محترم، افراد نجیب ارتش با ما در این مقصد همراه و برای سرافرازی ایران فداکار هستند. من از فشارهایی که به آنها وارد می‌شود مطلع و متاسفم. من برای نجات اسلام و ایران به آنها دست برادری می‌دهم». این سرآغازی است برای پیوند ناگسستنی امام(ره)، مردم و ارتش. یکی دیگر از خاطراتی که در جو خفقان رژیم طاغوت مسکوت ماند و هژمونی رسانه‌ای حکومت، آن را تا حدودی در آن برهه از تاریخ مکتوم کرد، اقدام انقلابی رضاشمس‌آبادی در 21فروردین1344بود.

او که از اعضای گارد و محافظین ویژه شاه بود در اوج خفقان طاغوت و خیال واهی رژیم در سرکوبی انقلاب مردم ایران به ندای مرجعیت پاسخ داد و تیر سرنگونی کانون فساد، یعنی شاه را شلیک کرد اما متاسفانه گلوله به هدف اصابت نکرد و ضارب نیز به شهادت رسید. در زمانی که کوچک‌ترین تحرکات انقلابی، بزرگ‌ترین امیدها را در میان مردم زنده می‌ساخت، جسارت و ایمان ارتشیان بزرگ‌ترین تحرکات انقلابی را رقم می‌زد. پس از پیروزی انقلاب اما سران گروه‌های مختلف از روی غرض‌ورزی یا جهل، شعار انحلال ارتش را سردادند. اما اشراف امام(ره) به اوضاع و احوال ارتش به گونه‌ای دیگر بود و بحق توطئه‌ها را شکست:«... شما امروز لشکر اسلام و قرآن هستید. ملت موظف است به شما احترام بگذارد. ما و اسلام پشتیبان شما هستیم. شما دلخوش باشید و از بعضی اخلالگران که حرف‌های بی‌جا می‌زنند، آزرده نشوید. ما شما را از خود و خود را از شما می‌دانیم».

اگر دلایل بدخواهانی که می‌دانستند انحلال ارتش به منزله قطع بازوی مسلح کشور در استقرار امنیت ملی و گام بلندی در تحقق اهداف شوم و خائنانه آنهاست، را مورد بررسی قرار دهیم خواهیم یافت که آنها با استفاده از شعارهای فریبنده و التقاطی چون تشکیل ارتش خلق، ارتش بی‌طبقه توحیدی و امثال آن، القای تقابل ظاهری ارتش مردم در حرکت توفنده انقلاب را دستمایه رسیدن به نیات پلید خود قرارداده‌بودند، غافل از اینکه آنچه در ارتش مخالف با انقلاب بود، نه بدنه ارتش که تنها تعدادی از سردمداران نظام در رده‌های بالای فرماندهی ارتش بودند که سرسپردگان رژیم منحوس پهلوی به حساب می‌آمدند.اما افسران و درجه‌دارانی که در بدنه ارتش خدمت می‌کردند، جدا از مردم نبودند و تعداد زیادی از شهدای انقلاب از خانواده همین نظامیان بودند.

رهبر معظم انقلاب در تحلیل توطئه دشمان می‌فرمایند:«گروهک‌ها [ی ضدانقلاب] در ذهن مردم هم می‌خواستند جابیندازند که ارتش پدیده‌ای طاغوتی است. اما کسی نبود از این گروهک‌های موذی و تهی مغز بپرسد سران ارتش اکنون کجا هستند؟ بسیاری از سران ارتش مجازات شده بودند. تعدادی از آنها گریخته و شماری دیگر پنهان بودند. بدنه ارتش، افسر، همافر، درجه‌دار، سرباز و کارمند از آحاد مسلمان کشورمان بودند که انقلاب را مانند دیگر اقشار پذیرفته بودند و از آن دفاع کردند و بعضی از اقشار، چنان شجاعتی نشان دادند که در میان توده مردم کم‌نظیر بود».اما در زمانی که هر روز سیل اعلامیه‌های گروهک‌های مختلف صادر و نارواهای فراوان در حق ارتشیان روا داشته می‌شد، بصیرت ارتش در چنگ زدن به حبل المتین انقلاب، امام راحل(ره) شایسته مداقه و موشکافی است. در این ارتباط متن اطلاعیه رئیس ستاد کل ارتش، شهید سپهبد قرنی خواندنی است:«افسران، درجه‌داران و سربازان غیور مسلمان، اینک که تلاش در راه سازماندهی و ایجاد ارتش ملی به منظور پشتیبانی از اهداف انقلاب اسلامی ایران با دقت و قاطعیت ادامه دارد، لازم است با فداکاری و از خود گذشتگی در پی‌ریزی انتظامات استوار و معنوی و پایه‌گذاری نیروی متشکل و منظم که بتواند با کمک سایر نیروهای ملی از دستاوردهای انقلاب اسلامی حراست کنند، مجاهدت کنید...». و پاسخ بصیرت و ولایتمداری ارتش اینگونه داده شد؛ ترور ناجوانمردانه سپهبد شهید محمدولی‌قرنی، رئیس‌ستاد وقت ارتش که نقش مهمی در مبارزه با شرارت‌های ضد انقلاب ایفا کرد. این نخستین ترور ثبت شده در تاریخ انقلاب اسلامی است که در سوم اردیبهشت ماه1358رقم خورد.