میگویند قانونی که مردم از اجرایش گریزان باشند، ناکارآمد است.میگویند هرقدر که اما و اگرهای قانون را بیشتر کنیم، به تعداد محرومهای جامعه افزودهایم. اما چه میتوان کرد؟ مساله، مساله کودکان است و فرزندخواندگی. قرار است آسیبپذیرترین و حساسترین عضو جامعه به خصوصیترین نهاد آن که همان خانواده است به امانت سپرده شود. البته باید به قانون هم حق داد.
قاضی سامانی، قاضی مجتمع قضایی شهید محلاتی از قوانین مربوط به فرزندخواندگی میگوید.
- جناب سامانی اصلا برای گرفتن فرزند خوانده باید از کجا شروع کنیم؟
مردم فکر میکنند برای گرفتن فرزند، باید به بهزیستی مراجعه کنند، اما درحقیقت نقطه شروع روند فرزندخواندگی دادگاه عمومی - حقوقی تهران است. یعنی کسی که میخواهد طفلی را به فرزندی بپذیرد، باید به دادگاه عمومی- حقوقی منطقه خود مراجعه کند و دادخواست تنظیم کند و در تقاضانامه خود در قسمت خواسته بنویسد فرزندخوانده و در قسمت خوانده، نام بهزیستی یا هر جای دیگری را که میخواهند فرزندخوانده را ازآنجا بیاورند بنویسد. البته این دادخواست به عنوان دعوی تلقی نمیشود.
- دقیقا چه کسی باید دادخواست بدهد؟ پدرخوانده یا مادرخوانده؟
خوشبختانه این مورد از مواردی است که دقیقا در قانون مشخص شده است. طبق ماده 3 قانون حمایت از کودکان بدون سرپرست، تقاضانامه سرپرستی باید به طور مشترک از طرف زن و شوهر تنظیم و تسلیم دادگاه شود.
- پس اگر یکی از زوجین به تنهایی برای گرفتن حکم فرزندخواندگی مراجعه کند، تقاضای او پذیرفته نمیشود. پدرخوانده و مادرخوانده باید چه شرایطی داشته باشند؟
شرایط پدرخوانده و مادرخوانده هم در همان ماده 3 قانون حمایت از کودکان بیسرپرست آمده است:
الف – پنج سال تمام از تاریخ ازدواج آنها گذشته باشد و از این ازدواج صاحب فرزند نشده باشند.
ب – سن یکی از زوجین حداقل 30 سال تمام باشد.
ج – هیچیک از زوجین دارای محکومیت جزایی مؤثر به علت ارتکاب جرایم عمدی نباشند.
د – هیچیک از زوجین محجور نباشند.
هـ - زوجین دارای صلاحیت اخلاقی باشند.
و – زوجین یا یکی از آنها دارای امکان مالی باشند.
ز – هیچیک از زوجین مبتلا به بیماریهای واگیردار و صعبالعلاج نباشند.
ح – هیچیک از زوجین معتاد به الکل یا موادمخدر و سایر اعتیادات نباشند.
- فکر نمیکنید گذاشتن این همه شرط برای پذیرفتن فرزند، روند فرزندخواندگی را دچار مشکل کرده و باعث شده بچههای زیادی بیخانواده در بهزیستی و خانوادههای زیادی بیفرزند بمانند؟
ببینید جریان فرزندخواندگی به خاطر امکان سوءاستفادههایی که از این بچهها وجود دارد، بسیار حساس است. فضای خانواده و رشد در یک محیط عاطفی در آینده کودک تاثیرگذار است و او را از بسیاری از مسایل مصونیت داده، اما ما قبل از هر چیز درصدد تأمین امنیت بچهها هستیم.
به فرض، صاحب فرزندنبودن زوج به این دلیل است که همه توجه و عاطفه خانواده متوجه فرزندخوانده باشد و شرایط طوری نباشند که پدرخوانده و مادرخوانده مجبور به تقسیم احساسات خودشان میان فرزند تازه وارد و بیگانه و فرزندی که از گوشت و پوست خودشان است باشد یا صلاحیت اخلاقی در یک خانواده شرط است. نمیتوان بچه را به کانون متزلزل یک خانواده فرستاد. باید جای او ازنظر اخلاقی امن باشد.
- اما بعضی از شرایط مثل مورد الف که گفته شده پنج سال از ازدواج زوجین گذشته باشد و موردی که سن زوجین را ملاک قرار دارد، بهنظر سختگیری بیش از اندازه است.
شرط گذشت پنج سال از ازدواج زوجین، دو علت دارد؛ اول اینکه تکلیف خود زوجین مشخص باشد، یعنی خودشان بدانند که میخواهند باهم زندگی کنند و خدای نکرده کارشان به جدایی نمیکشد، چون تحمل یک شکست برای فرزندخواندهای که خودش هزارجور مشکل دارد و چشاندن طعم خانواده و بازپسدادن فرزند به بهزیستی، کار غیرانسانی است.
از طرف دیگر، خانواده مطمئن باشد که صاحب فرزند نمیشود. البته اگر زوجین گواهی پزشکی داشته باشند که به هیچوجه بچهدار نمیشوند، قانون به آنها به دیده اغماض نگاه میکند و زوجین را از داشتن شرایط بند الف و ب معاف کرده است.
- نظرتان راجع به اینکه زوجین باید نیمی از اموال خود را به نام فرزندخوانده کنند، چیست؟
چنین موضوعی در قانون نیامده است. هیچجای قانون اشاره نشده که زوجین باید نیمی از اموال خود را به نام فرزندخوانده کنند. البته در ماده 5 قانون حمایت آمده است: دادگاه درصورتی حکم سرپرستی صادر خواهد کرد که درخواستکنندگان سرپرستی به کیفیت اطمینانبخش، درصورت فوت خود هزینه تربیت و نگهداری و تحصیل طفل را تا رسیدن به سن بلوغ تامین کنند.
این خیلی با آنچه شما میگویید متفاوت است. اینطور که از نص این ماده برمیآید، تعیین مقدار پول یا وسیلهای که قرار است به عنوان ضمانت داده شود بهعهده دادگاه است.
- حالا زوجین چگونه باید واجدشرایط بودن خود را ثابت کنند؟
برخی از این مدارک را باید هنگام تقدیم دادخواست به دادگاه به آن ضمیمه کنند، مثل عدم سوءپیشینه کیفری، عدم محجوریت، سند ازدواج، کپی شناسنامه زوجین و برخی مدارک هم بعد از تقدیم دادخواست به دادگاه آورده میشوند، مثلا زوجین نامهای از دادگاه میگیرند که در این نامه آنها برای انجام آزمایشهای پزشکی و گرفتن گواهی عدم اعتیاد و نداشتن بیماریهای صعبالعلاج، به پزشکی قانونی معرفی میشوند.
گواهی پزشکی مبنی بر بچهدارنشدن زوجین هم باید توسط پزشکی قانونی که پزشک معتمد دادگستری است، گواهی شود. بعد زوجین با این گواهیها به دادگاه مراجعه میکنند و دادگاه به آنها نامه میدهد که به بهزیستی یا هر محل دیگری که قرار است طفل را از آنجا بیاورند، اعزام شوند و طفل موردنظر خودشان را انتخاب کنند. بعد از انتخاب طفل، دوره آزمایشی نگهداری از طفل که شش ماه است، آغاز میشود.
- در این ششماه دوره آزمایشی، چه کسی بر خانواده و رفتار آن با فرزندخوانده نظارت میکند؟
کارشناسان دادگستری در این مدت به خانواده سرکشی میکنند و تمام حرکات آنها را زیرنظر میگیرند و تمایل خود کودک به ادامه زندگی با خانواده را میسنجد. بعد از گذشت این دوره، خانواده به دادگاه مراجعه میکنند و حکم فرزندخواندگی را میگیرند. از دفتر دادگاه نامه ای به اداره ثبتاحوال فرستاده میشود و شناسنامهای به نام زوج برای طفل صادر میشود.
- خود فرزندخوانده هم باید شرایط خاصی داشته باشد؟
بله. در قانون برای فرزندخوانده هم شرایط خاصی درنظر گرفته شده که به ترتیب عبارتاند از:
الف – سن طفل از 12 سال کمتر باشد
ب – هیچیک از پدر یا جد پدری یا مادر طفل شناختهشده یا در قید حیات نباشند یا کودکانی باشند که به موسسات عامالمنفعه سپردهشدن باشند و سه سال تمام پدر یا مادر یا جد پدری او مراجعه نکرده باشند. با این حساب، طفلی که نزد خاله و عمه و… زندگی میکند را میتوان به فرزندخواندگی گرفت؛ البته در فرزندخواندگی، بستگان طفل اولویت دارند.
- بالاخره بعد از این همه شرایط و رعایت قوانین و مقررات و صدور حکم فرزندخواندگی، فرزندخوانده با چه عنوانی وارد خانه میشود و چه جایگاه قانونیای دارد، وظایف زوجین نسبت به فرزندخوانده چیست؟
بعد عبور از همه شرایط و موانع فرزندخوانده درست مثل فرزند واقعی وارد خانواده میشود و همه تکالیف و حقوقی که زوجین در قبال فرزند واقعی خود دارند، در قبال فرزندخوانده نیز دارند. طبق ماده 11 قانون حمایت از کودکان بیسرپرست، وظایف و تکالیف سرپرست و طفل تحت سرپرستی او از لحاظ نگهداری، تربیت و نفقه و احترام نظیر حقوق و تکالیف اولاد و پدر و مادر است. همچنین، اگر احیانا طفل صغیر اموالی داشته باشد، اداره اموال او به عهده سرپرست خواهد بود؛ مگر آنکه دادگاه تصمیم دیگری بگیرد.
- فرزندخوانده تا چه سنی میتواند پیش پدر و مادر خوانده بماند؟
تا سن بلوغ که ماندنشان نزد پدرخوانده و مادرخوانده قطعی است، اما بعد از آن، به توافق خود طفل با پدر و مادرخوانده یا پدر و مادر واقعی خودش بستگی دارد.
- موردی هست که منجر به فسخ فرزندخواندگی شود؟
بله؛ درصورت تقاضای دادستان درصورتی که سوءرفتار یا عدم اهلیت و شایستگی هریک از زوجین سرپرست برای نگهداری و تربیت طفل محرز باشد یا درصورت تقاضای سرپرست که سوءرفتار طفل برای هریک از زوجین غیرقابل تحمل باشد. در مواردی هم، سرپرست قدرت و استطاعت نگهداری طفل را از دست میدهد که در این صورت هم سرپرستی فسخ میشود.