متهمان، نخستین سرقت خود را سوم اسفند ماه سال گذشته رقم زدند. طعمه آنها مرد جوانی بود که نهتنها دزدان اموالش را با خود برده بلکه ماشینش را هم پنچر کرده بودند. این مرد که برای شکایت به شعبه اول بازپرسی در دادسرای جنایی تهران رفته بود در تشریح ماجرا به دادیار هاشمیان گفت: ساعتی پیش به بانکی در شرق پایتخت رفتم تا چک 5 میلیون تومانیام را وصول کنم. بعد از اینکه کار بانکیام تمام شد به سمت ماشین رفتم و کیفم را در صندوق عقب گذاشتم. پولها هم داخل کیفم بود و پس از آن پشت فرمان نشستم و حرکت کردم.
وی ادامه داد: در حالی که در ترافیک گرفتار شده بودم ناگهان متوجه شدم که ماشینم پنچر شده است. کنار خیابان توقف کردم و پیاده شدم. مرد جوانی به سمت من آمد و ادعا کرد که قصد کمک کردن به من را دارد اما از او تشکر کردم و گفتم که به تنهایی میتوانم پنچری ماشینم را بگیرم. وقتی در صندوق عقب را باز کردم تا لاستیک زاپاس را بردارم یک دفعه همان مرد به من حمله کرد و در یک چشم بر هم زدن کیفم را از داخل صندوق عقب برداشت و ترک موتوری که کمی جلوتر منتظرش بود نشست و پا به فرار گذاشت.
هنگام فرار نیز در حالی که لبخندی بر لب داشت برایم دست تکان داد و خداحافظی کرد. من که از این ماجرا شوکه شده بودم خواستم به تعقیب او بپردازم اما ماشینم پنچر بود. این بود که با داد و فریاد از مردم کمک خواستم اما سارقان در شلوغی خیابان ناپدید شدند و دیگر آنها را ندیدم. همان لحظه بود که فهمیدم پنچر شدن ماشینم هم کار این دو سارق بوده و آنها با تعقیب من از داخل بانک، این نقشه را عملی کردهاند تا پولهایم را سرقت کنند.
سارقان سریالی
با این شکایت تیمی از ماموران پایگاه چهارم پلیس آگاهی پایتخت رسیدگی به این پرونده را آغاز کردند. همزمان با آغاز تحقیقات شکایتهای مشابه دیگری هم پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت که در همه آنها سارقان هنگام فرار با لبخند برای طعمههایشان دست تکان میدادند و با سرقت اموالشان ناپدید میشدند. یکی دیگر از مالباختهها زن جوانی بود که سارقان در پمپ بنزین به کمین او نشسته بودند.
وی درخصوص ماجرای سرقت به ماموران گفت: چند روز پیش برای بنزین زدن به یک پمپ بنزین رفته بودم. در حالیکه منتظر نوبتم بودم مرد جوانی خودش را به ماشینم رساند و کمک کرد تا باک ماشین را پر کنم. وقتی میخواستم از پمپ بنزین خارج شوم، همان مرد خواست توقف کنم.
من هم به خیال اینکه کارت سوختم را جا گذاشتهام از ماشین پیاده شدم اما او در یک چشم بر هم زدن در ماشینم را باز کرد و بعد از سرقت کیفم از روی صندلی عقب، ترک موتوری نشست و با همدستش فرار کرد. او هنگام فرار در حالی که لبخندی بر لب داشت برایم دست تکان داد و همین مسئله مرا بیشتر عصبانی کرد.
آخر خط سرقت
با توجه به سریالیبودن سرقتها، کارآگاهان که حدس میزدند دزدان از مجرمان سابقهدار هستند به چهرهنگاری از آنها دست زدند. آنها در بررسی آلبوم عکس مجرمان سابقهدار دریافتند که هر دو سارق تحت تعقیب، سابقهدار هستند و پیش از این نیز به جرم سرقت به زندان افتادهاند. با این اطلاعات پاتوقهای هر دو متهم زیرنظر گرفته شد تا اینکه ماموران موفق به شناسایی و دستگیری آنها شدند.
این دو مجرم در بازجوییها به سرقتهای سریالی اعتراف کردند و مدعی شدند که پس از شناسایی طعمههای خود به تعقیب آنها میپرداختند و عمدتا در پشت ترافیک و چراغ قرمز و یا در پمپ بنزین نقشه سرقت را اجرا میکردند. براساس این گزارش تاکنون 20نفر این دو سارق سابقهدار را شناسایی کرده و به طرح شکایت پرداختهاند و تحقیقات تکمیلی در خصوص این پرونده ادامه دارد.