آنچه از محتوای مذاکرات برمیآید، توافق طرفین برای حرکت در چارچوبی همانند مدالیته است تا به ازای هر پاسخی که ایران به درخواستهای آژانس میدهد، پرونده کشورمان نیز یک گام به سمت عادیشدن خود نزدیک شود. در این ارتباط با حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل بینالملل گفتوگو کردهایم.
- پیشبینی شما از نتیجه مذاکرات ایران و آژانس انرژی اتمی چیست؟
معتقدم مذاکرات ایران و آژانس بهمنظور یک همکاری متقابل در چارچوب جدید است. این بدان معناست که ایران به ازای گامهای مثبتی که در جهت پاسخ به سؤالات سازمان بینالمللی انرژی اتمی برمیدارد، مصر است که طرف مقابل نیز تضمینهای جدی درخصوص خروج پرونده ایران از شورای امنیت بدهد. بازرسان آژانس اتمی تاکنون 4 هزار نفر ساعت از تاسیسات هستهای کشورمان بازرسی داشتهاند و این در کل تاریخ فعالیتهای این سازمان بیسابقه بوده است.
سازمان بینالمللی انرژی اتمی طبق بند 4 انپیتی موظف است به کشورهای عضو این سازمان کمک کند تا به انرژی صلحآمیز دست پیدا کنند. در واقع اگرچه ایران در سال 85 چرخه سوخت اتمی را بهصورت مستقل و کامل ایجاد کرد ولی انتظار دارد تا آژانس امکانات بیشتری در جهت تولید سوخت هستهای فراهم کند.
- پس چرا پرونده هستهای به مسیر عادی خود برنمیگردد؟
برخی محافل غربی نمیخواهند در مذاکرات ایران و آژانس مصالحهای صورت بگیرد. بهعنوان مثال، برخی رسانههای غربی روز شنبه خبری منتشر کردند مبنیبر اینکه ایران دارد پارچین را شستوشو میدهد، درحالیکه کشورمان اعلام کرده که پارچین یک منطقه نظامی است و ربطی به برنامه هستهای ندارد. پارچین نزدیک تهران است و کشورها بهطور منطقی مراکز هستهای را در اطراف شهرهای پرجمعیت تاسیس نمیکنند، ضمن اینکه آژانس از سال 2005 تاکنون 2بار از این سایت بازدید کرده است.
این عملیات روانی را رسانههایی همچون رویترز، فرانس پرس و آسوشیتدپرس به راه انداختند. این رسانهها روز گذشته نیز خبری را که مربوط به چند سال پیش است، بازنشر دادند و از آن برای بهرهبرداری سیاسی خود علیه ایران استفاده کردند. افکار عمومی اطلاعی ندارد که گوی فلزی و خانه انفجاری مباحث جدیدی نیستند. بازنشر این موضوعات بهمنظور یک فضاسازی منفی برای مذاکرات است تا به نتیجه نرسد.
- آقای ناکارتس معاون مدیرکل سازمان اتمی نیز از ایران خواسته تا به بازرسان این سازمان اجازه دسترسی بیشتری به حوزههای هستهای بدهد.
طبق چارچوب انپیتی آژانس از مراکزی بازدید میکند که اظهار شده در آنجا فعالیتهای هستهای انجام میشود. آژانس حق ندارد به مراکز نظامی برود. در طول تاریخ فعالیت آژانس از 1968 تاکنون تنها جمهوری اسلامی بوده که در سال 2005 به بازرسان آژانس اجازه داده از یک مرکز نظامی بازدید کنند. این امر نیز به خاطر سیاست اعتمادسازی نظام و دولت در آن برهه بود تا بهانهای باقی نماند. در آن زمان اولی هاینون که جای ناکارتس بود، اعلام کرد که هیچچیز منفی وجود ندارد و در گزارش البرادعی نیز این امر منعکس شد. با وجود این، آژانس بعدها دوباره مسائل جدیدی را مطرح کرد، درحالیکه باید مشخص شود این روند تا چه زمانی میخواهد ادامه پیدا کند؟
کشورها نمیتوانند مراکز نظامی خودشان را به بهانه اینکه در آنجا فعالیتهای هستهای انجام میشود، در اختیار بازرسان آژانس قرار دهند، چرا که معلوم نیست بازرسان دنبال اطلاعات هستهای هستند یا برای جاسوسی نظامی آمدهاند. آقای هانس بلیکس در گزارشهایی که در مورد عراق دارد، در خاطرات خودش تصریح میکند که بازرسان به بهانه مسائل هستهای از توان نظامی عراق اطلاعات جمعآوری میکردند. آژانس در این مذاکرات باید تکلیف خودش را روشن کند و یک چارچوب کلی برای سؤالات مشخص کند تا با پاسخهایی که ایران میدهد، پرونده هستهای به حالت عادی برگردد؛ چرا که ایران اعتمادسازی خود را پایان یافته میداند و این بار توپ در زمین آنهاست.