این بخشی از اظهارات یک سارق بین‌اللملی پس از دستگیری است. مردی که کلکسیونی از جرایم را در کارنامه خود دارد. مهر با وی گفت وگویی انجام داده است.
در چند روز گذشته پلیس آگاهی موفق شد 8 تن از اعضای تبهکاران را که در شهر‌های شمالی کشور به ویژه رشت به طعمه‌های خود دستبرد می‌زدند دستگیر کنند. البته دزدی‌ها و همدستی‌های 8 دزد حرفه‌ای به اینجا ختم نمی‌شود، آنها تحت تعقیب پلیس آگاهی استان‌های دیگر به ویژه پلیس پایتخت نیز بودند. در بررسی‌های گسترده پلیس مشخص شد 8 تبهکار حرفه‌ای با باند 12 نفره‌ای که پلیس تهران دستگیر کرده است همکاری نزدیکی دارند و در بسیاری از دزدی‌های کف‌زنی و تحت عنوان پلیس همدستی کرده‌اند.
یکی از سرشناس‌ترین تبهکاران این طایفه ناصر نام دارد. ناصر از 46 سال پیش پای در دنیای تبهکاران گذاشته و پس از گذشت 5 دهه از دزدی هایش همچنان دست از سرقت نمی‌کشد. این دزد 60 ساله سابقه دزدی در کشور‌های اروپایی و آسیایی را نیز در کارنامه سوابق تبهکارانه‌اش دارد و در حال حاضر به همراه 3 پسرش در پلیس آگاهی تهران بازداشت است و سعی می‌کند خود و پسرانش را بی‌گناه جلوه دهد.
-
کی دستگیر شدی؟
14 یا 15 فروردین ماه شمال بودم که به همراه خانواده‌ام دستگیر شدم.
-
به چه جرمی؟
کف زنی و دزدی در پوشش پلیس.
-
چند تا سابقه داری؟
راستش خودم هم نمی‌دانم، در برگه‌های تشخیصت هویت 16 سابقه برایم ثبت شده است.
-
به چه جرم‌هایی؟
کف‌زنی، سرقت، دزدی با لباس پلیس، ورود و خروج غیر قانونی، جعل و کلاهبرداری و درگیری.
-
از چه زمانی دزدی را شروع کردی؟
فکر کنم 13 ساله بودم که دست به دزدی زدم و برای نخستین بار به خاطر دزدی در شهر نیشابور دستگیر شدم.
-
دزدی را از چه کسی یاد گرفتی؟
فامیل‌هایم، از پسر‌خاله و پسر عمو و...
-
حالا چرا دزدی را یاد گرفتی و به دنبال کار دیگری نرفتی؟
دزدی در طایفه ما یک کار و سنت است، ما به دزدی و کف‌زنی مشهور هستیم. آن زمان نخستین شگردی که از بزرگتر‌ها یاد می‌گرفتیم کف‌زنی بود.
-
یعنی همه فیوج‌ها دزدی می‌کنند؟
نه همه، بیشتر‌شان، آدم حسابی هم داریم. مهندس، دکتر، کارمند که فیوجی هستند اما دزدی نمی‌کنند و راهشان را جدا کرده‌اند.
-
شنیدیم چند ماهی نیز در کشور‌های اروپایی بازداشت بودی؟
بله، اوایل جوانی به عنوان تبعه ترکیه‌ای یا عربستانی به شهر بلگراد یوگسلاوی رفتیم و آنجا اسکناس‌های 100 دلاری جعلی را به فروشگاه‌داران یا مردم آنجا می‌دادیم و جای آن 10 دلاری یا 50 دلاری می‌گرفتم و گاهی نیز کف‌زنی، اما چند ماه بعد دستگیر شدیم و 2 ماهی آنجا بازداشت بودیم و توسط پلیس اینترپل به ایران بازگردانده شدیم و یک بار نیز توسط پلیس صوفیه بلغارستان هنگام کف‌زنی دستگیر شدم و 6 ماه آنجا زندانی بودم و چندین بار نیز در دمشق، مسکو، آنکارا، استانبول... دستگیر شده‌ام.
-
در زندان کدام کشور انسانی‌تر با زندانیان برخورد می‌شود؟
ایران بهترین زندان‌ها را دارد، همه شهر‌هایش را می‌گویم، زندان مسکو وحشت‌آور است، بلگراد همینطور بعد آنکارا و...
-
چطور از کشور خارج می‌شدی؟
با استفاده از گذر‌نامه‌های جعلی و گاهی اوقات نیز قاچاقی از مرز خارج می‌شدم و پس از چندین سرقت دوباره به کشور باز می‌گشتم.
-
چندین بار نیز داخل کشور دستگیر شده‌ای و چطور آنقدر زود آزاد می‌شدی؟
اقوام و فامیل با سپردن اسناد مالکیت جعلی مرا از زندان آزاد می‌کردند و من نیز سریع آدرس خانه‌ام را تغییر می‌دادم تا پلیس نتواند ما را دستگیر کند.
-
پس از دزدی پول‌ها را چطور تقسیم می‌کنید؟
پول را به صورت مساوی با یکدیگر تقسیم می‌کنیم.
-
پسرانت نیز دزدی می‌کنند؟
بله، من 4 پسر دارم که یکی از آنها به خاطر دزدی در زندان است و 3 پسر دیگر نیز همراه خودم دستگیر شدند.
-
آنها هم سابقه دارند؟
بله، پسرانم نیز همراه خودم دست به دزدی می‌زنند.
-
تو به آنها دزدی یاد دادی؟
هم از من یاد گرفته‌اند هم از دیگر اقوامم.
-
همسرت چطور؟
زن‌های ما در دزدی‌ها نقش زاغ زن را دارند. به طور مستقیم وارد دزدی نمی‌شوند. همسر من در دزدی‌ها نقش نداشته است ولی شاید در چند دزدی زاغ‌زنی کرده باشد.
-
بیشتر کجاها دزدی می‌کنید؟
هر کجا که بشود دزدی می‌کنیم. در بیشتر شهر‌های کشور دست به دزدی زده‌ایم. به خارج از کشور یا شهر‌های دور و نزدیک برای دزدی می‌رویم. البته این شهر و آن شهر برای این است که شناسایی نشویم.
-
فیوج‌ها بیشتر به کدام کشور‌ها می‌روند؟
فکر کنم بیشتر کشور‌های اروپایی هستند، البته کشور‌های عربی و کشور‌های جنوب شرق آسیا نیز می‌روند.
-
ناراحت نیستی که به همراه پسرانت اینجا هستی؟
بالاخره هیچ چیز مانند آزادی نمی‌شود ولی دزدی نیز جزئی از زندگی ماست.