اگر چه سهم قیمت در مدیریت مصرف مهمترین عامل است ولی اعمال سیاست‌های یارانه‌ای در ایران در مورد بسیاری از کالاها از جمله انرژی موجب شده تا مصرف، روندی غیر قابل کنترل داشته باشد و نگرانی از آثار تورمی تصمیم‌گیری در مورد قیمت اعمال سیاست‌های معقول را در این بخش‌ دشوار کند.

این شرایط موجب شده تا تصمیم‌‌گیران از نزدیک‌شدن به بحث قیمت خودداری کنند و بیش از هرچیز به دیگر اهرم‌ها از جمله تشویق به توسعه حمل و نقل شهری، گازسوز کردن خودروها روی آورند.

آنچه مسلم است هزینه یارانه سوخت بویژه بنزین در کشور به میزانی در حال رشد است که دیگر امکان ادامه این شرایط وجود ندارد.

فشار مالی ناشی از هزینه یارانه سوخت موجب شده تا دولت توجه خاص و ویژه‌ای به بنزین در لایحه بودجه و ارائه راهکارهای مختلف حول دو محور توسعه حمل و نقل و کاهش سهم بنزین در حمل و نقل برای بیرون رفتن از این مشکل داشته باشد.

مصرف انواع انرژی در ایران یک معضل است ولی بنزین با توجه به فشار مالی که بر بودجه‌های سالانه وارد می‌کند بیش از دیگر انواع انرژی مورد توجه قرار دارد. البته در صورت عدم توجه و برنامه‌ریزی این فرآورده‌ها نیز مانند بنزین دچار مشکل مشابه می‌شوند.

براساس آمار‌های موجود 99 درصد بنزین موتور در ایران در بخش حمل و نقل مصرف می‌شود. سهم بنزین در کل مصرف انرژی کشور در سال1381، 4/11درصد و سهم آن در مجموع مصرف فرآورده‌های نفتی 4/24 درصد بوده است.

دلایل عمده مصرف بالای این فرآورده در‌ ایران پایین بودن قیمت، فرسودگی خودروها، بالا بودن مصرف خودروها، افزایش تعداد خودرو و فقدان یک الگوی مصرف است. این شرایط موجب شده تا هر سال با سرعت نرخ مصرف بنزین در کشور افزایش یابد.

براساس آمارها مصرف این فرآورده از 7/10 میلیون لیتر در سال 1355 با متوسط رشد سالانه 1/6 درصد (حدود سه برابر رشد جهانی این فرآورده) به 5/50میلیون لیتر در سال1381 رسیده است.

مقایسه مصرف سرانه بنزین موتور با سرانه تولید ناخالص داخلی نشان می‌دهد که در سال1355 مصرف سرانه بنزین به ازای هر نفر 116 لیتر و سرانه تولید ناخالص داخلی در همین سال 994 هزار ریال بوده است.

در حالی که در سال 1379 مصرف سرانه بنزین به ازای هر نفر به 224 لیتر افزایش و سرانه تولید ناخالص داخلی به 811هزار ریال (4/18 درصد کاهش) تنزل کرده است. بنابراین مصرف بنزین در ایران در طول سال‌های اخیر ارزش افزوده چندانی ایجاد ننموده و بیشتر به صورت غیرمولد مصرف شده است.

 آمارهای شش‌ماهه سال85 و مقایسه آن با سال84 نشان می‌دهد که سیاست‌های اعمال شده نتوانسته مصرف را کنترل و هدایت کند. در صورت ادامه شرایط موجود در سال آینده و براساس پیش‌بینی کارشناسان باید حداقل 6 میلیارد دلار بنزین وارد شود تا نیاز مصرف کشور تامین شود. این درحالی است که بخش نامشخصی از این واردات نیز به کشورهای همسایه قاچاق می‌شود.

براساس آمار منتشر شده از سوی شرکت پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی مقایسه تولید واردات و مصرف بنزین موتور در شش ماهه نخست سال‌های 83 و 84 و 85 حکایت از این دارد که در سال 83 تولید، واردات و مصرف بنزین به ترتیب 40، 5/21 و 9/60 میلیون لیتر، در سال84 نیز این سه متغیر 5/41، 9/21و 4/67 و در سال 85 این نسبت 7/43، 4/24و4/74 میلیون لیتر بوده است.

آمار یاد شده نشان می‌دهد که تولید در سال 85 نسبت به سالهای مورد بررسی 3/5 درصد رشد داشته و واردات نیز 4/11درصد و مصرف نیز از رشد 4/10 درصدی برخوردار بوده است.

رشد 10 درصدی که در سال‌های اخیر ادامه دارد، در هیچ کشوری مشابه ندارد و اگر این میزان مصرف بنزین نقش کارآمدی در تولید و اقتصاد کشور داشت، می‌توانست مایه افتخار و مباهات باشد ولی متاسفانه مصرف این فرآورده با ارزش که از آن می‌توان محصولات با ارزش افزوده بالای پتروشیمی تولید کرد، در اقتصاد ایران دود می‌شود.

یک معضل در اقتصاد ایران، اختصاص بیشترین یارانه‌ها به بخش‌هایی است که کمترین نقش را در تولید ناخالص ملی و ایجاد ارزش افزوده اقتصادی دارند.

براساس یک اصل ثابت به طور معمول کشاورزی و خدمات بیشترین نقش را در تولید ناخالص ملی و ایجاد ارزش افزوده در ‌اقتصاد هر کشوری دارد بنابراین هرگونه امتیاز و خاصه خرجی و رانت در این بخش‌ها می‌تواند قابل توجیه باشد ولی در ایران این امر معکوس عمل می‌شود و بیشترین یارانه‌ها به بخش انرژی داده می‌شود که کمترین نقش را در ایجاد ارزش افزوده در اقتصاد و تولید ناخالص داخلی دارد.نگاهی به قیمت فرآورده‌های نفتی در کشورهای منطقه به خوبی نشان می‌دهد که قیمت‌های جاری در ایران هیچ توجیهی ندارد و تنها اتلاف منابع اقتصادی کشور به نفع اقتصاد کشورهای همسایه و تشویق قاچاق است.

براساس قیمت‌های سال جاری در کشورهای همسایه کشورمان نرخ بنزین در افغانستان، آذربایجان، نخجوان، پاکستان، ترکیه و کردستان عراق به ترتیب 5400 ریال، 1800 ریال، 3200ریال، 8500 ریال، 18000ریال و 8000 ریال است. قیمت نفت گاز نیز در این کشورها به ترتیب 4300 ریال، 3500ریال، 3200 ریال، 4200ریال، 6000 ریال، 12000ریال و 4500 ریال است.

اگر چه این قیمت‌ها باید با هزینه زندگی و درآمد افراد نیز مقایسه شود ولی به هر حال این نرخ‌ها نشان می‌دهد که شرایط جاری در ایران شرایط مناسب و قابل دفاعی نیست و باید تغییر کند. یک راه‌حل قابل دفاع پرداخت مستقیم یارانه به افراد است که در صورت وجود اراده‌ای جدی بی‌شک قابل اجراست.

برچسب‌ها