ایران دارای شرایط اقلیمی متفاوت و تنوع زیستی زیاد است، اما کارشناسان با هشدار در مورد ادامه روند برداشت بی‌رویه از طبیعت با اهداف اقتصادی از احتمال انقراض برخی گونه‌های گیاهی و جانوری و نابودی زیستگاه‌ها خبر می‌دهند.


به گزارش مهر، روند ترکیب و تکامل گونه‌های جدید و نیز انقراض گونه‌هایی که توان سازگاری با تغییر شرایط محیطی را نداشتند، بیش از چند میلیارد سال به طول انجامید تا سرانجام کره زمین به‌وجود آمد که ارزشمندترین منبع آن تنوع زیستی است. این تنوع زیستی در ایران در بخش مهره‌داران شامل 165 گونه پستاندار، 517‌گونه پرنده، 209‌گونه خزنده، 174‌گونه ماهی و 22 گونه دوزیست است.

شکل‌گیری چهره‌های متفاوت طبیعت و تنوع زیستی بالا در این مرز و بوم زاییده شرایط متعددی نظیر وضعیت زمین شناسی، عوامل خاکی، اقلیمی، روند تکامل حیات و عوامل زیستی بوده است، اما متأسفانه توسعه بی‌رویه فعالیت‌های اقتصادی انسان از یک سو و اتکای بلاواسطه و وابستگی معیشتی قشر کثیری از جمعیت رو به رشد جهان به طبیعت از سوی دیگر، روزبه‌روز از تنوع طبیعی اکوسیستم‌ها می‌کاهد و محدودیت‌های بیشتری برای زندگی و بقای حیات وحش فراهم کرده و همینطور عرصه‌های زیستی آنها را تنگ‌تر می‌کند.

به گفته بسیاری از کارشناسان چنانچه روند تخریبی زیستگاه‌ها بر همین منوال ادامه یابد، امکان دارد در 50‌سال آینده بسیاری از گونه‌های گیاهی و جانوری منقرض شوند؛ چنانچه تا به حال گزارش‌های زیادی درباره ناپدید شدن بسیاری از گونه‌ها شنیده‌ایم. به‌عنوان مثال، گونه بی‌نظیر و با شکوه ببر مازندران یا گونه ارزشمند شیر ایرانی را دیگر نخواهیم دید، چون به دست خودمان برای همیشه از طبیعت حذف شده‌اند.

سال‌هاست که طرفداران، فعالان و کارشناسان محیط‌زیست در ایران نسبت به تخریب، آتش سوزی، شکار غیرقانونی، انقراض گونه‌های اندمیک، خشک شدن تالاب‌ها و دریاچه‌ها و آلوده شدن شتابان آب، هوا و خاک هشدار می‌دهند، ولی پرسش این است که چرا این روند هنوز متوقف نشده است؟

در این رابطه دکتر اسماعیل کهرم، می‌گوید: متأسفانه مسئولان و متولیان حفاظت از محیط‌زیست ایران طی سال‌های گذشته نتوانستند گونه‌های در معرض خطر انقراض و تهدید را نجات دهند چنانکه با وجود اینکه سال‌هاست گونه‌هایی مانند تمساح پوزه کوتاه و گور ایرانی که گونه‌های در معرض انقراض به شمار می‌روند و تحت برنامه‌های احیا هستند هنوز تعدادشان از حدود چند صد عدد تجاوز نکرده است.

به گفته وی، تعداد گوزن‌های زرد تکثیر شده در اسارت نیز بعد از حدود 40‌سال از 500 رأس تجاوز نمی‌کند که البته براساس معیار‌های تنوع زیستی جهانی این‌گونه، پرورش جانوران در محیط‌های بسته را نمی‌توان کمکی به غنای حیات وحش و تنوع زیستی تلقی کرد.

کهرم فاصله تعداد برآورد شده از یوزپلنگ آسیایی در کشور را که تحت برنامه‌های متعدد و پر هزینه حفاظتی بوده با رقمی که لازم است تا این گونه از فهرست گونه‌های در معرض خطر انقراض خارج شود بسیار زیاد می‌داند. به اعتقاد او پرنده شاخص و بومی کشور ما یعنی زاغ بور هم اگر در فهرست گونه‌های در معرض انقراض نیست به‌دلیل این است که از دخالت‌های نابجا و مدیریت‌های نا‌بخرادانه بشر به دور بوده و با پناه‌آوردن به مکان‌هایی مانند کویر لوت و خار توران از پروسه انقراض مصون مانده است. کهرم معتقد است برای دیگر گونه‌های پرنده شاخص، بومی و آسیب‌پذیر کشور مانند هوبره، میش مرغ، دارکوب سوری و چاخلغ نیز برنامه مدیریتی اصولی و احیایی انجام نشده است. ایران میان تمام کشورهای جنوب غربی آسیا متنوع‌ترین و پرجاذبه‌ترین شرایط را از نظر پوشش گیاهی داراست که 20‌درصد از گونه‌های موجود، انحصارا بومی ایران هستند.

اما دکتر هادی کیادلیری، رئیس انجمن جنگلبانی ایران این سیر قهقرایی را برای تنوع زیستی میان‌گونه‌های گیاهی کشور نیز متصور است و می‌گوید: اگرچه در کشور ما اصولا معیاری برای کنترل و اندازه گیری میزان تنوع زیستی و روند آن وجود ندارد ولی با توجه به تخریب شدید زیستگاه‌های طبیعی که مأمن گونه‌های مختلف گیاهی و جانوری هستند می‌توان به درستی دریافت که تنوع زیستی در سال‌های گذشته روند به‌شدت رو به کاهشی داشته است. به گفته وی، گذشته از دخالت‌های بی‌رویه بشر و تخریب زیستگاه‌ها طی سالیان گذشته، عوامل طبیعی مانند خشکسالی‌های پیاپی در روند رو به کاهش تنوع زیستی در ایران نقش داشته است. کیادلیری اضافه می‌کند: البته تنوع زیستی برخلاف تصور عموم فقط شامل عناصر بزرگ طبیعت مانند درختان جنگل‌ها یا شیر و پلنگ نیست بلکه تک‌تک عناصر موجود در طبیعت مانند میکرو ارگانیسم‌ها بخشی از تنوع زیستی محسوب می‌شوند که در تکامل و تعادل اکوسیستم‌ها نقش دارند و نبود هریک از آنها این تعادل طبیعی را بر هم می‌زند اما متأسفانه بیشتر کارشناسان و مسئولان تنها هنگامی نسبت به تهدید تنوع زیستی هشدار می‌دهند و نگران می‌شوند که عناصر کلی و بزرگ طبیعت در معرض تهدید و نابودی قرار می‌گیرند.به گفته وی، زنگ خطر تخریب جنگل‌های زاگرس زمانی باید به صدا در می‌آمد که اجزای کوچک‌تر این اکوسیستم در حال نابودی بودند نه اکنون که این نابودی گریبانگیر بلوط‌های زاگرس شده است.

او تعداد گونه‌های گیاهی کشور را معادل کل گونه‌های گیاهی قاره اروپا عنوان می‌کند، اما همین تنوع بالا اگرچه در تمام دنیا نوعی مزیت و برتری است ولی به‌دلیل تخریب زیستگاه‌های کشور ما و کاهش روزافزون فضا برای گونه‌های متعدد، نوعی تهدید به شمار می‌آید و گونه‌های موجود را شکننده‌تر کرده است. به هر حال بی‌گمان اگر مردم هر کشوری ضرورت دفاع و پاسداری از محیط‌زیست را درک کنند، باعث خواهند شد که مسئولان به سمت حفاظت از این مواهب طبیعی سوق یابند.