همشهری آنلاین-ترجمه علی ملائکه: نیویورک تایمز در بحبوحه شورش‌های خیابانی جوانان مهاجر در حاشیه‌های شهرهای بزرگ فرانسه نظر ژان بودریار، منفکر فرانسوی را در باره ریشه این وقایع پرسید.

• به عنوان یکى از مشهورترین فیلسوفان فرانسه آیا مى توانید درباره شورش هاى شهرى که در آن نسلى از جوانان به جنگ با بقیه کشور برخاسته اند، دریافتى ارائه دهید؟

- وضع بدتر و بدتر و بدتر خواهد شد. سال ها بود که همزیستى یا هم‌خانگى نسبتاً دوستانه‌اى بین این دو  وجود داشت، اما فرانسه کار زیادى براى تلفیق مسلمانان انجام نداد و اکنون شکافى به وجود آمده است. درک ارگانیک ما از هویت به مثابه یک کشور دچار شکاف شده است.

• شاید این امر اجتناب ناپذیر بود. بسیارى از ما سال گذشته هنگامى که دولت فرانسه حجاب، روسرى و سایر نمادهاى دینى در مدارس عمومى را ممنوع کرد شگفت زده شدیم.

- بله آمریکا تاریخى از مهاجرت را پشت سر دارد. آمریکا از جوامع قومى تشکیل مى‌شود و گرچه ممکن است آنها در حال رقابت با هم باشند، آمریکا هنوز آمریکا است. حتى اگر هیچ آمریکایى در ایالات متحده زندگى نمى کرد، هنوز آمریکا وجود مى داشت. فرانسه تنها یک کشور است؛ آمریکا یک مفهوم است.

• آیا مى گویید که آمریکا بیانگر ایده آل دموکراسى است؟

ـ نه. شبیه‌سازی (Simulation) [درباره شبیه‌سازی] قدرت است.

• شما در ۷۶ سالگى هنوز نظریه مشهورتان درباره شبیه‌سازی و وانموده(simulacra)  را مطرح مى کنید که مدعى است تصاویر رسانه‌ها متقاعد کننده‌تر و واقعى تر از خود واقعیت شده اند.

ـ تمام ارزش هاى شما وانموده شده [درباره وانموده] هستند. آزادى چیست؟ ما قدرت انتخاب میان خریدن یک ماشین و یک ماشین دیگر را داریم؟ این وانمودسازى آزادى است.

• بنابراین معتقد نیستید که آمریکا براى گسترش آزادى به عراق حمله کرد؟

ـ آنچه قصد ما است قرار دادن بقیه دنیا در همان سطح ظاهرسازى و مضحکه‌اى است که ما در آن قرار داریم، وارد کردن بقیه دنیا به وانمودسازى، بنابراین همه دنیا به مصنوعى تمام عیار بدل مى شود و آنگاه ما در اوج قدرت‌ هسنیم. بازى این است.

• هنگامى که مى گویید: «ما»، در مورد چه کسانى سخن مى گویید؟ در کتاب جدیدتان «توطئه هنر» درباره آمریکا نظرات تندى دارید.

ـ فرانسه محصول فرعى فرهنگ آمریکایى است. همه ما در این حالت قرار داریم. ما جهانى‌شده هستیم وقتى ژاک شیراک در مورد جنگ عراق به بوش «نه!» مى گوید، هذیانى بیش را تکرار نمى کند. قصد او پافشارى بر این است که فرانسه یک استثنا است، اما استثنایى فرانسوى وجود ندارد.

• مشکل مى توانم حرف تان را باور کنم. فرانسه تصمیم گرفت سربازانش را به عراق نفرستد، کارى که معنایى واقعى براى سربازانى بى شمار، براى خانواده هاشان و براى دولت دارد.

ـ بله، ما «مخالف» جنگ هستیم، زیرا که این جنگ، جنگ ما نیست. اما در الجزایر وضعیت مشابهى برقرار بود. آمریکا هنگامى که ما در الجزایر مى جنگیدیم، سربازانى به آنجا نفرستاد. فرانسه و آمریکا در یک طرف قرار دارند. تنها یک طرف وجود دارد.

• آیا این نوع استدلال ساده انگارانه نیست که مردم را این همه از روشنفکران فرانسوى ملول کرده است؟

ـدیگر روشنفکر فرانسوى وجود ندارد. آنچه را که شما روشنفکر فرانسوى مى نامید، رسانه‌ها نابود کرده اند. آنها در تلویزیون سخن مى گویند، با رسانه ها صحبت مى کنند اما دیگر با خودشان حرفى نمى‌زنند.

•آیا فکر مى کنید که روشنفکرانى در آمریکا وجود دارند؟

- براى نسل ما سوزان سانتاگ و نوام چامسکى وجود داشتند. اما اکنون شوونیسم فرانسوى حاکم است. ما تنها خودمان را به حساب مى آوریم. توجهى به آنچه از خارج مى آید نداریم. ما تنها چیزهایى را مى پذیریم که خودمان اختراع کرده باشیم.


•آیا شما دوست سوزان سانتاگ بودید؟

گاهگاهى همدیگر را مى دیدیم، اما آخرین بارش ملاقات وحشتناکى بود. او به کنفرانسى در تورنتو آمده بود و به خاطر انکار وجود واقعیت حسابى از من انتقاد کرد.

•آیا آثار نویسندگان آمریکایى را مى خوانید؟

کارهاى بسیارى از رمان نویسان آمریکایى را مى خوانم. آپدایک، فیلیپ راث، ترومن کاپوته. داستان هاى آمریکایى را به داستان هاى فرانسوى ترجیح مى دهم.

•شاید ادبیات فرانسوى قربانى نظریه فرانسوى شده است؟

ـ متاسفانه ادبیات فرانسوى خودش را تحلیل برد. نیازى به نظریه فرانسوى نبود تا آن را بمیراند. ادبیات فرانسوى خودش مرده بود.

•برخى در آمریکا معتقدند که علوم انسانى در دانشگاه هاى ما از هجوم ساختارشکنى و سایر نظریه هاى فرانسوى آسیب  دیده است.

ـ اینها هدیه فرانسوى ها بودند. آنها به آمریکایى‌ها زبانى را بخشیدند که به آن نیازى نداشتند. کارى مانند هدیه دادن مجسمه  آزادى به آمریکا. هیچ کس به نظریه فرانسوى نیازى ندارد.

The NewYork Times, November 25, 2005