تیم ملی که پیشبینی میشد قطر، حریف بیادعایش را به راحتی شکست دهد، در برابر 100هزار تماشاگر، نمایش ضعیف و ناهماهنگی داشت تا با تساوی بدون گل متوقف شد. این دومین بازی تیم ملی در مرحله پایانی مقدماتی جامجهانی 2014 محسوب میشد که با پیروزی یک بر صفر مقابل ازبکستان شروع شده بود. البته نمایش تیم ملی در تاشکند هم نتوانست کسی را متقاعد کند و روزی که میزبان بارها دفاع تیم ملی را تسلیم کرد و حتی یک گل سالم این تیم از سوی داور نادیده گرفته شد، گل ثانیههای پایانی خلعتبری نتیجهای برخلاف جریان بازی رقم زد.
نمایش تیم ملی در برابر قطر سؤالاتی را بهوجود آورد که بهنظر میرسد از دغدغههای تابستانی کیروش پیش از رویارویی شهریورماه با لبنان در بیروت باشد و پاسخ به آنها برای آینده فوتبال ما حیاتی است. این سؤالات که قرار است در این پرونده مورد بررسی قرار بگیرند، به شرح زیر هستند:
1 - جوانگرایی: پیشبینی میشد کیروش که در پرورش بازیکنان در پرتغال شهرت داشته، بتواند نسل تازهای را وارد تیم ملی کند، ولی با گذشت بیش از یک سال از شروع کارش، هنوز همان چهرههای قدیمی در تیم ملی حرف اول و آخر را میزنند. این بازیکنان در خوشبینانهترین حالت تنها میتوانند تا جام جهانی 2014 برای تیم ملی مؤثر باشند و پس از آن تیم ملی با خلأ نگرانکنندهای روبهرو میشود. آیا کیروش تمایلی به ریسک کردن ندارد یا چشمه فوتبال ایران خشک شده است؟
2 - خط حمله: مشکل گلزنی تیم ملی در بازی با قطر یکبار دیگر به چشم آمد و کریم انصاریفرد نتوانست راه دروازه را پیدا کند. در حالیکه تیم ملی این روزها مهاجم نوک تمام عیاری ندارد، کیروش همچنان باید با تک مهاجم بازی کند؟ اگرکیروش بر این موضوع اصرار دارد، این تک مهاجم چهکسی باید باشد؟ انصاریفرد یا قاضی؟
خط میانی: خط میانی تیمملی در برابر ازبکستان و قطر دو ماموریت متفاوت داشت که در هردو ناموفق بود؛ در اولی خط میانی نتوانست سد محکمی در برابر خط دفاعی بسازد و در دومی تغذیه خط حمله به درستی صورت نگرفت. حالا کیروش در برابر این سؤال تکراری قرار گرفته که آیا بهتر نیست بهطور همزمان از نکونام و آندو استفاده نکند؟ تیم ملی با وجود داشتن کریمی و جباری هنوز پاسور معینی ندارد و بهتر نیست آرایش این خط برای تغذیه بهتر مهاجمان تغییر کند؟