نمایشگران عروسکی به مردم در بطن زندگی آنها بهویژه در هنگام سختیها و تنگناها رجوع و نمایش عروسکی اجرا میکردند. به مرور زمان، دیگر هنرمندان با ملیتهای مختلف به این نهضت هنری انسان دوستانه ملحق شدند. ایران از حدود کمی بیش از دو دهه پیش به عضویت یونیما در آمده است. به بهانه چهاردهمین جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی تهران- مبارک، با حمیدرضا اردلان، رئیس یونیمای ایران صحبت کردیم.
- گویا از طرف ایران طرحی به یونیما ارائه شده که مورد قبول مجمع عمومی یونیما قرار گرفته است؟
در دور جدید فعالیتهای یونیما، طرحی مدون و استراتژیک ارائه شد. کلیت این طرح در مجمع عمومی یونیمای ایران مطرح شد که پس از انتخاب اینجانب بهعنوان رئیس و تشکیل هیأت مدیره جدید برنامه مبتنی بر طرح مذکور به شور و تحلیل گذاشته شد و با مشارکت فکری دیگر اعضا و پیشنهادهای آنها، برنامه نهایی تدوین شد. این برنامه سرفصلهای مهمی داشت که تکلیف اجرای آنها بهطور جزئی معین شده بود. ما در اجراها سردرگم و بیبرنامه نیستیم.
- سرفصلهای کلی این برنامه چیست؟
افتتاح دفاتر استانی و تشکیل کمیته استانها- سایت، بولتن و سیستم اطلاعرسانی- تشکیل کمیتههای آموزش و پژوهش- برپایی جشنوارههای داخلی و خارجی در اقصی نقاط کشور- کمک فکری و عملی به جشنوارههای تئاتر کشور و گنجاندن بخش تئاتر عروسکی در آنها - تصویب اساسنامه یونیما در مجلس و اخذ مصوبه یونیما به مثابه یک NGO ملی- ایجاد تسهیلات برای حضور تئاتر عروسکی جهان در ایران و تئاتر عروسکی ایران در جهان - کمک به طراحی جشنوارههای تئاتر و برگزاری سمینارهای تخصصی- کمک به افتتاح دفاتر یونیما در کشورهای همجوار و هم فرهنگ ایران مانند عراق، افغانستان و تاجیکستان- تعریف جایزه جهانی یونیما برای اهدا به سه نفر از برجستگان تئاتر عروسکی ایران و جهان- تمرکز جدی بر احیا و اشاعه صورتهای مرمتشده عروسکها و نمایشهای آیینی سنتی ایران و حضور فعال و مؤثر در یونیمای جهانی در کسوت ارائه وظایف و طراحیهای پیشرو بهویژه ارائه تز و نظریه در جهت تحول ساختاری و محتوایی یونیمای جهانی.
- آیا یونیمای جهانی قبلا برنامهای جامع و فراگیر نداشته است؟
کمی باورش مشکل است اما در چند دوره اخیر بهنظر میآید رابطه مستحکمی میان کمیته اجرایی و مراکز ملی نبوده و اساسا ما در یک برنامه کامل و فراگیر از اجزای برنامههای دیگر مراکز ملی مطلع نیستیم و تجارب بهگونهای کاربردی و مؤثر مبادله نمیشود. مهمتر از آن از امکانات مشترک استفاده نمیشود.
- آقای اردلان اشاره کردید که یونیما در ایران فعال است؛ آیا قبلا در مرکز استانها دفتر نداشتیم؟
خیر. در بسیاری از کشورها هم یونیما در یک شهر یا دو شهر متمرکز است. این شیوه فعالیت مختص ایران است. ما در هشتاستان مرکز یونیما احداث کردهایم و قرار است طی چهار سال آینده اغلب نقاط ایران صاحب دفاتر یونیما شوند.
- کدام مناطق مراکز یونیما دارند؟
ده چشمه که یک روستاست در چهارمحال و بختیاری، قزوین، گلستان، خراسان جنوبی، خلیجفارس با مرکزیت جزیره قشم، کردستان، گیلان و خراسان رضوی.
- آیا امکان فعالیت نمایش عروسکی در یک روستا مانند دهچشمه واقعی است؟
بله، در همین روزها در این روستا دو کارگاه آموزشی با حضور دو استاد ایرانی و خارجی برپا میشود، قبلا هم چندین کارگاه و اجرا در آنجا انجام شده است. یکی از گروههای این روستا در کشور پرتغال برنامه اجرا کرده است و در این روستا گروههای ثابت تئاتر عروسکی در حال شکلگیری هستند. مهمتر از همه اینها عروسکهای آیینی و سنتی در میان مردم بهعنوان میراث گذشتگان دوباره در حال طراحی و مرمت است.
- در دیگر استانها چطور؟
ما بیش از 20 کارگاه آموزشی و پژوهشی و چهار جشنواره استانی طراحی و اجرا کردهایم. یکی از نکات مهم، حضور گروههای تئاتر عروسکی استانهای همجوار در این جشنوارههاست. باز همزمان با جشنواره بینالمللی تئاتر عروسکی تهران در استان خراسان جنوبی نخستین جشنواره تئاتر عروسکی بینالمللی برپا میشود. اگرچه تعداد گروههای خارجی اندک است اما بهعنوان پله اول حائز اهمیت است.
- دفاتر استانی چه مزیتهای دیگری میتوانند داشته باشند؛ بهعنوان مثال آیا از طریق این دفاتر واقعاً امید بازسازی نمایشهای قدیم ایران میرود؟
حتما، یکی از اهداف کلی در تاسیس این مراکز همانگونه که در مورد ده چشمه عرض شد بازسازی بیش از 800 نوع عروسک و نمایش سنتی و آیینی در سراسر کشور است. یکی از شرایط افتتاح دفاتر استانی اهتمام ورزیدن اعضا به این موضوع است.
- قبلاً هم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نمونههای عروسک ملی ساخته شده است.
بله اما این عروسکها توفیق چندانی نیافتهاند. چینیها آنها را ساخته بودند؛ وزنشان زیاد است، طراحی دقیق و حقیقی ندارند، تیپ عروسک هستند و در ساختن آنها ذهن فردی یا ذهن جمعی منتزع عمل کرده است. متأسفانه جز نیت خیر، نکته مثبت دیگری در آنها نیست و حتی قیمت آنها گران است. در این باب طرح یونیما رجوع به دانش و خرد بومی، بهرهگیری از نیروهای بومی فعال و ایجاد زمان، مکان و فضای مناسب به همراه پژوهش جدی است. ما بهدنبال یک پروژه تبلیغی یا سیاسی نیستیم.
- تأثیر بازسازی این عروسکها چیست و آیا آنها میتوانند با عروسکهای پرزرق و برق خارجی رقابت کنند؟
به نکته مهمی اشاره کردید. تمامی بازارهای اسباب بازی ایران و جهان و حتی برخی از برنامههای تلویزیونی مملو از عروسکهای بازاری، غربی و چینی است. نمیتوان دست کودکان عروسکهای این چنینی داد و توقع داشت که آنها طور دیگری لباس بپوشند یا رفتار کنند. این یک مبارزه جدی و سرنوشتساز است که فرهنگ جهانی را تهدید میکند. بنده اعتقاد دارم در بطن عروسکها و نمایشهای آیینی و سنتی ایرانی با تنوع اقوام ایرانی انرژی و قداست کافی برای مرمت و به صحنه آوردن آنها وجود دارد.
- چه کارکردهای دیگری برای مرمت این عروسکها قائلید؟
صرفا عروسکها نیستند؛ متون، اقتصاد پیرامون آنها، جنبههای توریستی و اساسیتر از همه این ویژگیها جنبههای فرهنگی و فکری محض است. همچنین تأثیر آنها در نمایشهای مدرن و حتی انواع دیگر هنر قطعی است. تاریخ هنر در دگرگونیهای خود همواره با نگاه به گذشته توانسته از بحرانهای جدی عبور کند. بهعنوان مثال رنسانس مغربزمین بهطور جدی به هنر یونان قدیم توجه داشته است.
- چرا عروسکها تا این اندازه مهم هستند؟
خیام عروسکها را تمثیل انسان و انسان را تمثیل خالق، خطاب کرده است. ما در بازی دادن و نمایش عروسکها نوعی نگاه عمیق حکمی مشاهده میکنیم گویی برای خود بهعنوان موجود زبانمند، تاویل خلقت و تفسیر حیات قائلیم. ما از طریق عروسکها پروسه تکوین هستی را جستوجو میکنیم. شاید روزی عروسکها به جای انسانها راستی، صلح و دوستی همه انسانها را به ارمغان بیاورند.
- محتوای جشنواره چهاردهم عروسکی را چگونه ارزیابی میکنید؟
سؤال شما را میتوان در دو وجه آرمانی و واقع بینانه جواب داد. درواقع امر، خوب است.
- از وجه آرمانی شروع کنید.
تا حدودی دشوار است اما بهنظر میآید ذات طراحی و نسبت میان ستاد و صف هنوز در جشنوارههای هنری ایران بهویژه تئاتر معین نیست. گاه یک مجری با تعالیم غیرآکادمیک در حوزه فکری و طراحی یک جشنواره قرار میگیرد و ما را چند سال به عقب میبرد. ظاهراً همهچیز اجرایی شده اما فکر شده نیست. بنده این معضل را در جشنواره چین هم که در کنار کنگره یونیما برپا بود و بیش از یکصد نمایش و 50کشور در آن شرکت داشتهاند، عمیقاً مشاهده کردم... . برخی از جریانهای با سابقه جهانی توانستهاند با تمرین تاریخی، مبارزه و تفکر این دو حوزه یعنی طراحی و اجرا را در جای خود قرار دهند. بزرگترین آسیب، فراموشی اهمیت طراحی ساختاری و محتوایی یک جشنواره است.