یاسر هدایتی: تشکیلات وکالت در شیعه امامیه، یکی از مهم‌ترین اتفاقات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عصر ائمه محسوب می‌شود.


 این تشکیلات که ماحصل سازماندهی هوشمندانه امامان شیعه است از نظر تاریخی زمانی آغاز شد که حکومت اسلامی از مروانیان به عباسیان منتقل شد؛ روزگاری که مصادف است با دوران امامت ششمین حضرت هستی شیعه، رئیس مذهب جعفری، امام صادق(ع). برای همین نیز در تاریخ، نخستین وکلای ائمه نور وکیلان امام صادق(ع) هستند. این تشکیلات تا پایان غیبت صغری با بیشترین کارآمدی نقش‌آفرینی بسیاری را در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی شیعه داشتند.با بررسی تاریخی فعالیت‌های وکلای ائمه، مهم‌ترین عنصر در تشکیلات وکالت را می‌توان در ارتباط‌گیری راحت امامان(ع) با شیعیانشان در اقصی نقاط جهان اسلام دانست.در این ارتباط‌گیری همچنین تمامی امور اقتصادی شیعیان که همیشه در ذیل سلطه سیاسی حاکمان وقت بودند، به واسطه این تشکیلات رتق و فتق می‌شد. به این ترتیب تشکیلات وکالت، مسئولیت جمع‌آوری همه وجوه شرعی پرداختی از شیعیان و سامان دادن آن را ذیل نظر مستقیم امام(ع)بر عهده داشت. فعالیت عمده دیگر این تشکیلات در حوزه فرهنگی و اعتقادی بود که همزمان با غلو کنندگان و دشمنان شیعه و اهل‌بیت(ع) مواجهه داشت و در این میان ارشادات امامان(ع) بود که به واسطه اعلام وکلا در میان شیعیان بسط پیدا کرده و ترویج می‌شد. در این میان همچنین باید به نقش این تشکیلات در ترویج اندیشه موعود‌گرایی و عادت دادن جامعه دینی به حضور غیربصری امام معصوم در جامعه و راهنمایی با واسطه ایشان برای پیروانشان، اشاره کرد.

دکتر جعفریان در اطلس شیعه ساختار تشکیلات وکالت را اینگونه توصیف می‌کند که در تشکیلات وکالت « مراکز شیعه‌نشین بر حسب جمعیت شیعیان به چند منطقه کلی تقسیم می‌شد و این منطقه به سر وکیل یا وکیل ارشد سپرده می‌شد که نقش نظارتی بر کار سایر وکلا را بر عهده داشت».این تشکیلات در پنج ناحیه خراسان و ماوراءالنهر، ناحیه ایران، عراق، جزیره العرب و شمال آفریقا تقسیم شده است. لازم به توضیح است که در تاریخ حدودا 170ساله این تشکیلات؛ نصب وکلا، تعیین جانشین برای وکلایی که فوت کرده و یا به منطقه‌ای دیگر منتقل شده‌اند، نظارت بر عملکرد ایشان و منع از تداخل امور و تعیین قلمرو فعالیت هر وکیل بر عهده امام معصوم بوده است.این بررسی‌ها همچنین نشان می‌دهد همانطور که در هرتشکیلات انسانی دیگری احتمال دارد، بعضا برخی وکلا براساس وسوسه‌های سیاسی وگاه به‌خاطر حوزه اختیار اقتصادی تحت تکلفشان از مسیر ترسیم شده ائمه در تشکیلات وکالت خارج شده و البته از سوی ائمه معزول شوند. چنان که فرقه واقفیه تاسیس شد و برخی از وکلای امام کاظم(ع) که منکر امامت حضرت علی بن موسی(ع) شده بودند و به بهانه نشناختن امام برحق بعدی اموال شیعیانی که به امانت به او سپرده شده بود را تصاحب کردند. یا شخصی چون ابوطاهر محمد بن علی بن بلال که به اعتقاد علامه‌مجلسی در بحارالانوار مدعی وکالت و بابیت امام زمان شد و با ادعای نیابت حضرت، اموالی را نیز ضبط کرد وگفته شده از ناحیه مقدسه توقیعی مبنی بر لعنت وی نیز صادر شده است.از طرف دیگر باید گفت اگر چه در برخی تحلیل‌ها برای تشکیلات وکالت نقش سیاسی کمرنگی قائل شده‌اند و علت عمده حفظ این تشکیلات نیز همین مسئله دانسته شده است اما برخی از روایات برخلاف این تحلیل مصایب بسیار تشکیلات وکالت امامان شیعه را نشانه‌ای از احساس خطر سیاسی حاکمان عباسی می‌دانسته‌اند. چنان که مشهور است یکی از خلفای عباسی برای شناسایی وکلای ائمه وجهی را به‌عنوان مال شیعیان توسط شخصی ناشناس به همه مظنونان به وکالت ارائه داد که البته با پیش‌ اندیشی معصوم از این ترفند سیاسی؛مبتنی بر دستور تقیه و عدم‌قبول این مال، این توطئه به سرانجام نرسید. در این بازنمایی قصد شده است تا نام و عرصه حضور همه کسانی که به عنوان وکیل و نایب خاصه امام عصر(عج) در متون روایی تاریخی ثبت شده است مطرح شود.

سمرقند : علی‌ بن‌ حسین بن علی طبری سمرقندی

نیشابور: محمد ‌بن شاذان ‌بن ‌نعیم شاذانی نیشابوری

ری : ابوالحسین محمد‌ بن جعفر اسدی رازی ایشان در عصر غیبت صغری وکیل ارشد در ری بوده‌اند.
بسامی

قم : ابوجعفر محمد‌ بن ‌علی اسود وی در زمان نایبان دوم و سوم امام در قم وکیل بود.
احمد بن اسحاق اشعری قمی ایشان از دوران امام‌هادی وکیل بوده‌اند.

همدان : صالح بن محمد همدانی: او پیش از وکالت حضرت حجت (عج) وکالت امام جواد، اما م هادی و امام حسن عسکری(ع) را به‌عهده داشته است.
محمد‌بن‌صالح بن‌محمد همدانی دهقان : او وکیل امام در همدان و بغداد بوده است.
علی بن ابراهیم بن محمد بن یحیی همدانی
محمد ‌بن ‌علی ‌بن ابراهیم بن محمدبن یحیی همدانی
قاسم ‌بن ‌محمد ‌بن علی بن ابراهیم همدانی : او زیرنظر دو وکیل ارشد در همدان بوده است.
ابو عبدالله هارون ‌بن ‌عمران همدانی : ‌او در همدان وکیل ارشد بوده است.
ابو محمدحسن ‌بن هارون : او نیز در همدان وکیل ارشد بوده است.

اهواز : ابراهیم‌بن‌مهزیار اهوازی : او وکیل امام حسن عسکری(ع) نیز بود و بعد از برادرش علی بن مهزیار اهوازی که وکیل امام‌جواد(ع) بود به این منصبت افتخار یافت.
محمد بن ابراهیم بن‌مهزیار اهوازی : او نیز مانند پدرش بخشی از وکالتش در زمان امام حسن عسکری(ع) بود.

دینور : ‌ ابو علی‌ محمد ‌بن ‌احمد ‌بن ‌حماد مروزی محمودی : وی در مرو، ری و دینور به وکالت مشغول بوده است.
‌ جعفر ‌بن ‌عبدالغفار

واسط :‌ حسن بن محمد بن قطاه صیدلانی: وی مسئول اوقاف شهر واسط در دوره نایب دوم بوده است.

بغداد : حاجز‌ بن یزید وشاء
‌ محمد‌ بن عباس ‌قمی: وی در بغداد دستیار نایب دوم امام بود.
‌ احمد ‌بن ‌متیل قمی : ایشان در بغداد دستیار نایب دوم و سوم امام بوده‌اند.
‌ جعفر ‌بن ‌احمد ‌بن متیل قمی : ‌ ایشان در بغداد دستیار نایب دوم و سوم امام بوده‌اند.
‌ ابو عبدالله بزوفری : وی در بغداد دستیار نایب سوم امام بوده است.
‌ ابو ‌علی ‌محمد ‌بن ‌ابی بکر همام بن سهیل کاتب اسکافی : وی دستیار نایب دوم و سوم امام بوده است.
‌ ابو ‌محمد حسن بن علی وجناء نصیبی : وی در بغداد دستیار نایب دوم و سوم امام بوده است.
ابوالقاسم حسن ‌بن ‌احمد : از دستیاران نایب چهارم امام بوده است.
ابوجعفر محمد ‌بن ‌احمد زجوجی : وی در کوفه و بغداد در زمان نایب سوم امام، وکیل بوده است.

حاجز‌ بن یزید وشاء
‌ محمد‌ بن عباس ‌قمی : وی در بغداد دستیار نایب دوم امام بود.
‌ احمد ‌بن ‌متیل قمی : ایشان در بغداد دستیار نایب دوم و سوم امام بوده‌اند.
‌ جعفر ‌بن ‌احمد ‌بن متیل قمی : ‌ ایشان در بغداد دستیار نایب دوم و سوم امام بوده‌اند.
‌ ابو عبدالله بزوفری : وی در بغداد دستیار نایب سوم امام بوده است.
‌ ابو ‌علی ‌محمد ‌بن ‌ابی بکر همام بن سهیل کاتب اسکافی : وی دستیار نایب دوم و سوم امام بوده است.
‌ ابو ‌محمد حسن بن علی وجناء نصیبی : وی در بغداد دستیار نایب دوم و سوم امام بوده است.
ابوالقاسم حسن ‌بن ‌احمد : از دستیاران نایب چهارم امام بوده است.
ابوجعفر محمد ‌بن ‌احمد زجوجی : وی در کوفه و بغداد در زمان نایب سوم امام، وکیل بوده است.

آن چهار نفر

اما آنگاه که اراده الهی بر این تعلق گرفت تا آخرین حجت حق در سراپرده عالم امکان در غیبت صغری قرار بگیرد، به سال 260هجری قمری چهارنفر از بزرگان شیعه این امانت خدایی را برعهده گرفتند تا هنگامه غیبت کبری، وکیل و سفیر و نایب خاص امام زمان خویش باشند. این وکیلان سعادت شیعه، خدمت حضرت می‌رسیدند و وکالتشان مورد تأیید ویژه امام(عج) بود و پاسخ‌های امام در حاشیه نامه‌هایی که حاوی پرسش‌های مردم بود توسط آنان به‌دست مردم می‌رسید و به این ترتیب است که نام ایشان به‌عنوان نواب اربعه و خاصه حضرت درتاریخ ثبت شده است. و البته براساس اعتقاد کلامی شیعه چنان که علامه مجلسی می‌فرماید: هر کس بعد از شیخ ابوالحسن سمری ادعای نیابت و وکالت امام زمان کند، کافر و نیرنگ‌باز و گمراه و گمراه‏کننده است. اما آن چهار نفر عبارت بودند از:عثمان بن سعید عمری، محمدبن عثمان،حسین‌بن روح نوبختی و علی‌بن محمد سمری‏.

عثمان‌ بن سعید عمری معروف به ابو عمرو از شخصیت‌های برجسته قرن سوم است. خداوند متعال فرزندی به او عطا کرده بود که او را عمرو نام نهاده بود و لذا کنیه‌اش ابو عمرو بود. او از سن 11سالگی کمر به خدمت امام هادی(ع) و سپس امام حسن عسکری(ع) بست و در نهایت به دستور حضرت بقیه‌الله الاعظم نایب خاص آن حضرت شد. احمد بن اسحاق قمی که از شیعیان و علمای ایران بوده از امام هادی (ع) سؤال کرده بود که در غیاب شما امر و سخن چه‌کسی را پذیرا باشیم، پاسخ فرمودند: به این مرد و با اشاره انگشت مبارک، ابو عمرو را نشان دادند و سپس فرمودند: ابو عمرو مردی مورد وثوق و امین ماست. هرچه بگوید از جانب من می‌گوید، هرچه را به شیعیان ما برساند از جانب ما رسانیده و سخن او سخن ماست. وی در زمان حیات امام حسن عسکری(ع) و امام هادی(ع) در هیأت روغن‌فروشی و زیتون‌فروشی در محل عسکریه رفت وآمد می‌کرد و رابط بین این دو امام همام و شیعیان بود، لذا سمان و زیات، یعنی روغن‌فروش و زیتون‌فروش لقب گرفته بود. عثمان بن سعید عمری (رضوان الله علیه) در سال 265هجری قمری حیات فانی را وداع گفت و هم‌ اکنون قبر شریفش در ناحیه غربی بغداد زیارتگاه شیعیان اهل‌بیت(ع) است.

محمد ‌بن ‌عثمان معروف به محمد عمری از دوران کودکی همچون پدرش عثمان بن سعید در خدمت ائمه معصومین(ع) بود. او نیز ابتدا در محضر امام هادی(ع) و پس از آن در خدمت امام حسن عسکری(ع) بود. وی که کنیه‌اش ابوجعفر بوده است پس از ارتحال پدرش عثمان بن سعید به دستور حضرت بقیه‌‌الله‌الاعظم نایب خاص حضرت شد.

در کتاب «کلمه الامام المهدی» تألیف آیت‌الله سیدحسن شیرازی آمده که از محمد بن عثمان سؤال کردند آیا حضرت بقیه‌الله الاعظم را زیارت کرده‌ای! پاسخ داد: آری آخرین نوبت حضرت را در کنار کعبه و مشغول این دعا زیارت کردم؛ «خدایا آنچه را که به من وعده داده‌ای برآورده ساز». وی در ادامه سخن می‌گوید: حضرت را دیدم که در رکن مستجار درحالی‌که به پرده کعبه در آویخته اینگونه دعا می‌کند: خدایا به وسیله من از دشمنانت انتقام بگیر.
او نزدیک به نیم قرن نیابت خاص حضرت قائم (عج) را در تمام شئون شیعیان عهده‌دار بود. محمد بن عثمان در سی‌ام جمادی الاول سال 305هجری قمری دیده از جهان فرو بست و هنگام وفاتش گفت: من مأمور شده‌ا‌م که به ابوالقاسم حسین بن روح وصیت کنم و حکم نیابت را به او اعلان داشت. قبر ایشان اکنون در بغداد زیارتگاه شیعیان است.

نامش حسین و کنیه‌اش ابوالقاسم بوده است. حسین بن روح نوبختی از خاندان محترم نوبختی است و نسبش به نوبخت، از کارگزاران و استانداران فارس می‌رسد. او در نیمه دوم قرن سوم و نیمه اول قرن چهارم می‌زیسته و در زمان نیابت محمد بن عثمان‌عمری خدمتگزاری به حضرت را آغاز کرد. او از طرف محمد ‌بن عثمان ناظر املاک شد و با شخصیت‌های شیعی در تماس بود و اسرار محمد بن عثمان را به ایشان می‌رساند. در سال 305هجری و پس از وفات محمد بن عثمان به‌طور رسمی به‌عنوان نایب امام زمان (عج) معرفی شد. حسین بن روح، مردی متقی و مورد احترام تمام فرقه‌های مختلف اسلامی بود. وقتی حال محمد ‌بن ‌عثمان رو به وخامت گذاشت، عده‌ای از بزرگان شیعه دور او جمع شدند و از او پرسیدند: اگر خدای ناکرده برای شما حادثه‌ای رخ داد و به سرای باقی شتافتید چه‌کسی جای شما خواهد بود؟ محمد عمری پاسخ داد: ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی جانشین من خواهد بود. ابوسهل نوبختی که خود از علما و دانشمندان شیعه است درباره حسین بن روح می‌گوید: اگر او را قطعه قطعه کنند، او حضرت را به کسی نشان نمی‌دهد. او پس از 21سال نیابت خاص امام زمان(‌عج) در سال326هجری قمری دنیای فانی را وداع گفت. مزار شریفش در بازار شورجه بغداد قرار دارد.

نامش علی و کنیه‌اش ابوالحسن بود، علی بن محمد سمری، ازجمله مردان پرهیزکار و متقی قرن چهارم است که سه سال نیابت خاص امام زمان(عج) را عهده‌دار بود. از تاریخ تولدش اطلاع چندانی در دست نیست. در کتب رجال آمده که وی از اصحاب حضرت امام حسن عسکری(ع) بوده است. به فرموده بزرگان رجال، عظمت و جلالت قدر او محتاج به توصیف نیست.

پیش از وفات سمری گروهی از شیعیان نزد او گرد آمدند و پرسیدند پس از شما چه‌کسی جانشین شما خواهد بود؟ پاسخ داد من مأمور نشده‌ا‌م که در این مورد به کسی وصیت کنم. سپس توقیعی که از سوی امام غایب در این‌باره صادر شده بود به شیعیان نشان داد. قبر شریفش هم‌اکنون در شهر بغداد، ازجمله زیارتگاه‌های شیعیان ارادتمند است.