شروین ‌طاهری: به استثنای پاس ترکیب داعیه‌داران قهرمانی نسبت به فصل 85-84 تغییری نکرده‌است. سایپای که فصل گذشته با سرمربیگری دکتر ذوالفقار نسب تا چهار هفته به پایان، شانس قهرمانی‌اش کمتر از استقلال و پاس نبود.

اتفاقاً افت سایپای دکتر بیژن در مقطع زمانی مشابهی با سایپای دایی روی داد. هفته‌های پایانی زمستانی 84 هم مثل زمستان 85 با تساوی‌های پی‌درپی سپری شد و سرانجام شکست از صباباتری و شکاف بین دکتر و نارنجی‌ها ضربه آخر را از درون وارد کرد.

شاید بتوان گفت این بار هم مشکل سایپا برای ادامة رقابت قهرمانی از جایی حوالی نیمکت نشأت‌ می‌گیرد. علی دایی وارد جنگی روانی شده که خود با گفتار و رفتارش به آن دامن می‌زند، جنگی که ظاهراً پس از درگیری او با شیث رضایی مدافع پرسپولیس به پا شد ولی در ادامه سرمربی – بازیکن بزرگ اما از خود بی‌خود شده نارنجی‌ها جبهه‌ای هم رو به آبی‌ها گشود که به ظن او تمام عوامل فدراسیون را برای متوقف کردن سایپا به کار گرفته‌اند.

بعید نیست اگر التهابات شخصی علی دایی توسط مهرداد هاشمی کنترل نشود، سایپا در این جنگ روانی هم به اندازه جریان فرسایشی لیگ تحلیل رود. لیگی که هفته‌هایش بسیار دشوارتر از پنج دوره قبل می‌گذرند.

کافی است گروه تعقیب‌کننده قهرمانی را با فصول گذشته مقایسه کنیم. در حالی که سایپا با 45 امتیاز از 22 بازی و با وجود چهار تساوی متوالی همچنان بر صدر جدول تکیه زده و استقلال تهران با 42 امتیاز و تفاضل گل پایین‌تر برای یک بازی کمترش نسبت به سایپا برنامه‌ریزی می‌کند، پنج مدعی هم در رده‌های سوم تا هفتم جدول هستند که حتی سرمربی‌ها یا مدیران بعضی از آن‌ها به هواداران‌شان قول قهرمانی می‌دهند.

پیشتاز گروه تعقیب قهرمانی استقلال اهواز 36 امتیازی است که 9 امتیاز با صدر جدول فاصله دارد ولی در هفته‌های اخیر در قواره یک تیم بزرگ ظاهر شده. سایرین یعنی ابومسلم (33)، پرسپولیس (23)، سپاهان (23) و پیکان (23) با هم می‌توانند در هشت هفته باقیمانده لطمات جدی به سایپا و استقلال وارد کنند.

در این بین ابومسلم که از انگیزه‌های نامحدود خداداد عزیزی برای شگفتی‌آفرینی سیراب می‌شود این پتانسیل را دارد که در هفته‌های پایانی از سایر تعقیب‌کنندگان فاصله بگیرد و به اصطلاح به «دونده نامریی» رقابت قهرمانی بدل شود. و دوباره به پرسپولیس بازمی‌گردیم؛ تراژدی بزرگ سال. برای تیم دنیزلی تا پایان نیم‌فصل هنوز شانس قهرمانی تصور می‌شد و حالا شاید بازی آخر سال مقابل پاس برای او و انصاری‌فرد حکم فینال بقا در پرسپولیس را داشته باشد.

در اصفهان «محمدرضا ساکت» مرتب نوید قهرمانی می‌دهد و کاری هم به احتمال ریاضی یا فیزیکی قهرمانی ندارد. سیاست سپاهان این است که هر فصل را به امید قهرمانی آغاز کنند تا در پایان دست کم به یک جام دست یابند.

از همین حالا باید منتظر داغ‌ترین روزهای لیگ برتر در بهاری‌ترین روزهای سال 86 باشیم. شاید  سایپا و استقلال مجبور شوند در یک ماه بیش از پنج یا شش مسابقه برگزار کنند. تحت چنین فشاری تیمی پابرجا می‌ماند که تجربه قرار گرفتن زیر فشار را داشته باشد و از ستاره‌هایی متعدد برای تغییر نتیجه بهره ببرد. قدر مسلم سایپا چنین تیمی نیست و استقلال به شرایط مزبور نزدیک‌تر است. علی دایی چنین روزهایی را پیش‌بینی می‌کرد که پس از تساوی با پرسپولیس برافروخت.

هرچند دایی پس از توقف مقابل ابومسلم و پیروزی استقلال برابر ملوان گفته است: «نزدیکی استقلال به صدر جدول من را خوشحال می‌کند و این موضوع را به فال نیک می‌گیرم چرا که انگیزه بازیکنان سایپا را افزایش می‌دهد.

من با اطمینان می‌گویم که بقیه تیم‌ها برای دومی و سومی تلاش می‌کنند.» از سوی دیگر استقلالی‌ها هرگز عوامل حذف استقلال از لیگ قهرمانان آسیا را نمی‌بخشند و همین انگیزه منفی است که در فوتبال ایران سابقه‌ای درخشان دارد. انگیزه جبران شکست در فرهنگ فوتبال ما بسیار فراتر از انگیزه احراز پیروزی کارآیی دارد. برتری دیگر استقلال در ساختار دفاعی مستحکم آن است. تیم مرفاوی تحت هیچ شرایطی از هم نمی‌پاشد.

با این که بسیاری از تصمیمات اخیر استقلال از کنار گذاشته شدن فکری در بازی ملوان تا تغییر روش بازی تیم به پای تئو یونگ نوشته شده‌اند اما نباید نقش صمد را دست کم گرفت. او در بحرانی‌ترین روزها تیم را از آب و گل درآورد و در نبرد قهرمانی باقی نگه داشت. موفقیت او پاسخی روشن به مدیران مستعفی است.

اما آن چه در آغاز سال 86 برای علی دایی و صمد مرفاوی مبهم خواهد ماند نقش امیر قلعه‌نویی در معادلات قهرمانی است. او به عنوان سرمربی تیم ملی تا همین جا نقشی دخالتی انکار نشدنی در جریان لیگ داشته است. به نظر شما قلعه‌نویی به رقابت با استقلال صمد برخواهد خاست یا «استقلال» او را به رسمیت می‌شناسد!