وحیدرضا نعیمی: یکی از مهم‌ترین حوزه‌های موردبحث در چارچوب امنیت در جهان جدید، امنیت انرژی است.

امنیت انرژی را می‌توان یکی از نقاط مهم تلاقی سیاست و اقتصاد دانست. آنچنان که دکتر عباس ملکی، استاد سیاستگذاری انرژی در دانشگاه صنعتی شریف می‌گوید، امنیت انرژی، هم به تولیدکننده مربوط می‌شود و هم به مصرف‌کننده. به اعتقاد وی، امنیت به‌طور کلی به‌معنای تعدد گزینه‌های موجود است و از این رو، در امنیت انرژی تعدد منابع عرضه و مصرف و پایداری آن مدنظر است. مصاحبه با وی را درباره امنیت انرژی می‌خوانید.

  • تعریف ساده امنیت در روابط بین کشورها چیست؟

به‌نظر من امنیت یعنی تنوع؛ یعنی اگر هرکشوری در هر بخش از نیازهایش به شماری از گزینه‌ها دسترسی داشته باشد که در اختیار بازیگر منحصر به فردی نباشد، آن کشور به امنیت خواهد رسید.

  • حالا تعریف ساده‌ای که از امنیت به‌دست دادید، چه فرقی با تعریف سابق و سنتی آن دارد؟

در علوم سیاسی، امنیت بیشتر در چارچوب قدرت مورد بحث قرارمی‌گیرد و می‌گویند قدرت هسته‌ اصلی روابط بین کشورهاست و امنیت براساس آن تعیین می‌شود. اما به‌نظر من، با توجه به تغییر تعریف قدرت و ظهور قدرت نرم و قدرت سخت، امنیت برای هر کشور به تعداد گزینه‌هایی که در اختیار دارد، مربوط می‌شود.

  • با توجه به این تعریف، شاید به‌نظر برسد دولت‌ها به مانند گذشته در عرصه امنیت بازیگر تام و تمام نیستند، بلکه بازیگران دیگری وارد صحنه شده‌اند. اینطور نیست؟

البته دولت‌ها همچنان نقش اساسی را در عرصه سیاست بین‌الملل ایفا می‌کنند اما نقش افراد زیادشده است؛ مثلاً نقشی که آقای ماندلا می‌تواند ایفا کند، بیشتر از نقش دولت آفریقای جنوبی است. نقش سازمان‌ها هم گسترش یافته‌است یا حتی شرکت‌ها. شبکه تلویزیونی الجزیره را درنظر بگیرید. کار الجزیره بیشتر از کاری است که دولت قطر می‌تواند به تنهایی صورت دهد و البته دولت هم از آن استفاده می‌کند. نقش هنرمندان و ورزشکاران را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. اما مسئله اساسی در دنیا همچنان هسته سیاسی امنیت است که به‌نظر من به تنوع مربوط می‌شود.

  • در مباحث مربوط به امنیت، امروز بحث امنیت انرژی نقشی برجسته دارد. اساساً منظور از امنیت انرژی چیست و چه مباحثی در این چارچوب مطرح می‌شود؟

امنیت انرژی به موضوع‌های مختلفی مربوط می‌شود که از همه مهم‌تر، بودن عرضه و تقاضا در بازار در درازمدت است. در بحث امنیت انرژی، موضوع‌هایی مانند مسائل مربوط به عرضه‌کنندگان و متقاضیان، انواع مختلف انرژی، زمان و نقش فناوری مطرح می‌شود. وقتی این مسائل را روی هم رفته درنظر می‌گیریم، می‌بینیم که تعداد متغیرهایی که در این قضیه وجود دارد، بیش از آن است که بتوان این معادله را حل کرد و به جواب رسید. اما در نگاه کلی، مسئله مهم در امنیت انرژی، بودن مناطق یا منابع روان و همیشگی عرضه و بودن مناطق برای مصرف جهت توسعه بیشتر جوامع است.

  • متغیرهایی که برای امنیت انرژی برشمردید، چگونه نقش ایفا می‌کنند؟

مسئله اول محدود بودن منابع انرژی‌های تجدیدناپذیر است. اکثر صاحب‌نظران اعتقاد دارند ما از بیشترین میزان تولید نفت در جهان که 90میلیون بشکه بود، گذشته‌ایم(نقطه عطفی که در گفتمان امنیت انرژی از آن به‌عنوان قله هوبرت یاد می‌شود) و از این پس، از میزان تولید روزانه نفت در کشورها کاسته خواهد شد. موضوع دوم چشم‌انداز امیدوارکننده مربوط به گاز است که می‌تواند در آینده در بخش‌هایی از صنعت جایگزین نفت شود. در عین حال، بشر به‌دنبال آن است که در درازمدت، از مصرف نفت، گاز و زغال سنگ به‌دلیل سهم زیاد آنها در تولید کربن بکاهد؛به‌عبارت دیگر، سهم انرژی‌های تجدیدناپذیر را در سبد مصرف انرژی کلی جهان پایین آورد و به این وسیله بتواند به هدف اصلی که رسیدن به حداکثر دمای دو درجه سانتی‌گراد بالاتر از دوره پیش از صنعتی شدن جهان بود، برسد. دمای جهان اکنون به شکل وحشتناکی در حال بالا رفتن است که درصورت تداوم آن، در آینده با مشکل مواجه خواهیم بود.

  • امنیت انرژی بیشتر در ارتباط با انرژی‌های تجدیدپذیر مطرح است یا تجدیدناپذیر؟

امنیت انرژی عموماً در بحث انرژی‌های تجدیدناپذیر مطرح است. در مورد انرژی‌های تجدیدپذیر، امنیت انرژی به چند موضوع برمی‌گردد: اول در دسترس بودن آن است. اگر انرژی تجدیدپذیر را نتوان در جایی متراکم کرد، بی‌استفاده خواهد بود. خاصیت حامل‌های انرژی مثل نفت این است که می‌توانیم هم آنها را ذخیره کنیم و هم منتقل؛ گلوگاه انرژی، حمل‌ونقل است. در حمل‌ونقل، انسان هنوز حدود 85درصد به نفت و گاز وابسته است، یعنی یا مشتقات نفتی برای حمل‌ونقل به‌کار می‌رود یا نفت به نیروگاه می‌رود و برق تولید و از برق برای تأمین انرژی قطارهای برقی استفاده می‌شود. عامل دوم قیمت مناسب انرژی است. بشر تلاش زیادی در این مسیر کرده است، اما هنوز در بسیاری از انرژی‌های تجدیدپذیر، هنوز به نقطه سر به سر نرسیده است؛ یعنی بدون یارانه دولتی مردم از آن استفاده نمی‌کنند. البته هزینه تولید انرژی به‌وسیله باد و خورشید در برخی نقاط جهان به حد قابل‌تحمل رسیده است. سومین موضوع اطمینان از امکان استفاده از انرژی در درازمدت است؛ مثلا در ارتباط با انرژی خورشیدی این سؤال مطرح می‌شود که در زمستان چه کار باید کرد؟

  • چه کشورهایی به موضوع امنیت انرژی توجه کرده‌اند و چه تدابیری به‌کار بسته‌اند؟

به‌طور کلی می‌توان گفت که یک‌سوم هزینه تولید هر کالایی مربوط به انرژی است. با توجه به اهمیت این امر، همه کشورهای جهان برای انرژی سیاستگذاری می‌کنند. کشورهایی که در زمره کشورهای تولیدکننده هستند( مثلا در مورد نفت، کشورهای عضو اوپک و در مورد گاز، اعضای مجمع کشورهای صادرکننده گاز) نیز برنامه دارند. الان کشورهای تولیدکننده جدیدی آمده‌اند(مثلادر مورد نفت غیرمتعارف، کانادا یا در مورد گاز غیرمتعارف یا شیل گاز، آمریکا). کشورهای تولیدکننده به امنیت انرژی اهمیت می‌دهند. کشورهای دیگر مصرف‌کننده هستند. البته در واقع همه کشورها مصر‌ف‌کننده هستند. آلمان اکنون یکی از تولیدکنندگان انرژی از باد و خورشید است. هند و چین در انرژی خورشیدی سرمایه‌گذاری کرده‌اند. همه کشورها می‌کوشند وضعیت خود را به نوعی بهینه کنند و به آن پایداری ببخشند.

  • جایگاه امنیت انرژی در ارتباط با امنیت ملی چیست؟

این امر به آن برمی‌گردد که در کدام دسته از کشورها باشیم. امنیت انرژی جزء لاینفک امنیت سیاسی یا امنیت راهبردی هر کشوری است؛ زیرا هیچ کشوری در دنیا نیست که بدون انرژی دوام بیاورد. بنابراین کشورها به امنیت انرژی بیش از دیگر انواع امنیت اهمیت می‌دهند. از آنجا که ایران دومین دارنده بزرگ مجموع ذخایر ثابت‌شده نفت و گاز در جهان است، این موضوع اهمیت امنیت انرژی را دوچندان می‌کند. کشور ما با توجه به وسعت و جمعیت زیاد، مصرف انرژی زیادی دارد. به‌رغم آنکه باید مصرف انرژی را با کارهایی مانند بالا بردن بازده و صرفه‌جویی پایین آورد، مصرف پایین انرژی لزوماً به‌معنای وضعیت بهتر نیست؛ زیرا همه کشورها می‌خواهند در مسیر رشد اقتصادی و توسعه همه‌جانبه وضعیت بهتری داشته باشند که هردو نیازمند مصرف بیشتر انرژی است.

  • گاهی برای رسیدن به امنیت انرژی، بین کشورها جنگ رخ می‌دهد؛ یعنی برای رسیدن به امنیت انرژی ناامنی ایجاد می‌شود. این تناقض چگونه معنا پیدا می‌کند؟

در امنیت انرژی جنگ را لزوماً به‌معنای ناامنی نمی‌بینند، بلکه آن را در خود امنیت می‌بینند. گاهی جنگ را از جنبه انسانی نگاه می‌کنیم که البته از این نظر، پدیده‌ای غیرانسانی است چون جان انسان‌ها را به خطر می‌اندازد. اما در بخش امنیت انرژی( به‌خصوص در این 200سال اخیر)جنگ‌های زیادی برای افزایش امنیت انرژی رخ‌داده است، به‌خصوص در خاورمیانه که بخشی از جنگ‌ها مستقیما به امنیت انرژی ربط داشته است. این تناقض نیست. موضوع این است که اگر کشوری به این نتیجه برسد که برای تحقق امنیت انرژی بالاتر جنگی را تحمیل کند، مطمئن باشید که این کار را خواهد کرد. اما به‌نظر من الان کشورهایی که بیش از همه مصرف‌کننده انرژی هستند،باید با تنوع‌گرایی و سرمایه‌گذاری بیش از اندازه روی فناوری‌های جدید، وابستگی خود را به کشورهای دارای منابع انرژی کم کنند... و این کار انجام شده است. الان تقریبا کمتر از 30درصد از مصرف نفت آمریکا از خارج از این کشور وارد می‌شود؛ یعنی برخلاف آنچه بعضا ما می‌شنویم، وابستگی آمریکا به نفت خاورمیانه نسبت به دو یا سه دهه پیش خیلی کمتر شده است.