نخستین نکتهای که در اینباره باید مورد بررسی قرار گیرد، موضوع درآمدهای شهر ری است. طبق آمار موجود، سالانه حدود 30میلیارد تومان از شهر ری به مدیریت شهری پرداخت میشود درصورتی که در شش سال گذشته مدیریت شهری بهصورت میانگین سالانه 250میلیارد تومان در این منطقه هزینه کرده است.
از سوی دیگر مسئولان دولتی گفتهاند که درآمد ری از محلهایی مانند پالایشگاه تهران یا بهشتزهرا(س) ارزش بسیار بالایی دارد. این در حالی است که درآمد ناشی از عوارض پالایشگاه تهران متعلق به شورای شهر باقرشهر است و نه شهرری. همچنین بهشتزهرا نیز از ابتدای تأسیس در دهه 50 با نگاه مدیریت یکپارچه برای تهران و ری درنظر گرفته شده است و مدیریت شهری نیز سالانه مبالغی را به بهشتزهرا کمک میکند.
مرکز بازیافت نیز موضوع دیگری است که طی این روزها از سوی مسئولان دولتی به آن پرداخته شده است درحالیکه باید گفت مدیریت شهری نهتنها درآمدی از مرکز بازیافت کسب نمیکند بلکه در چند سال گذشته از درآمدهای تهران هزینه شده است تا این مرکز شکل بگیرد و آلایندگیهای آن برای اهالی این منطقه برطرف شود. براین اساس باید گفت اظهارات مسئولان دولتی درباره درآمدهای صنایع و خدمات در ری غیرکارشناسی است. این نشاندهنده آن است که اگر شهر ری جدا هم بشود برای تأمین درآمدها دچار مشکل است.
نکته مهم دیگر درمورد طرح جدایی ری از تهران، بررسی ارائه امکانات و خدمات شهری به شهروندان است که هماکنون بهصورت یکپارچه به شهروندان ارائه میشود. باید به این پرسش پاسخ داد که سازمانهایی چون آب، برق و گاز که در شهر ری نیز به ارائه خدمات مشغولند، بعد از تفکیک ری به چه نحو به شهروندان خدمترسانی خواهند کرد؟ نکته مهمتر اینکه جداسازی ری از تهران به نوعی ایجاد تعدد مدیریتی است که مغایر طرحهای جامع و تفصیلی پایتخت است. این درست است که ری قبل از تهران وجود داشته و پایتخت در امتداد ری شکل گرفته است اما باید به این مهم نیز توجه کرد که مسائل و مشکلات این دو در هم تنیدهاند و نمیتوان آنها را از هم جدا کرد.
نکته مهم دیگر این است که بهعلت محقق نشدن مدیریت واحد شهری در برنامه پنجم توسعه، با نظر کارشناسان تحقق مدیریت یکپارچه شهری در دستور کار قرار گرفت. این در حالی است که تصمیم اخیر دولتمردان برای تفکیک ری از تهران، نقطه مقابل مدیریت یکپارچه شهری است. باید به این مهم توجه کرد که کارشناسان شهری برای طرح جامع و تفصیلی شهر تهران شش سال تلاش کرده و مطالعات و تحقیقات بسیاری را صورت دادهاند تا تمام ابعاد ایجاد یک شهر مطابق با معیارهای روز دنیا لحاظ شود، بنابراین نباید بهصورت خلقالساعه اعلام کرد که ری از تهران جدا خواهد شد و بلافاصله طرحی را مغایر طرحهای جامع و تفصیلی اجرا کرد.
اما از دیگر نکات مهمی که در زمینه جدایی ری از تهران شاید مغفول مانده و به درستی مورد توجه قرار نگرفته است، مربوط به حریم و شهرهای اقماری پایتخت است، آن هم در شرایطی که اعطای مجوز ساختوساز از سوی دهیاریها نیز مشکلات بسیاری را برای شهرداریها بهوجود آورده است. با توجه به این موارد است که اگر ری از تهران جدا شود، حجم انبوه مهاجرتها به سمت ری را شاهد خواهیم بود که نتیجه آن نیز افزایش جمعیت و بهدنبال آن وارد آمدن فشارهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی به ری و شهروندان آن است.
ضمن اینکه افراد سودجو منتظرند تا طرح حریم و محدوده ری تغییر کند. در چنین حالتی سودجویان بلافاصله اقدام به خرید زمینهای موجود خواهند کرد تا بافتهای صنعتی و مسکونی را جایگزین کنند. نتیجه این اتفاق شوم نیز کاملا مشخص است؛ دیگر نشانی از زمینهای کشاورزی باقی نخواهد ماند و سرانجام آن نیز انواع آلودگیهای زیستمحیطی و شهری است.
نکته دیگری که بر درست نبودن طرح جدایی ری از تهران صحه میگذارد رابطه شورای شهر تهران با مردم ری است. واقعیت این است که اعضای شورای شهر تهران نماینده قانونی مردم ری نیز هستند. مردم ری در سومین دوره انتخابات شورای شهر که اعضای آن هماکنون مشغول خدمت رسانی به شهروندان شمال و جنوب تهران هستند، به نمایندگان فعلی اعتماد کرده و آنها را انتخاب کردهاند. در چنین وضعیتی چطور میتوان بدون اینکه از نمایندگان قانونی مردم نظر خواسته شود، شهرداری جدید تشکیل داده و شهردار انتخاب کرد؟
تأملی در نکات یادشده مشخص میکند که کارشناسان شهری به هیچ وجه جدایی ری از تهران را تأیید نمیکنند؛ این طرح به هیچ وجه کارشناسی شده نیست. سخن آخر اینکه در موضوع جدایی ری از تهران، گفتهاند ری، شیرازی در کنار تهران میشود، اما باید پرسید که آیا میتوان شاهچراغ را از شهر شیراز جدا کرد؟ اگر این کار شدنی است در نتیجه ری را نیز میتوان از تهران جدا کرد. امیدوارم دوستان با تصمیمی که گرفتهاند برای آیندگان پاسخی داشته باشند.
عضو شورای شهر تهران