آیدا ابوترابی: مسابقات بین‏‌المللی فیزیک‌دانان جوان اسمی که به خودی خود جذاب است حالا چه برسد به این که نوجوان‏های ایرانی در این رقابت هم خوش درخشیده و مدال طلا هم گرفته باشند.

 گروهی پنج نفری از نوجوان‏های ایران امسال در بیست و پنجمین دوره‏ی مسابقات فیزیک‌دانان جوان در آلمان شرکت کردند. رقابتی نفس‏گیر که 28 تیم از کشورهای مختلف در آن حضور داشتند. توضیحات بیش‌تر را در گفت‌وگوی دوچرخه با سه نفر از این فیزیک‌دانان نوجوان می‌خوانید!

  • حالا چرا فیزیک؟

رژین عنبر افشان: خوب فیزیک علمی است که وقتی واردش می‏شوی تازه می‏فهمی چه قدر جذاب است. پدیده‏ها را درک می‎کنی و هر قدر واردش می‏شوی، بیش‌تر از آن شگفت زده می‏شوی. این که چه‏قدر همه چیز قانونمند است و حساب و کتاب دارد! این مسابقات هم که به خاطر نوع برگزاری خیلی جذاب و هیجان‌انگیز است و جور دیگری فیزیک را می‏توان یاد گرفت.

  • مگر این مسابقات چه تفاوتی با امتحان‏های فیزیک و بقیه‏ی مسابقات دارد؟

شیوا عزیزپور: در این مسابقات از حدود یک سال قبل 17 سؤال فیزیک که هنوز جواب قطعی برای آن‌ها پیدا نشده اعلام می‏شود. گروه‏های فیزیک دانش‏آموزی علاقه‌مند در کشورهای مختلف روی آن‌ها کار می‏کنند و تیم منتخبشان را به مسابقات بین‏المللی IYPT می‏فرستند. رقابت به این شکل است که بعد از قرعه‌کشی، هر تیم باید هم‌گروهی‏هایش در چند بخش که به آن Fight (جنگ) می‏گویند، رقابت کند. مثلاً اعضای تیم با هم‌فکری هم، یک بار باید در نقش حریف، سؤالی برای از بین آن 17 سؤال برای گروه مقابل طرح کنند. جواب‏های آن‏ها را به چالش بکشند و درباره‏ی آن‌ نظر بدهند. البته زمان محدودی هم دارند. بعد به عنوان ارائه دهنده، باید به سؤالی که برایشان طرح می‌شود، پاسخ دهند ویک‌بار دیگر منتقد می‏شوند و دو گروه حریف و ارائه دهنده را نقد می‏کنند و نقاط مثبت و منفی کار آن‏ها را بررسی و اعلام می‏کنند. در نهایت داوران که از استادان فیزیک دانشگاه‏های بزرگ دنیا هستند، به هر تیم امتیاز می‏دهند و تیم‏های برتر به فینال می‏روند.

  • این طور که پیداست باید تمام این کارها را به زبان انگلیسی انجام بدهید، نه؟

شیوا: بله، ما از ابتدا باید همه‌ی مقالات را به زبان انگلیسی بخوانیم و در واقع زبان تخصصی فیزیک را یاد بگیریم. تمرین و کار روی هر پروژه هم به ما کمک می‏کند تا به مرور ملکه‏ی ذهنمان شود.

  • خوب این که سؤال‏ها را از قبل می‏دانید، هیجان مسابقه را کم نمی‏‌کند؟

شیوا:  نه اصلاً. درست است که سؤال‏ها مشخص هستند اما اصلاً نمی‏توان پیش‏بینی کرد که کدام تیم چه جوری روی سؤال‏ها فکر کرده است. تیم‏ها حتی در یک سالی که سؤال‏ها را می‏دانند، فرصت نمی‏کنند روی همه‏ی آن‏ها کار کنند و معمولاً به 10-15 تا اکتفا می‏کنند.

رژین: حتی اساتید دانشگاه‏ها هم از برخی سؤالات شگفت زده می‏شوند و جالبی این مسابقات به این است که هیچ برتری بین استاد و دانش‏آموز نیست. رویکردها به یک مسئله کاملاً می‏تواند متفاوت باشد یعنی در جریان مسابقه با موضوعی مواجه می‏شوی که شاید برایت تازگی داشته باشد و باید آن را کامل بفهمی، به چالش بکشی و نقدش کنی.

  • یکی از سؤال‏های جالب این دوره را می‏توانید بگویید؟

امیررضا سهیلی: این که اگر دو تا پونز روی آب باشند، در چه شرایطی هم‌دیگر را دفع یا جذب می‏کنند. برای حل این سؤال اول باید آن را مشاهده کنیم. یعنی آزمایش کنیم و ببینیم چه اتفاقی می‏افتد. بعد ایده‏ها و سؤال‏هایی را می‌نویسیم که به ذهنمان می‌رسد. مثل فاصله، زاویه‏ی تماس و شرایط، خواص هیدرولیکی و... بعد مانند تکه‏های پازل این‏ها را کنار هم می‏گذاریم و کل مسئله را بررسی می‏کنیم. آزمایش و تحقیق و استفاده از فرمول و...

  • خوب، جواب سؤال چه بود؟

امیررضا: این که دو پونز به خاطر چگال بودنشان تمایل دارند به پایین‏ترین سطح ممکن بروند. در نتیجه کاملاً به طرف هم کشیده می‏شوند و این حرکت شتابدار است.

رژین: نمونه‏ی این پدیده را می‏توان در نوشابه هم دید. مثلاً دقت کرده‏اید که چرا همه‏ی حباب‏ها، ظرف چند ثانیه به کنار شیشه می‏روند؟ حباب سبک است و دوست دارد در بالاترین جای ممکن قرار بگیرد.

 

  • شده در جریان مسابقات تیمی لجتان را دربیاورد؟!

امیررضا: (با خنده) آره. این اتفاق زیاد می‏افتد. به خصوص با تیم‏های ضعیف که حرفی برای گفتن نداشتند، واقعاً لج آدم را در می‏آوردند.چون آدم حتی نمی‏تواند نقدشان کند. آخر کار مهمی نکرده‏اند که نقد داشته باشد! جذابیت این مسابقات که آن را از المپیادها متمایز می‏کند این است که هر کس باید کاری را بر عهده بگیرد تا گروه به بهترین شکل نتیجه‏ی تحقیقاتش را به انگلیسی ارائه کند و به سؤال‏های حریف و داورها جواب بدهند و منتقد خوبی هم باشد و کار دیگران را به چالش بکشد. یک بخش مسابقه، تعاملات اجتماعی است این که چه طوری کار را ارائه کنی و شخصیت گروه و کار گروهی‏ خیلی مهم است.

  • شما به قول خودتان چند تا فایت (Fight) داشتید؟

رژین: ما پنج تا فایت داشتیم و با 11 کشور مسابقه دادیم و همراه با کره و سنگاپور طلا گرفتیم. کلاً این مسابقات در سطح المپیاد فیزیک و شاید بالاتر است. اما ما با کم‏ترین امکانات در این مسابقات شرکت کردیم. تیم‏های دیگر در دانشگاه‏های خوب کشورشان آزمایشگاه ‏دارند، اما خود من خیلی از آزمایش‌هایم را مجبور بودم در اتاقم انجام دهم! درِدانشگاه‏ها برای تحقیق به رویمان باز نیست و امکانات مدارس هم جوابگو نیستند. اما ما با این سختی‏ها از تمام گروه‏ها قوی‏تر بودیم. ما حتی امتیازهای خاص برای ورود به دانشگاه هم نداریم تا بتوانیم فارغ از فکر کنکور، خود را برای مسابقات آماده کنیم.

  • حالا واقعاً فکر می‏کنی رقابت در این مسابقات «جنگ» است؟

رژین: شاید به این‌خاطر که وقتی روی موضوعی ماه‏ها فکرکرده‏ای، تمام تلاشت را می‌کنی که نشان بدهی کار من بهترین است؛ یعنی می‏جنگی تا برتر بودنت را نشان دهی. از طرفی هر قدر هم تلاش کنی، باز به کار علمی یک سری نقص‏ها وارد است و نمی‌توانی ادعا کنی کارت کامل است. این که می‌خواهی نقاط مثبت را نشان دهی و حریف می‏خواهد نقاط ضعف را بیرون بکشد نوعی مبارزه و جنگ است.

  • شده در این مسابقات نوجوانان بتوانند پاسخ جدیدی به یک سؤال و پدیده‏ی فیزیکی بدهند؟

شیوا: بله. مثلاً یکی از مسئله‏ها از سال 1980 مطرح شده و تا به حال جواب کاملی به آن داده نشده است. ما امسال خاصیت کشش سطحی آب را در این آزمایش بررسی کردیم که تا به حال چنین توجیهی برای آن ارائه نشده بود.

  • کدام بخش این روند مسابقات برایتان جذاب‏تر بود؟

رژین: این که تیم حریف را به چالش می‎کشیم برایم خیلی جذاب است.علاوه براین وقتی برنده‌ها معرفی شدند،گروه‏ها می‏آمدند و تبادل اطلاعات می‏کردند. اشتیاق همه برای یادگیری واقعاً عجیب بود. چیزی که در بین دانش‏آموزان خودمان نیست. مثلاً یکی از نوجوان‏های تیم کره بعد از تمام شدن رقابت آمد و از من برنامه‏نویسی یکی از سؤال‌ها را یاد
گرفت.

شیوا: این که ما یاد می‏گیریم کار گروهی کنیم و کار دیگران را به نقد بکشیم خلاقیت ما را بالا می‏برد. دید انتقادی پیدا می‏کنیم. انگیزه و اشتیاقمان برای تحقیق زیاد می‏شود چیزی که در مدرسه‏های ما نیست و همه چیز به شکل تئوری می‏ماند. در این مسابقات ما یاد می‏گیریم که با هم کار کنیم و از هم استفاده کنیم تا نتایج بهتری بگیریم. در واقع می‏فهمیم که یک مغز جواب نمی‌دهد!

منبع: همشهری آنلاین