این پیشنهاد از چند جنبه قابل بررسی است و پرسش اصلی این است که آیا قابلیت اجرایی دارد یا خیر.
۱ـ در این گروه کاری ۴ کشور عضویت دارند که در جهان اسلام و نقشآفرینی در گسترش اسلام و تمدن آن سهم بسزایی داشتهاند. عناصر عربی و ایرانی و ترکی در طول تاریخ اسلام هر کدام سهم خود را در آفرینش آنچه ایفا کردهاند که امروز فرهنگ و تمدن اسلامی خوانده میشود. تداخل هر کدام از این عناصر در فرهنگ اسلامی به تاریخ مشترک میان آنها انجامیده و هر یک بهره مناسب خود را از دیگری برده است. به عنوان مثال، واژههای عربی و ایرانی و ترکی در زبان رایج در کشورهایی که به این سه زبان سخن میگویند، نشان مهمی از تعامل تاریخی میان این سه بخش مهم از تمدن اسلامی است. تمدن اسلامی را این سه عنصر در به دیگر کشورهای اسلامی در آسیا منتقل کردهاند.
۲ـ مصر رهبری جهان عرب را تا قبل از امضای پیمان کمپ دیوید با اسرائیل در دست داشت و بویژه، جمال عبدالناصر و نوع حکومتش الهام بخش بزرگی برای تغییر رژیمها در دولتهای عربی بود. بعد از صلح با اسرائیل، عربستان و سوریه سعی کردند خلأ خروج مصر از رهبری جهان عرب را پر کنند. حتی بعد از اینکه مصر به اتحادیه عرب بازگشت، حسنی مبارک به این تقسیم نقش رضایت داد و در دهه ۹۰ گروهی با شرکت هر سه این دولتها در اسکندریه تشکیل شد تا برای مشکلات خاورمیانه راه حل پیدا کند. با این حال، نزدیکی شدید مصر به امریکا و یافتن نقش واسطهگری میان دولتهای عربی و اسرائیل، موجب شد که مصر دیگر هیچگاه نتواند به موقعیت سابق خود بازگردد. این ضعف تا جایی پیش رفت که دولتهای سرچشمه رود نیل نیز به صرافت کم کردن سهم آب مصر از این رودخانه برآمدند که مصر بدون آن وجود نخواهد داشت.
آیا محمد مرسی میخواهد دوباره مصر در جهان عرب و دنیای اسلام نقشآفرینی گذشته را بازآورد؟ پیشنهاد وی برای مشارکت عربستان و ایران و ترکیه حداقل نشان میدهد که رئیس جمهوری مصر اندیشههای بلندپروازانه و رؤیایی در سر ندارد.
۳ـ از همین جا میتوان به تردیدهایی اشاره کرد که برای احیای نقش تاریخی مصر وجود دارد. رقابت میان عربستان و مصر حتی در زمان حسنی مبارک، سبب شد که چندین راه برای همکاری منطقهای بسته شود. برای مثال، بعد از آزادی کویت و به سبب جایگاه مصر و سوریه در جبهه ضدعراقی به فرماندهی امریکا در دفاع از کشورهای شورای همکاری، تا مدتی فرمول ۲+۶ مطرح میشد و قرار بود که ۶ دولت عضو شورای همکاری، ۲ دولت سوریه و مصر را به پاس کمک به آزادی کویت به صفوف خود راه دهند. شعله این طرح بعد از مدتی به خاموشی گرایید، چون سعودی نمیخواست نقش برادر بزرگ را در شورای همکاری از دست بدهد. نمونه دیگر توافقنامهای بود که میان جنبشهای فلسطینی حماس و فتح در شهر مقدس مکه به امضا رسید تا به درگیری میان آنها پایان دهد و راه را برای تشکیل دولت ائتلافی بگشاید. این طرح نیز به جایی نرسید، چون حسنی مبارک نمیخواست پرونده فلسطین از دستش خارج شود و دیگر دولتهای عربی در آن سهمی داشته باشند.
۴ـ ایران از حاکمیت کنونی سوریه حمایت میکند تا جبهه مقاومت در برابر اسرائیل از میان نرود. قدرت بازدارنگی که این جبهه توانست ایجاد کند، موجب میشود که اسرائیل دیگر نتواند مانند دهه هشتاد و قبل از آن آزادانه در خاورمیانه به اقدام جنگی دست بزند. متقابلا ترکیه و عربستان بشدت موضوع تغییر رژیم سوریه و برکناری پرزیدنت بشار اسد را مطرح میکنند و همه گونه امکانات مالی و سیاسی و تبلیغاتی و نظامی در اختیار مخالفان مسلح وی قرار میدهند. مصر بتدریج با نظام جدید بعد از سقوط حسنی مبارک خو میگیرد. رهبران این کشور و مخصوصا اخوانالمسلمین آن همدلی خود با برادرانشان در سوریه را مخفی نمیگذارند، ولی دولت مصر تاکنون از موضع صریح در مورد سوریه و برکناری رئیس جمهوری آن پرهیز کرده است.
تاکنون تنها ایران از پیشنهاد رئیس جمهوری مصر استقبال کرده است. با اینکه گفته میشود، شاید تردیدهایی در ترکیه و عربستان درباره نادرستی سیاست آنها در قبال سوریه پدید آمده باشد، روشن است که عضویت فعال این دو در گروه پیشنهادی به منزله چرخش عمدهای در رویکرد آنها خواهد بود که در شرایط کنونی رخ دادن آن بعید به نظر میرسد.
۵ـ معمولا چنین طرحهایی بعد از رایزنی با دیگر دولتهای مؤثر منطقهای و بینالمللی مطرح میشود تا در نطفه خفه نشود و امکان بقا و استمرار پیدا کند. هنوز نشانهای وجود ندارد که محمد مرسی رایزنیهای مقدماتی را انجام داده باشد. همچنین امریکا و روسیه، به عنوان دو قدرت بزرگ جهانی که در دو سوی بحران سوریه ایستادهاند، هیچ اشارهای به طرح محمد مرسی نکردهاند. شاید روسیه نمیخواهد نقش رهبری خود را از دست بدهد و همچنان بر تشکیل گروه تماس مورد نظر اصرار دارد. امریکا نیز فعلا در صدد تغییر سیاست خود در قبال سوریه و ایران نیست و نمیداند که مصر به کدام سمت حرکت میکند. البته هیچکدام نیز تا حال آن را رد نکردهاند، زیرا شاید این طرح زمانی به کار آید که بشار اسد بتواند موقعیت خود را کاملا تثبیت کند.
۶ـ دولت مصر اعلام کرده است که محمد مرسی در اجلاس سران غیرمتعهدها در تهران شرکت میکند. بحران سوریه جایگاه مهمی در نشست و مذاکرات تهران دارد. این اجلاس زمان و فرصت مناسبی برای تقویت طرح رئیس جمهوری مصر در راه تشکیل گروه چهارجانبه خواهد بود، بهویژه که اگر غیرمتعهدها نیز از آن حمایت کنند.