سمیه رشیدی : چند سالی است به پیشنهاد انجمن قلم ایران۱۴، تیر به نام « روز قلم » نامگذاری شده است.

انجمن قلم هر ساله در این روز، «جشنواره قلم زرین» را برگزار کرد. طی آن در سه رشته شعر، داستان و نقد و پژوهش ادبی، سه اثر برتر انتخاب و معرفی می شوند.

امسال در بخش شعر از مجموع ۴۷۰ اثر دریافتی، کتاب « از نام ها خبری نیست» نوشته مریم سقلاطونی به عنوان اثر برتر شناخته شد.

جایزه بخش داستان از میان ۷۰۰ اثر داستانی، به مجموعه داستان « سه دختر گل فروش » نوشته مجید قیصری اهدا شد و سرانجام در گروه نقد و پژوهش ادبی، کتاب « حافظ برتر کدام است؟ » نوشته دکتر رشید عیوضی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تبریز به عنوان اثر برتر شناخته شد و از دو کتاب « نوشته بر دریا» نوشته دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی و « تاریخ در ترانه » نوشته محمد احمد پناهی، تقدیر شد. مطلب زیر کندو کاوی است بر زوایای این انتخاب از زبان داوران.
 

دیدگاه رئیس انجمن قلم

رئیس هیئت مدیره انجمن قلم ایران، ویژگی های این جشنواره را چنین عنوان می کند:« هر جایزه ادبی با چند ویژگی می تواند برای خود اعتبار به دست آورد. نکته اول، قدمت جایزه است که در مقایسه با غرب که گاه جوایزی با قدمت پنجاه ساله داده می شود، در ایران هیچ جایزه پر قدمتی وجود ندارد.نکته دوم مسئله میزان نقدی جایزه است.

در دنیا میزان نقدی ضعیف ترین جوایز ادبی هم دهها برابر جوایز ادبی در داخل ایران است. بنابراین این جشنواره چنین ویژگی را هم ندارد.» وی می افزاید:« تنها چیزی که در جوایز ایرانی می توان به آن توجه کرد، ترکیب هیئت داوران است. متاسفانه ترکیب داوران بیشتر جوایز رسمی کشور، مخفی است و به گمان من این از بزرگترین ضربه هایی است که به ادبیات و جشنواره ها وارد می شود.»

رضا امیر خانی ترکیب داوران این جشنواره را در هر سه بخش شعر، داستان و پژوهش ادبی ،از بهترین گزینش ها دانست و داوران این جشنواره را به این شکل معرفی کرد: «در این دوره داوران نهایی، جزو شخصیت های نامبردار و شهیر فرهنگ کشور ما بودند. در شعرو در بخش نهایی، آقای دکتر موسوی گرمارودی و خانم دکتر صفارزاده، به دبیری آقای بیگی حبیب آبادی، را داشتیم و در مرحله اول آقایان اسرافیلی و اسماعیلی این ترکیب را همراهی کردند.

 به نظر من در بخش نهایی شعر، یکی از بهترین ترکیب داورها شکل گرفته که نظیر آن در جشنواره ها کمتر به چشم می خورد.»


وی افزود:« در بخش داستان در بخش نهایی، آقایان فردی و بایرامی با دبیری آقای زنوزی جلالی، عهده دار کار داوری بودند و در بخش مقدماتی خانم عبدالحسینی و آقای حسن بیگی آنها را همراهی می کردند که بنظر من همه جزو معاریف ادبیات داستانی کشور هستند. در بخش پژوهش و نقد ادبی، در بخش مقدماتی،آقای صابر امامی و سید ناصر هاشم زاده با دبیر گروه، آقای دکتر محمدرضا ترکی، همراهی کردند و در بخش نهایی دکتر یحیی یثربی و استاد علی معلم دامغانی به این جمع اضافه شدند.»


رضا امیر خانی، با تأکید بر حضور استاد علی معلم در داوری پژوهش ادبی چنین می گوید: «به نظر من ورود آقای معلم دامغانی به بخش پژوهش یک اتفاق بسیار مبارک بود. از این جهت که ما همیشه پژوهش را با یک بخش مکانیکی و غیر خلاق معادل قرار داده ایم و بنابراین متون پژوهشی ما، در بسیاری موارد، جزو متون دوست داشتنی مخاطبان نیست. از این جهت خلاقیت در آنها جایی ندارد. با اضافه شدن آقای معلم به جمع داوران، ما سعی کردیم تا در بخش پژوهش با وجود یک شاعر حکیم که به خلاقیت در امر پژوهش بسیار اهمیت می دهد، خلاقیت را ارتقا دهیم.»


وی انجمن قلم را یک نهاد صنفی می داند و جایزه قلم زرین را غیرقابل مقایسه با جایزه های دولتی عنوان می کند: انجمن قلم، می تواند با توجه به اینکه یک نهاد صنفی است، آرام آرام با گذشت سالیان، جایزه اش را به یک جایزه دوست داشتنی برای مردم تبدیل کند. برای نمونه می توان به دوره اول قلم زرین اشاره کرد که در آن کتاب « روی ماه خداوند را ببوس » نوشته مصطفی مستور، در این جشنواره جایزه گرفت و به چاپ های بعدی رسید. این نشان دهنده اقبال مردم به جوایزی است که به صورت غیر محفلی اهدا می شود.


امیرخانی رفع تکلیف را یکی از آفات جایزه های ادبی می داند: بسیاری از جشنواره ها، به دلایلی مثل رفع تکلیف برای هیئت داوران، سعی می کنند در چنین سالهایی از اهدای جوایز خودداری کنند. نمونه قدیمی و همیشگی آن، کتاب سال ادبیات داستانی است که وزارت ارشاد برای آنکه بار و فشار تبعات کار را بر خود کم کند، معمولا از اهدای جایزه طفره می رود.

به نظر من ما در جشنواره ها با نوعی مسابقه روبه رو هستیم. مثل یک مسابقه دو صد متر که عاقبت هم کسی زودتر از بقیه از خط پایان می گذرد و آن فردی است که حتما شایسته احراز مثلا جایزه کتاب سال است. اما مساله این است که گاهی کسی با پای مشلول از خط پایان می گذرد. اگر چنین اتفاقی افتاد، این نشان دهنده وضع اسفبار ادبیات ماست. ولی به هر صورت ما موظفیم که اهدای جایزه به نفرات برگزیده را داشته باشیم.


جایزه قلم زرین از نگاه داوران

دکتر محمد رضا ترکی، دبیر بخش داوری نقد و پژوهش ادبی در جشنواره قلم زرین، عناصر مهم در گزینش آثار را اینگونه معرفی می کند:« در گزینش آثار این بخش، جنبه های تحقیقی بودن متون، بکر بودن موضوع، وسعت تحقیقات، دقت بر روی موضوع و جنبه علمی و پژوهشی ناب مورد تاکید و توجه بوده اند.»


وی از دیگر ملاک های گزینش آثار این بخش را « عدم انشاء پردازی » می داند:«در این میان آثاری که بیشتر « انشاء پردازی» بوده است تا پرداختن علمی به موضوع، بسیار است که ناخودآگاه این آثار از گردونه انتخاب خارج شدند، حتی اگر نویسنده آنها فرد مشهور و صاحب نامی بود.»


دکتر ترکی، بخش پژوهش ادبی را نیازمند نوعی تقسیم بندی می داند:« به نظر من بهتر است که بخش نقد و پژوهش ادبی، خود به قسمت های گوناگون تقسیم شود.مانند نقد ادبی، تصحیح متون، آثار دائرة المعارفی و .... چرا که هریک از این بخش ها و این موضوعات، ملاک های خاصی برای خود دارند که نمی توان آنها را با ملاک های معمول مورد بررسی قرار داد.»


از دیدگاه وی یکی از مشکلات کتابخوانی و کم بودن افراد کتابخوان ناشناخته ماندن آثار خوب است: «قشر فرهیخته اجتماع، باید کتابهای خوب را با ملاک های علمی، انتخاب و به خوبی به جامعه معرفی کنند. چرا که اگر آثار برتر به درستی شناخته نشوند، کار در میانه راه، رها شده است. در این مورد رسانه ها و افرادی که در کار فرهنگ فعالیت دارند، نقش بسیار مهمی خواهند داشت، تا کتابهای انتخابی از طریق رسانه هایی چون رادیو و تلویزیون و ... معرفی و نقد شوند تا افراد به خوبی با این کتابها آشنا شده و به سمت کتاب خواندن گرایش یابند.»


رضا اسماعیلی، از داوران بخش شعر این جشنواره، آثار مورد بررسی را اینگونه ارزیابی می کند:« مجموعه اشعاری که امسال به دبیرخانه جشنواره رسیده بود، یعنی مجموعه اشعار منتشره سال ،۸۴ نسبت به سال قبل که بازهم من در بخش داوری جشنواره حضور داشتم، نسبتا آثار قابل توجه تری از لحاظ محتوا، بود. اما از لحاظ هویت کتابها، بیشتر آثار، برگزیده اشعار شاعران بود که در سالهای قبل، به صورت مجموعه های جداگانه، چاپ شده بود، که براساس قوانین جشنواره این آثار از دور رقابت خارج می شدند و تنها آثار منتشر نشده، مورد ارزیابی قرار می گرفتند.

 از لحاظ تکنیک و ساختار هم این آثار خوب بودند اما انتظاری که ما در حوزه ادبیات معاصر داشتیم را برآورده نمی کرد، چرا که غالبا این آثار به یک سبک و سیاق بود و شاعران در یک رقابت جمعی، با اسلوب و سبکی که در جریان شعر معاصر وجود دارد، شعر می سرودند. به همین دلیل بین آثار تفاوت جدی از این بابت وجود نداشت.»

وی در مورد دلایل انتخاب کتاب خانم سقلاطونی به عنوان کتاب برتر، بهره گیری ایشان از گویش نیمایی و تکنیک های او در غزل را وجه تمایز و برتری کار عنوان می کند:« در عین حال که قالب غزل، یک قالب کلاسیک است، با آمیختگی زبان نیمایی و قالب کلاسیک، طراوت و تازگی و نوآوری در زبان ظهور کرده بود. همچنین برخورداری از عاطفه و اندیشه نیز در این اثر قابل تأمل بود، به اضافه بهره گیری از تکنیک های شعر نیمایی و آمیختن آنها با تکنیک های غزل.»


وی رقابت در این جشنواره را نسبت به سایر جشنواره های ادبی در سطح مناسبی می داند:« داوران سعی کردند آثاری که مغفول مانده نیز مورد ارزیابی قرار گیرد. در مرحله نهایی گزینش کار دشواری بود و ۵ عنوان مجموعه شعر، از لحاظ ساختار و ... در رقابت فشرده ای قرار داشتند. به خصوص که نام شاعرانی که در عرصه ادبیات معاصر، شناخته شده هستند، انسان را به تأمل وا می داشت. با این حال، با توجه به امتیازی که داوران به آثار دادند، این کتاب به عنوان کتاب برتر برگزیده شد.»


از دیدگاه امیر حسین فردی، یکی از داوران بخش داستان، رقابت در این بخش بسیار جدی بوده است:« آثار خوب در جشنواره امسال زیاد بود و رقابت بین آنها جدی بود. برای نمونه کتاب «شطرنج با ماشین قیامت » نوشته حبیب احمدزاده و خودنوشته هوشنگ مرادی کرمانی با عنوان « شما که غریبه نیستید» یا کتاب « سه دختر گل فروش» نوشته مجید قیصری در رقابت فشرده ای قرار داشتند، که کتاب آقای قیصری با توجه به ملاک های در نظر گرفته شده، قابل دفاع تر و محکم تربود.»


وی برخی ازویژگیهای کتاب سه دختر گل فروش را چنین معرفی کرد:« این کتاب حاصل ۲۰ سال نویسندگی مجید قیصری، در عرصه داستان کوتاه است و ایشان از نویسندگان خوب در زمینه

داستان کوتاه است. به لحاظ درون مایه، تمام داستانها، از زوایای مختلف به دفاع مقدس پرداخته است. ساختار، زبان، رعایت مؤلفه های داستان کوتاه و ... همه از عواملی بود که موجب برتری این اثر شد.»


 پرویز بیگی حبیب آبادی از دیگر داوران بخش شعر، رعایت مساوات و بررسی تمام آثار منتشر شده را از کارهای مهم هیئت داوران برمی شمارد:« داوران در تمام طول برگزاری نمایشگاه کتاب، با حضور در نمایشگاه تلاش می کردند تا تمام آثار خریداری شود تا حقی ضایع نشود. حتی کتابخانه های شخصی دوستان هم مورد توجه بود تا کتابهای کمیاب هم مورد ارزیابی قرار گیرند و تلاش بر این بوده است تا با نگاه دقیق، آثاری را که دارای ارزش ادبی بالایی هستند، انتخاب و به مراحل بعد برسانیم تا حقی از شاعری ضایع نشود، به همین دلیل از دوتن از چهره های برجسته و صاحبنظر در مرحله نهایی استفاده کردیم.»

از نظر بیگی حبیب آبادی، آثار از لحاظ کمی همه ساله رشد دارند، اما از نظر کیفی نیاز به پیشرفت های دیگری است:« از نظر کیفی هم ما کارهای ارزشی خوبی داشته ایم و شاعران توجه خوبی به مسائل ارزشی، اجتماعی و اخلاقی در جامعه داشته اند، اما من فکر می کنم این کافی نیست. متاسفانه در سالهای اخیر به طور کلی، تعداد قابل توجهی از کتابهایی که چاپ می شوند و از وزارت ارشاد مجوز می گیرند، فاقد ارزش ادبی لازم هستند و به همین علت از بین ۴۷۰ اثر مورد بررسی، تعداد کمی اثر به بخش نهایی راه پیدا کرد. اما کتابهایی که به مرحله نهایی رسیدند، شاخص های مورد نظر را داشتند.»

استاد علی معلم دامغانی، یکی از داوران بخش نهایی این جشنواره در حوزه پژوهش ادبی، آثار راه یافته به بخش نهایی را چنین ارزیابی می کند:« آنچه در اختیار ما قرار گرفت، ظاهرا ۴ عنوان کتاب از عناوین بسیار بود. این ۴ کتاب، به حسب موضوع، محتوا و نام و عنوان نویسنده در نظر منتخبان نخست اهمیت داشته است.»

وی همچنین رای و نظر داوران بخش نهایی را تقریبا هماهنگ تلقی می کند:« رای و نظر داوران تقریبا نزدیک بود و وقتی نظر نهایی آشکار شد، تقریبا نظرات با هم هماهنگ بودند و این شاید دلیل صحت کار باشد و شاید نباشد، اما اختلاف سلیقه ای در انتخاب اثر برتر وجود نداشت.»