بر اساس گزارش هاواستافورکز؛ فیلم پارک ژوراسیک، ساخته سال 1993 اولین فیلمی نبود که درباره دایناسورها و حضور آنها در جهان مدرن ساخته میشد،اما این فیلم توانست در ایجاد فرضیه شبیهسازی دایناسورها در فرهنگ عام تاثیرگذار باشد، زیرا این فیلم توانست شبیهسازی دایناسورها را به شکلی امکانپذیر به نمایش بگذارد و از آنجایی که توانست فروش خوبی داشته باشد، بسیاری از مردمان در سرتاسر جهان آن را دیدند.
پارک ژوراسیک بر اساس ایده استخراج DNA دایناسورها از درون شکم حشرهای که در درون کهربا به دام افتاده و سالم باقی مانده، ساخته شد. با اینکه شاید این طرح در نگاه اول شدنی به نظر بیاید، احتمال اینکه دانشمندان بتوانند DNA قابل استفاده دایناسورها را از درون شکم حشرهای بیابند،بسیار بعید به نظر میآید. زیرا برای انجام این کار دانشمندان به گونهای خاص از حشرات،پشهای ماده که دقیقا قبل از به دام افتادن درون صمغ درختان،مقدار زیادی از خون دایناسورها را مکیده باشد، نیاز خواهند داشت. از آنجایی که فسیل شدگی درون کهربا به خودی خود پدیدهای بسیار نادر به شمار میرود، از این رو یافتن چنین پشه ای نیز تقریبا غیر ممکن خواهد بود.
کمبود گونه جانوری مورد نیاز تنها مشکلی نیست که بر سر راه شبیهسازی دایناسورها وجود دارد. بیشتر حشرات کشف شده درون کهربا بسیار جوانتر از آن هستند که بتوانند خون دایناسورها را در درون شکم خود داشته باشند، زیرا پیش از اینکه حشرات در درون صمغ به دام بیافتند، دایناسورها منقرض شدهبودند.
از سویی دیگر، بسیاری از حشرات پس از به دام افتادن درون صمغ گیاهان،از درون به بیرون پوسیده میشوند و به این شکل هیچ مادهای برای دانشمندان باقی نخواهد ماند تا بتوانند چیزی از درون آن استخراج کنند. در نهایت، نمونههای احتمالی باید به شدت خشک باشند زیرا DNA در حضور آب به سرعت از بین میرود.
اما در صورتی که چنین نمونهای پیدا شود،پشهای که درون شکمش مملو از خون دایناسورها است نیز استخراج DNA از درون این خون کار بسیار دشواری خواهد بود. خون مملو از DNA دایناسور درون بدن پشه قرار دارد، بدنی که از DNA مخصوص به خود پشه برخوردار است، همچنین امکان به دام افتادن DNA دیگر سلولها درون صمغ نیز وجود دارد که میتواند نمونه مورد نظر را به خود آلوده کند. حتی DNA بدن دانشمندانی که تلاش دارند DNA دایناسور را استخراج کنند نیز میتواند نمونه را آلوده سازد.
نویسنده داستان پارک ژوراسیک تلاش کرده بود از طریق ترکیب DNA دایناسور با قورباغه به تمامی این مشکلات غلبه کند، اما این کار درست مانند این است که فردی تلاش کند قطعات پازلی از میلیاردها قطعه مخلوط شده از دو پازل مختلف را سرهم کند. به علاوه اینکه شاید قورباغه بهترین گزینه برای تهیه DNA جایگزین نباشد، زیرا نظریههای امروزی نشان میدهند دایناسورها در روند تکاملی خود به پرنده ها تبدیل شدهاند نه قورباغهها.
جدا از تمامی این موضوعات، رایجترین شیوه شبیهسازی که امروزه مورد استفاده قرار دارد شامل انتقال اتمی است. دانشمندان هسته یک سلول را درون سلول دیگری از همان گونه که هسته آن تخریب شده قرار میدهند. درحال حاضر هیچ سلول دایناسوری وجود ندارد که بتواند نقش سلول میزبان را به عهده بگیرد. از این رو دانشمندان باید شیوهای متفاوت را برای رشددادن DNA دایناسورها بیابند. با توجه به تمامی این دلایل،فرضیه پارک ژوراسیک رد شد، اما آیا روش دیگری برای احیای دایناسورها وجود دارد؟
DNA درون کهربا
ایده استخراج DNA از درون کهربان تنها به این فیلم محدود نمیشود. اولین موفقیت گزارش شده در این زمینه در سال 1992 رخ داد،زمانی که دانشمندان گزارش دادند موفق به استخراج DNA گونه ای منقرض شده از زنبورها شدهاند که در درون کهربا محبوس شده بود. در پی این موفقیت،گزارشهای دیگری درباره موفقیت در زمینه استخراج DNA ارائه شد. با اینهمه شبههایی درباره این موفقیتها وجود دارد،در برخی از موارد دیگر دانشمندان صحت این یافتهها را رد کردهاند،در مواردی دیگر، محققان نتوانستند فرایند استخراج DNA را تکرار کنند.
شبیهسازی ماموتها و دایناسورها
جدا از استفاده از DNA درون فسیلهای کهربایی،نظریههای دیگری درباره چگونگی شبیهسازی دایناسورها وجود دارد. یکی از این نظریهها درباره کشف DNA درون استخوانهای فسیل شده به جای بدن حشرات است. مشکل چنین فرضیهای این است که DNA ساختاری بسیار ظریف و شکننده است و فسیل شدن یعنی جایگزین شدن نسوج زیستی با مواد معدنی، در این صورت طی چنین فرایندی DNA نابود خواهد شد.
با اینهمه گروهی از دیرینهشناسان موفق شدهاند بافت نرمی را درون استخوانهای یک T-Rex بیابند. تا پیش از این دانشمندان باور داشتند نسوج نرم طی فرایند فسیلی شدن از بین میروند. با اینهمه دانشمندان هنوز موفق به استخراج DNA از این بافت نرم کشف شده نشدهاند. بااینکه کشف این بافت لزوما موفقیت در استخراج DNA را از درون فسیل تضمین نمیکند، اما احتمال این موفقیت را طی چند سال آینده افزایش میدهد.
ایده دیگر این است که دانشمندان توالی ژنوم دایناسورها را به دست آورده و رشتههای مورد نیاز و مفقود آن را بازسازی کنند. درحال حاضر امکان انجام چنین کاری وجود ندارد. دست یابی به توالی ژنوم انسان 13 سال طول کشید و نتیجه نهایی این توالی چیزی نبود که دانشمندان بتوانند با استناد به آن یک انسان دیگر را شبیهسازی کنند. از این رو بازسازی رشتههایی از ژنوم دایناسورها نیازمند فناوری است که فراتر از تواناییهای امروزی انسان است.
این محدودیت تنها یک گزینه مناسب دیگر را بهجا خواهد گذاشت و آن شبیهسازی حیوانات منقرض شده دیگری مانند ماموتها خواهد بود. فسیلهای ماموتها بسیار جوانتر از فسیلهای دایناسورها هستند. سن این فسیلها تنها 30 هزار است، این تفاوت سنی فرصت کمتری برای پوسیده شدن به DNA خواهد داد اما شبیهسازی ماموتها همچنان نیازمند نمونهای است که به خوبی حفظ شده باشد. در سال 2005 گروهی از دانشمندان اعلام کردند توانستهاند توالی بخشی از ژنوم ماموتها را به دست آورند.
پیشرفتهایی که در دانش دیرینه شناسی و ژنتیک رخ داده توانسته ایده شبیهسازی دایناسورها را در آبندهای دور کمی شدنیتر جلوه دهد. اما هنوز این کار چندان شدنی به شمار نمیرود،دست کم شبیه سازی دایناسورها در طول زندگی این نسل امکانپذیر نخواهد شد.