رئیس ائتلاف ملی مخالفان سوریه از آمریکا خواسته که در تصمیم خود درباره تروریستی شناختن این گروه تجدید نظر کند و محمد طیفور، از اخوانالمسلمین سوریه هم این مسئله را اقدامی شتابزده از سوی آمریکا خوانده است. دیگر گروههای زیر مجموعه ائتلاف مخالفان هم در بیانیههای مشابهی حمایت خود را از جبهه النصره اعلام کردهاند.
دیگر از کسی پنهان نیست که النصره به همراه گروه التوحید همه عملیاتهای نظامی در شهر حلب را هدایت میکند و النصره همچنان در درگیریهای سوریه بهعنوان یک گروه تأثیرگذار باقیمانده است؛ ولی واقعاً آنها چه کسانی هستند؟
در التوحید بیشتر اعضا سوری هستند اما برخلاف این گروه، اکثر جنگجویان النصره خارجی هستند و رهبر آنها از خارج از مرزهای سوریه تعیین شده است. با این حال چرا بسیاری از شرکتکنندگان در اجلاس «دوستان سوریه» از گروهی که آمریکا آن را جزو سازمانهای تروریستی خارجی قرار داده است حمایت میکنند؟
از لحظهای که جبهه النصره در دسامبر ۲۰۱۱ نخستین بیانیه خود را صادر کرد و در آن مسئولیت بمبگذاری انتحاری دمشق را بر عهده گرفت مخالفان مسلح سوریه و مخالفان خارج نشین نگرانی خود را درباره این گروه جدید و مرموز اعلام کردند. شورای ملی سوریه مدعی شده بود که النصره توسط سازمانهای اطلاعاتی سوریه برای خراب کردن وجهه ارتش آزاد سوریه هدایت میشود. مدافعان حقوقبشر سوریه اما درباره ارتباط این گروه با القاعده هشدار دادند. این سازمان که باعث نگرانی بسیاری شده در حال تبدیل شدن به یکی از جذابترین گروهها برای جنگجویان خارجی در جنگ فرقهای علیه علویها، شیعیان و سکولارهای سوریه است.
در ماه ژانویه، کمیته ملی هماهنگی از ترکیه خواست که از ورود جنگجویان خارجی به سوریه جلوگیری کند. در فوریه، شورای ملی سوریه در بیانیهای تلاشها برای برجسته کردن نقش جنگجویان خارجی را در سوریه محکوم کرد. چرا اینقدر تفاوت دیدگاه در میان گروههای مخالف سوریه وجود دارد؟
النصره، همه افراد غیرسنی را در همه جای سوریه هدف حملات خود قرار میدهد. براساس این دیدگاه اخوانالمسلمین سوریه، سلفیها و النصره یک وجه مشترک پیدا میکنند که حکومت اسد و تمامی دستگاهها و سازمانهای آن را جدا از هم نمیدانند. این مسئله یک دلیل تاریخی دارد. از زمان درگیریهای سال ۱۹۸۰ با اخوانالمسلمین اعضای این گروه مجبور به ترک سوریه شدند و به همینخاطر آنها به همراه برخی گروههای دیگر دولتیها را ذاتاً بیگانه فرض میکنند.
اخوانالمسلمین سوریه مؤسسهها و پادگانهای نظامی را با توصیف آنها بهعنوان نیروهای اسد هدف قرار میدهد. مشابه آنها، النصره نظامیان سوریه را ارتش علوی میخواند و به مقرهای آنها حمله میکند. چنین مسائلی باعث شده تا گروههای اقلیت سوریه از مخالفان مسلح که افرطگرایان سنی اکثریت آنها را تشکیل میدهند حمایت نکنند. درواقع اکنون آنهایی که بهدنبال دمکراسی در سوریه هستند به حاشیه رانده شدهاند و گروههای مسلح در راس قرار گرفتهاند.
جبهههای مختلف تأثیرگذار در مسئله سوریه هم با وجود این در حال حمایت از مخالفان مسلح هستند. کشورهای حوزه خلیجفارس افراطگراها را بهعنوان یک حفاظ در مقابل دمکراسی واقعی میدانند؛ چون دمکراسی برای رژیمهای خودشان تهدیدآمیز بهحساب میآید. دولت ترکیه هم به قدرت رسیدن افراطگرایان سنی را لازم میداند تا کردهای سوریه را منزوی نگه دارد. غرب هم در این میان خوشحال است که به سادگی با امید سقوط رژیم سوریه توسط گروههای مسلح، نظارهگر درگیریها باشد.
شورای ملی سوریه با وجود قولهایی که به مقامهای آمریکا در تونس داده است هنوز از لحاظ مالی و نظامی با جبهه النصره همکاری خود را ادامه میدهد. شاید به همینخاطر است که معاون وزیر امور خارجه آمریکا که کشورش النصره را سازمانی تروریستی خوانده در نشست مراکش منزوی بود. نمایندگان فرانسه و انگلیس درحالیکه اتحادیه اروپا جایزه صلح نوبل را امسال برده است هم در مقابل این مسئله ساکت بودند.
این روند از سوی بسیاری از سوریها که النصره و حملات آن را قبول ندارند با ترس و دلهره پیگیری میشود. اتحادی میان جنگجویان خارجی و برخی گروههای سوری وجود دارد که این کشور را با خطر چندپاره شدن، حاکم شدن افراطگرایی، دشمنی و عداوت با اقلیتها و گروههای مختلف مدنی و جنگ طولانی مدت فرقهای و مذهبی روبهرو کرده است.
حمایت از النصره هم بهخاطر سرخوشی از ادعای پیروزی نظامی صورتمیگیرد اما همه تلاشهای سیاسی ازجمله راهحلهایی که سازمان ملل هنوز پیگیری میکند را زیر سؤال میبرد و نابود میکند. آنچه در نتیجه این اقدامها رخ میدهد بدون شک در اجلاسهایی مانند نشست مراکش تعیین نمیشود. یک چیز درباره سوریه حتمی است: جنگ در سوریه طولانی خواهد بود و حتی سقوط رژیم هم آن را تمام نمیکند.* رئیس کمیته هماهنگی ملی برای تغییرات دمکراتیک، یکی از گروههای اصلی مخالفان. هیثم مناع در پاریس ساکن است.
گاردین / ترجمه: محمد کرباسی