این موشها بهدلیل تاثیرات مواد شیمیایی و اشعههای گوناگون دچارجهش ژنتیکی و تحولات رفتاری و ظاهری شدهاند که در سایر حیوانات این تغییرات میلیونها سال طول میکشد به طوری که موشها یکباره از 60گرم به پنجکیلوگرم اضافهوزن پیدا کردهاند.در هفتههای اخیر برخی کارشناسان مدعی شدهاند موشهایی که بهتازگی وارد پایتخت شدهاند مهاجم هستند و امکان زندهخواری توسط آنها وجود دارد. این موضوع تاکنون از سوی هیچکدام از مقامات مسئول تأیید نشده است اما مهرداد حلوایی، دبیر کمیته دفع آفات شهری و صنعتی شهرداری تهران درباره تهدیدهایی که افزایش جمعیت موش به دنبال دارد به مهر گفت: انفجار موشها از زیرزمین به روی زمین با وقوع زلزله، تهدیدی جدید برای شهر است. اگر زلزلهای جدی در تهران به وقوع بپیوندد موشها در زیرزمین، زیرآوار ماندگان را تا رسیدن نیروهای امدادی میخورند و به آنان آسیبهای جدی وارد میکنند.
دکتر اسماعیل کهرم، استاد دانشگاه و متخصص حیاتوحش در گفتوگو با همشهری درباره موشهای زندهخوار گفت: در بیولوژی یا زیستشناسی عبارت زندهخوار وجود ندارد. حیوانات و جانوران گیاهخوار، همجنسخوار، گوشتخوار و یا همهچیزخوارند و در میان آنها گونهای به نام زندهخوار نداریم.
وی در مورد خطر موشها برای سلامت انسانها گفت: موش مثل میکروب و ویروس است و اگر از محیطزیست شهری دور باشد هیچ خطری نخواهد داشت؛ اگر 60کیلومتری تهران باشد خطری ندارد ولی اگر در محیطزیست انسان زندگی کند 32نوع بیماری را به انسان منتقل میکند. این موشها در قرن 19میلادی یکچهارم جمعیت اروپا را با بیماری طاعون از بین بردند. دانشمندان و پزشکان در آن زمان فکر میکردند که سگها و گربهها عامل طاعون هستند و آنها را میکشتند و همین عامل باعث افزایش تعداد موشها و گسترش بیماری طاعون شد. تحقیقات نشان داده است که موشها ناقل بیماری طاعون و وبا هستند و میتوانند بسیار خطرناک باشند. خوشبختانه موشها در داخل تهران هنوز جرأت نکردهاند به حریم خانهها بیایند. البته موانعی مانند درهای آهنی و دیوارهای محکم که همیشه بسته هستند جلوی حضور آنها را میگیرد. ما با رویکردی که نسبت به موشها داریم، هر جا که آنها را میبینیم باعث وحشتمان میشوند، برایشان تله و سم میگذاریم و تا جایی که بتوانیم آنها را میکشیم و جمعیتشان را کنترل میکنیم. موشها تا زمانی که به خانه و آشپزخانهمان نیایند هیچگونه خطری برایمان ندارند ولی موشها اساسا در محیطهایی زندگی میکنند که بسیار آلوده هستند.
تاکنون روشهای بهکارگرفتهشده برای نابودی و کنترل موشها در تهران مؤثر نبوده است. مهرداد حلوایی در اینباره گفت: همه اقدامات انجام شده از سوی متولیان در زمینه کنترل موشها تنها 10درصد به وضعیت کنترل موشها کمک میکند و 90درصد مردم در کنترل آنها نقش دارند. کشتن و نابودی موشها امکانپذیر نیست و در چرخه اکوسیستم باید وجود داشته باشند اما باید کنترل شوند. موشها بهصورت دستهجمعی زندگی میکنند و در جمعهای 20- 15تا 25نفره به زیست خود ادامه میدهند.
دکتر کهرم، استاد حیاتوحش درباره روشهای متنوع مبارزه با موشها گفت: چندسال پیش در کشور انگلستان آخرین فناوریها و پیشرفتهای موجود در مبارزه با موش اعم از سم، تله و... بهکارگرفته شد تا 500متر از راهروهای قطار زیر زمینی لندن را عاری از موش کنند ولی نتوانستند. موش حیوانی بسیار زیرک است که خودش را به راحتی با محیط تطبیق میدهد. بیولوژی این حیوان طوری است که اگر تمام سموم برای دفع آن بهکار گرفته شود یا محیط زندگی او را تا دمای 50 درجه سانتیگراد (بیشتر از دمای محیط طبیعی این حیوان) گرمتر کنند باز هم توانایی تطبیق با محیط را دارد. ما نمیتوانیم از پس این حیوان بربیاییم. بهنظر من راهحل مناسب این است که با این موجود کنار بیاییم.
وی درباره سابقه مبارزه انسانها با موشها گفت: در یکی از موزههای افغانستان تلهموش 3500سالهای بهنمایش گذاشته شده است. این نشان میدهد که این موجود از آن زمان برای انسان باعث دردسر بوده است. هماکنون نیز برای جلوگیری از ورود موش، در کشتیهایی که در کنار اسکلهها پهلو گرفتهاند از صفحههای عمود بر طنابهای متصل به کشتی استفاده میشود. در اسکلههای نظامی که زیردریاییها در آن تردد میکنند از همین روش استفاده میشود چرا که موشها در آن محیطها نیز میتوانند زندگی کنند.
این مدرس محیطزیست افزود: موشها دست مارکوپولو را نیز از پشت بستهاند. از چین به ایران آمدند و از اینجا به اروپا رفتند و بیماری طاعون را به ارمغان آوردند. بنابراین برای سلامت ما بسیار مضر هستند. یک موش ممکن است در مواجهه با یک توده غذایی سهگرم آن را بخورد ولی قابلیت این را دارد که سهکیلو مواد غذایی را آلوده کند. تمام وجود موش پر از آلودگی است. لای پشمهایش انواع و اقسام کنهها زندگی میکند و در دهان و مخرجش انواع باکتریها وجود دارد. اینکه میگویم ما باید یادبگیریم که با این حیوان زندگی کنیم بهمعنای این نیست که بگذاریم موش سر سفرههایمان بیاید بلکه ما باید یاد بگیریم چطور او را از خودمان جدا کنیم. خوشبختانه یک عامل طبیعی، موشها را نابود میکند و آن ویروس آنفلوآنزاست. این بیماری در جمعیت موشها کشتار دستهجمعی ایجاد میکند. در نتیجه این بیماری، از 20بچهای که موش میزاید فقط یک موش زنده میماند و بقیه میمیرند. برای جلوگیری از مریضشدن، موش مادر مرتب بچههایش را به نیش گرفته و از محیطهای مرطوب دور میکند. وی با اشاره به اینکه استراتژی موشها برای زندگی در کنار انسانها و پیروزی بر آنها تولید و تکثیر بیش از حد است، گفت: موش ماده هر دوماه و نیم میتواند 20بچه به دنیا بیاورد که هرکدام از آنها نیز پس از دوماه به باروری میرسند. با این استراتژیای که موشها دارند نمیتوان از پسشان برآمد. موشهای تهران هر کدام اندازه یک گربه هستند. جثه بزرگ نشانه موتاسیون یا جهش ژنی در آنهاست. جثه بزرگ آنها علاوه بر اینکه مانع شکارشدنشان توسط گربههای شهر میشود حفظ حرارت در بدن آنها را نیز
در پی دارد. جسم هر موجود زنده، هر چقدر بزرگتر باشد حرارت بیشتری را در خود حفظ میکند.
دکتر اسماعیل کهرم دلیل گسترش موش در تهران را رفتار ایرانیها و بهخصوص تهرانیها عنوان کرد و گفت: رفتار ما طوری است که انگار ایستگاه پرورش موش راهاندازی کردهایم. از یک سو جویهای سرپوشیده، آنها را از باد و باران و برف محافظت میکند و از طرف دیگر آنها را با زبالههایمان تغذیه میکنیم. به قول شهردار منطقه یک، حدود یکسوم زبالههای تهران از داخل جویهای تهران جمعآوری میشود. تا زمانی که این مکانیسم تداوم دارد و با نگاه عاطفی با بچه موشها برخورد میشود جمعیت آنها کماکان پنجبرابر جمعیت تهرانیها خواهد بود. اگر ما عامل غذا را از محیط موشها قطع کنیم بهطور ناگهانی جمعیت آنها کاهش خواهد یافت. بنابراین هر چقدر ما تهران را تمیزتر نگه داریم تعداد جمعیت اینگونه جانوری که همهچیزخوار است، کاهش خواهد یافت.