سید سروش طباطبائی‌پور: در یک جشن تولد، هرچه تعداد مهمان‌ها و صدای کف و جیغ و هورا بیش‌تر باشد، آن تولد دل‌چسب‌تر و باحال‌تر می‌شود! یعنی احساس می‌کنی «شادی»، فقط مخصوص یک نفر نیست و همه در آن سهم دارند.

دوچرخه هم دوست داشت برای تولدش یک جشن درست و حسابی راه بیندازد. تازه، وقتی خیال داشت دعوت‌هایش را شروع کند، فهمید کلی از کسانی‌که سال‌ها با نوجوانی‌شان خداحافظی کرده‌اند هم دوچرخه‌ می‌خوانند و دلشان می‌خواهد توی جشن تولد دوچرخه شرکت کنند.

خلاصه در این شماره، همه‌ی خواننده‌های ریز و درشت دوچرخه به مهمانی تولد دعوتند. شرط ورود هم داشتن یک دل، پر از شور نوجوانی و یک گل لبخند بر لب است.

به همین بهانه و برای این‌که جشنمان خواندنی‌تر شود، با چند سؤال4×6 و کمی تا قسمتی بامزه، سراغ چند نفر رفتیم. کسانی که یا از نوجوان‌های دور و نزدیک هستند و یا سال‌هاست با دوران نوجوانی خداحافظی کرده‌اند، اما هنوز دلشان پر از شور و خلاقیت است.

این سؤال و جواب‌ها در چهار دسته و چهار صفحه، پیش روی شماست. امیدواریم از خواندن این گفت‌و‌گوهای کوتاه لذت ببرید. در تهیه‌ی بخشی از  این گفت‌وگوها آیدا ابوترابی، فریبا خانی وپگاه شفتی، صمیمانه همکاری کردند که از آن‌ها تشکر می‌کنیم.

گروه اول:

اولین گروه، کسانی هستند که بیش‌تر با ستاره و آسمان، سر و کار دارند. اعضای این گروه را به این دلیل انتخاب کردیم که بگوییم دوچرخه آدم‌های خوش‌سلیقه را نه‌تنها در زمین که در آسمان‌ها هم پیدا می‌کند.

گروه‌های بعدی را در قسمت‌های بعد بخوانید.

پیست دوچرخه‌سواری در مریخ

  • سیروس برزو، کارشناس مسایل فضایی و از همکاران قدیم دوچرخه

1. چه طور می‌شود با دوچرخه پرواز کرد؟

خیلی راحت! با خواندن مطالب دوچرخه تخیل آدم باز می‎شود و می‎تواند پرواز ‎کند.

2. فکر می‌کنی نوه‎های نوجوان‎های امروز می‎توانند در سیاره‎های دیگر، دوچرخه‌سواری کنند؟

بله، لااقل توی ماه و مریخ که می‏توانند. وقتی ما توانسته‎ایم آن‌جا ماشین‎سواری کنیم، پس دوچرخه سواری هم دور از ذهن نیست.

3. دورترین جایی که تا به‌حال با دوچرخه رفته‌ای کجا بوده؟

شاید باورتان نشود، اما من دوچرخه‌سواری بلد نیستم. نوجوان که بودم چند بار زمین خوردم و ترسیدم. دیگر هم سراغش نرفتم!

4. اولین دوچرخه‌ی زندگی‌ات را چه‌کسی برایت خرید؟

چون دوچرخه‌سواری بلد نبودم، کسی برایم دوچرخه هم نمی‌خرید.

5. اگر به دوران نوجوانی برگردی، حسرت چه‌کاری را می‌خوری؟

راستش آن موقع کارهای زیادی کرده‎ام و حسرت هیچ‌کاری را ندارم!

6. می‌شود بدون زمین خوردن، دوچرخه سواری یاد گرفت؟

من که زمین هم خوردم و چیزی یاد نگرفتم!

 

لطفاً زمین نخورید!

  • سعید ترابی، خلبان جوان خطوط هوایی و عاشق پروار

1. چه طور می‌شود با دوچرخه پرواز کرد؟

خب، اول دوچرخه‌ای که ترک عقب دارد می‎گیریم، دو تا بال به آن وصل می‏کنیم. بعد یک راکت موشک زیرش می‎بندیم و شروع می‏کنیم به رکاب زدن. آن قدر پا می‎زنیم تا راکت آتش بگیرد و برود بالا.‌ بعد آن‌قدر بالا می‌رویم تا سوختمان تمام شود و تالاپ بیفتیم پایین!

2. فکر می‌کنی نوه‎های نوجوان‎های امروز می‎توانند در سیاره‎های دیگر، دوچرخه‌سواری کنند؟

 می‎توانند فضانوردی بکنند اما دوچرخه‏ سواری نه! خب آخر، جاذبه چه می‌شود؟!

3. دورترین جایی که تا به‌حال با دوچرخه رفته‌ای کجا بوده؟

از خانه‌مان در منطقه‌ی شمیران به پارک چیتگر رفتم. فکر کنم 18یا19 سالم بود که این کار را کردم، آن روزها گواهی‌نامه نداشتم.

4. اولین دوچرخه‌ی زندگی‌ات را چه‌کسی برایت خرید؟

وای!‌ اولین دوچرخه‎ی زندگی‎ام را خیلی دوست داشتم! هفت‌،هشت ساله بودم که یکی از آشناهای خیلی دور به من هدیه داد. یک BMX آبی- قرمز بود. بعد که برایم کوچک شد آن را توی انبار گذاشتیم و چون جا نداشتیم، مجبور شدیم بفروشیمش.

5. اگر به دوران نوجوانی برگردی، حسرت چه‌کاری را می‌خوری؟

واقعاً‌ هیچی! راضیِ راضی‌ام!

6. می‌شود بدون زمین خوردن، دوچرخه سواری یاد گرفت؟

بله، فکر کنم بشود! اگر اول با چرخ اضافی دوچرخه‌سواری کنی و بعد که یاد گرفتی آن‌ها را برداری زیاد زمین نمی‎خوری. البته فکر کنم زمین خوردن معمولی را همه باید تجربه کنند!

 

پرواز با بال‌های کاغذی

  • نیما میرزایی، مهندس هوافضا، و آرزویش پیشرفت دانش فضایی ایران

1. چه طور می‌شود با دوچرخه پرواز کرد؟

با علم هر چیزی می‏تواند پرواز کند. فقط علم و دانش است که قدرت پرواز واقعی را به آدم می‏دهد. البته شاید بشود گفت با خواندن مطالب خوب و آموزنده هم می‎توان ذهن را پرواز داد. همه‎ی اختراعات مهم بشر این طور ساخته شده‎اند.

2. فکر می‌کنی نوه‎های نوجوان‎های امروز می‎توانند در سیاره‎های دیگر، دوچرخه‌سواری کنند؟

همه چیز شدنی است. علم الآن آن‌قدر پیشرفت کرده که اتفاق‏هایی باورنکردنی هم می‌تواند بیفتد.

3. دورترین جایی که تا به‌حال با دوچرخه رفته‌ای کجا بوده؟

یادم نمی‏آید، اما فکر کنم با دوستانم اطراف محل چرخیدیم. البته بزرگ‏تر هم که شدم دلم می‏خواست با دوچرخه دانشگاه و یا سر کار بروم که البته در این شرایط، کار راحتی نیست.

4. اولین دوچرخه‌ی زندگی‌ات را چه‌کسی برایت خرید؟

 پدر و مادرم. فکر کنم روزهای اول یک تابستان بود . مدارس تازه تعطیل شده بودند که با هم رفتیم و دوچرخه خریدیم.

5. اگر به دوران نوجوانی برگردی، حسرت چه‌کاری را می‌خوری؟

نمی‏دانم، شاید بیش‌تر کتاب می‏خواندم و بعضی درس‏ها را اصلاً نمی‏خواندم!

6. می‌شود بدون زمین خوردن، دوچرخه سواری یاد گرفت؟

فکر نمی‏کنم. همه باید زمین بخورند تا یاد بگیرند چه طور باید تعادل را رعایت کرد.

 

منبع: همشهری آنلاین