تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند ۱۳۹۱ - ۱۱:۳۹

اروپا یک سال دیگر را با بحران مالی و اقتصادی سپری کرد. توافق برای حل بحران بدهی کشورهای ورشکسته‌ای چون یونان هنوز حاصل نشده و این مسئله بر اتحاد و انسجام سیاسی اروپا هم تأثیر زیادی گذاشته‌است.

درباره تحولات اقتصادی اروپا در سالی که گذشت و همچنین چشم‌انداز و تأثیر آن بر آسیا و آمریکا با دکتر پیروز ایزدی، کارشناس مسائل اروپا گفت‌وگو کرده‌ایم.

  • تأثیر بحران مالی اروپا روی کشورهای آسیایی چطور بوده است؟ این بحران مالی چه تأثیری بر بازارها و اقتصادهای کشورهای آسیا گذاشته است؟

مهم‌ترین تأثیر روی کشور چین بوده است. به هرحال وقتی در منطقه‌ای رکود اقتصادی باشد، وضعیت تجارت و صادرات نیز به آن منطقه دچار آسیب می‌شود. پیش‌بینی‌هایی که مبنی بر عدم‌رشد اقتصاد کنونی چین نسبت به سابق، صورت می‌گیرد، ناشی از همین کاهش صادرات به کشورهای اروپایی است. از سوی دیگر سرمایه‌گذاری‌هایی که توسط چین انجام گرفته است دیگر سودآوری لازم را ندارد. موارد یادشده تأثیرات منفی بحران مالی اروپا بر کشورهای آسیایی بود.

  • مردم اروپا دولت‌هایشان را به سوء مدیریت متهم می‌کنند و در هر انتخاباتی این دولت‌ها را مجازات کرده‌اند. این سوء‌مدیریت واقعا در کشورهای اروپایی وجود داشته و دارد یا نه الان وضعیت بهبود پیدا کرده است؟

سوء مدیریت از این نظر به‌وجود می‌آید که تبعیض نسبت به گروه‌هایی صورت می‌گیرد. در حقیقت آنچه می‌خواهند و حقشان است، به آنها پرداخت نمی‌شود و همین موضوع ایجاد نارضایتی می‌کند. به‌طور کلی وقتی فراوانی باشد به همه ثروت می‌رسد. اختلافاتی هم اگر وجود دارد، با رونق اقتصادی پوشش یافته و بروز پیدا نمی‌کند. اما وقتی منابع کم شد، ثروتی که قابلیت تقسیم شدن دارد کمتر شده و در نتیجه همه احساس کمبود می‌کنند، این مشکلات نیز بیشتر بروز پیدا می‌کند.

  • کشورهایی که مردم آنها خواستار جدا شدن از یورو هستند، به همین وضعیت ادامه می‌دهند یا از یورو خارج می‌شوند؟

در حال حاضر خروج از یورو نیز تبعات خیلی سنگینی برای کشورها دارد. مگر اینکه یکی از احزاب افراطی در کشوری به قدرت برسد که آن کشور را از یورو خارج کند. مثلا اگر کشوری مانند یونان از یورو خارج شود، ارزش پولش به دراخما یا پول ملی‌اش‌ باز می‌گردد که با کاهش بسیار زیاد ارزش پول، آثار تورمی شدیدی برای این کشور ایجاد می‌کند؛ یعنی آسیبی که خروج از یورو می‌تواند به کشورها بزند می‌تواند بیشتر از ضربه‌ای باشد که این کشورها از باقی ماندن در یورو متحمل می‌شوند.

  • آیا این مسائل اقتصادی باعث می‌شود که آمریکا و کشورهای اروپایی دست از ماجراجویی در سیاست خارجی برداشته و بیشتر به فکر مشکلات اقتصادی خود باشند؟

این مسئله نیز بی‌تأثیر نیست. به‌طور مثال اکثر کشورهای اروپایی درصدی از تولید ناخالص داخلی را که صرف هزینه‌های نظامی می‌کردند، کاهش دادند؛ یعنی مجبور شدند در راستای سیاست کاهش هزینه‌ها، کمتر هزینه‌های نظامی انجام دهند. وقتی هزینه نظامی کمتر می‌شود، دیگر آمادگی برای دخالت در سایر کشورهای دنیا نیز وجود ندارد. به این دلیل که عملیات نظامی برای این کشورها بسیار پرهزینه است و اگر بخواهند نیز نمی‌توانند این کار را انجام دهند، زیرا دیگر امکاناتش را ندارند.

  • در سال جدید شمسی با توجه به سیاست‌های اقتصادی که اتحادیه اروپا طی کرده است، فکر می‌کنید وضعیت کشورهای اروپایی به چه سمتی پیش می‌رود؛ اوضاع بهتر می‌شود یا نوسانات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در این کشورها ادامه خواهد داشت؟

اگر بخواهیم بگوییم اوضاع صد درصد بهبود می‌یابد، اظهارنظر بسیار خوش‌بینانه‌ای است. اوضاع به همین منوال ادامه می‌یابد و به‌نظر نمی‌رسد اوضاع اروپا خیلی بهبود پیدا کند. هرچند که آن دوران اوج بحران نیز گذشته است. اما در حال حاضر یکسری کشورهایی هستند که برایشان زنگ خطر به صدا درآمده است.

یکی از آنها فرانسه است که آمار بیکاری‌اش رو به افزایش است و امسال نیز تولید ناخالص داخلی‌اش رشد نداشته یا رشد کمی داشته است. دیگری کشور قبرس است که قرار بر درخواست کمک مالی از اتحادیه اروپا دارد. وضعیت ایتالیا که در آن انتخابات برگزار خواهد شد و معلوم نیست آیا یک اکثریت مطلقه رأی بیاورد یا یک ائتلاف شکننده به‌وجود‌آید و از سیاست‌های آقای ماریا مونتی عدول کرده و مشکل‌آفرین شود. به هرحال همه این مسائل هست. انتخابات، افکار عمومی، همینطور وضعیت جهانی نیز مؤثر خواهد بود.