در ابتدای تابستان، ده هزار و 820ورزشکار در 302رشته ورزشی با هم به رقابت پرداختند و یکی از به یادماندنیترین دورههای المپیک را در لندن در یادها باقی گذاشتند. این المپیک، نهتنها برای ایران که برای کشورهای زیادی یکی از بهترین دورههای رقابتها به شمار میرود. ایران با کسب 12مدال (چهارطلا، پنج نقره و سه برنز) بهترین حضور خود در المپیک را ثبت کرد و بریتانیا میزبان رقابتها، توانست جایگاه سنتی روسیه را در جدول مدالها بگیرد و برای اولین بار بعد از المپیک 1908، در رده سوم قراربگیرد اما المپیک، چیزی بیشتر از این اعداد و ارقام بود.درخشش یوسین بولت، محمد فرح و دیوید رودیشا در دو و میدانی و خیزش چینیها در رشتههایی که آمریکا تسلط سنتی در آن داشته را میتوان از نکات به یادماندنی المپیک 2012دانست.
جهان زیر پای فرح، رودیشا و بولت
پیش از المپیک، همه این رقابتها را صحنهای برای درخشش ابدی یوسین بولت دونده دوهای سرعت جامائیکا میدانستند. انتظار همه آنها هم برآورده شد اما دوومیدانی المپیک، چیزی بیشتر از این هم داشت؛ درخشش محمدفرح در دوهای استقامتی و کسب دو مدال طلا در پنج هزار متر و 10هزار متر یکی از به یادماندنیترین لحظات المپیک بود. محمد فرح 29ساله که در سومالی به دنیا آمده و در غرب لندن بزرگ شده است، با دو مدال طلا، نهتنها به یک قهرمان ملی در کشورش تبدیل شد بلکه نام خود را در تاریخ دوهای استقامت جاودانه کرد. این اما تمام دوومیدانی منهای بولت نبود؛ دیوید رودیشا دونده جوان اهل قبیله موسایی در کنیا، در یکی از پرهیجانترین رقابتهای 800متر تاریخ، مرزی را که دههها انسان را درگیر خود کرده بود شکست و توانست به اولین انسان تاریخ تبدیل شود که 800متر را زیر یک دقیقه و 41ثانیه دویده است؛ یک دقیقه و 40ثانیه و 91صدم ثانیه. فینال دو 800متر المپیک لندن، یکی از به یادماندنیترین رقابتها دو تمام تاریخ به شمار میرود. هفت نفر از هشت نفر حاضر در این مسابقه، رکوردهای شخصی خود را شکستند و چهار نفر اول، با رکوردی که ثبت کردهاند میتوانستند در دو المپیک گذشته به مدال برسند. با این حال ستاره بزرگ دو و میدانی المپیک، یوسین بولت بود. او به اولین انسان تاریخ تبدیل شد که توانست از دو مدال طلایش در دوهای سرعت المپیک دفاع کند. یوهان بلیک دیگر ستاره جامائیکا در دوهای سرعت بود؛ او هم در دوی صد متر و هم در دوی 200متر، بعد از بولت به مدال نقره رسید و توانست با همکاری بولت و دو هموطن دیگرش، نهتنها به مدال طلای چهار در 100متر امدادی برسد که رکورد جهان را هم بشکند. بعد از قهرمانی در مسابقه آخر، بلیک به شوخی گفت که دوندههای سرعت جامائیکایی، زمینی نیستند بلکه مریخی هستند. کسی هم البته با این گفته او مخالفت نکرد.
چین در استخر آمریکا
در رقابتهای شنا، مایکل فلپس آمریکایی خود را جاودانه کرد. چینهم فرانسویها، استرالیاییها و آلمانیها را زیر سایه درخشش خود قرار داد و اتفاقهای بزرگ دیگری هم افتاد. اما چیزی که در درازمدت میتواند سنتهای رایج و آشنای جدول مدالها در این رشته را به هم بزند، درخشش چینیها بود. وقتی که رقابت کلی آمریکا و چین را در جدول کلی مدالهای المپیک درنظر بگیریم، استخر المپیک - یعنی جایی که رقابتها شنا در آن برگزار میشود - حیاط خلوت یانکیها به شمار میرود. البته بهشمار میرفت چون چینیها در لندن خود را با خیزی بلند به میان معرکه انداختند. ستاره آنها در این رقابتها یه شیون بود؛ دختر 16سالهای که در 200متر و400متر مختلط چنان عملکرد درخشانی داشت که سرمربی تیم ملی آمریکا، او را متهم کرد که بهصورتی سیستماتیک دوپینگ کرده است. هر چند چین در این رقابتها با 10مدال ( در برابر 31مدال آمریکا) در رده دوم قرار گرفت اما زنگ خطر را برای آمریکا و دیگر قدرتهای سنتی این رقابتها به صدا در آورد. فرانسویها هم با درخشش آنیل یانیک که دو مدال طلا و یک نقره در این رقابتها کسب کرد، بالاخره نتیجه سالها تلاش هدفمند خود را گرفتند و توانستند بعد از چین سومین تیم برتر رقابتهای شنای المپیک باشند. ناامیدی بزرگ در شنا برای آلمان بود که برای اولینبار بعد از نزدیک به 70سال حتی نتوانست یک مدال هم از رقابتهای شنا کسب کند.
لندن اما تنها دو و میدانی و شنا نبود؛ در اولین روز این بازیها، رکوردشکنی یک نابینا در تیراندازی با کمان، دنیا را غافلگیر کرد. ایم دونگ هیون در کره بهصورتی قانونی یک نابینا به شمار میرود و دیدش آنقدر ضعیف است که برای تیراندازی به هدف، تنها سعی میکند به وسط هدفی رنگی و مبهم که 70متر جلوتر قرار دارد بزند. او نهتنها رکورد شخصی خودش را سه امتیاز بهبود بخشید که به تیم کره جنوبی هم کمک کرد تا رکورد جهانی را بشکند.
یکی از جذابترین فینالهای المپیک لندن هم، فینال سهگانه زنان بود که برنده آن تنها با تصاویر فوتوفینش مشخص شد. بعد از یک و نیم کیلومتر شنا، 43کیلومتر دوچرخهسواری و 10کیلومتر دویدن، نیکولا اسپریگ از سوئیس و لیسا نوردن از سوئد چنان شانه به شانه از خط پایان گذشتند که تنها تصویر فوتوفینش مشخص کرد ورزشکار سوئدی زودتر پنجه پایش را از خط پایان عبور داده است.یکی از بزرگترین تیمهای ناکام این دوره از رقابتها هم تیم فوتبال برزیل بود که با ستارههایش امیدوار بود طلسم نگرفتن مدال طلا در المپیک را بشکند اما مکزیک با پیروزی برابر برزیل در فینال، برای اولین بار در تاریخ در رشته فوتبال المپیک به مدال طلا رسید و انتظار برزیلیها را چهار سال بیشتر کرد.در لندن، 32رکورد جهانی جا بهجا شد که هشت تای آنها در شنا بود. چین، انگلیس، بریتانیا و آمریکا هر کدام با پنج رکورد، بهترین کشورهای المپیک لندن در این زمینه بودند. از میان 205کشوری که در این بازیها شرکت کرده بودند، 85کشور به مدال رسیدند که 54کشور، دستکم یک مدال طلا کسب کردند. بحرین، بوتسوانا، قبرس، گابن، گواتمالا و مونتهنگرو برای اولین بار در تاریخ توانست در المپیک به مدال طلا دست پیدا کنند. با شرکت دو ورزشکار زن عربستانی، برای اولین بار در تاریخ برگزاری رقابتها، تمام کشورهای شرکت کننده در المپیک ورزشکاران زن هم داشتند.
اشکهای المپیکی
برندگان و بازندگان زیادی در المپیک از غم شکست یا خوشحالی پیروزی، اشک میریختند اما گریه دو ورزشکار در لندن، هیچگاه فراموش نخواهد شد. در نیمهنهایی شمشیربازی اپه، شین آ لام ورزشکار اهل کرهجنوبی، بهخاطر اشتباه مسئولان در نگهداشتن زمان، در عرض یک ثانیه، مغلوب حریف آلمانی خود شد و نتوانست به فینال بازیها صعود کند. ورزشکار 25ساله اما نمیتوانست این موضوع را باور کند و نزدیک به نیم ساعت در ورزشگاه نشست و گریه کرد. هرچند در پایان بازیها یک جایزه ویژه به او داده شد اما شین آ لام هرگز اتفاقی که برایش افتاده است را فراموش نخواهد کرد؛ «این جایزه چیزی را تغییر نخواهد داد چون من میخواستم مدال المپیک داشته باشم.»گریههای فلیکس سانچز 35ساله قهرمان دو 400متر المپیک از جمهوری دومینیکن هم هنگامی که مدال طلا را به گردن انداخته بود یکی از احساسیترین لحظات المپیک را رقم زد. سانچز در آتن قهرمان دو 400متر شده بود اما در المپیک پکن، در روز مسابقهاش خبر فوت مادربزرگش را شنید و نتوانست حتی به دور دوم صعود کند. اما همان روز بهخودش قول داده بود که یک مدال برای مادربزرگش بگیرد. در لندن او به مدال طلای المپیک رسید و به گفته خودش هنگامی که آن را دریافت میکرد، مادربزرگش را هم در کنارش حس میکرد؛ «وقتی روی سکو بودم و سرود پخش میشد یک دفعه باران گرفت. این احساس به من دست داد که او هم همراه با من اشک شوق میریزد.»