حال قرار است تا پایان سال92 معادل 50درصد از کل معاملات برق کشور در بورس انرژی انجام شود.شکلگیری آژانسهای تجاری برق یکی از برنامههایی است که از سوی شرکت مدیریت شبکه برق بهعنوان مدیر اصلی توزیع برق ایران دنبال میشود. براساس گفتههای معاون بازار برق ایران این آژانسها تا سال93 شکل خواهند گرفت و پس از آن معاملات بورس انرژی با فعالیت مؤثر این آژانسها دنبال خواهد شد.آژانسهای تجاری برق، شرکتهایی هستند که پس از شکلگیری، میتوانند در نقش خریدار وارد رقابت برای خرید برق نیروگاههای کشور شوند. درباره همین موضوع و برنامههای آینده بورس انرژی با رضا ریاحی، معاون بازار برق ایران گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
- ارزیابی شما از روند آغاز معاملات بورس انرژی چیست؟
با توجه به شرایطی که داشتیم معاملات بورس انرژی به خوبی آغاز شد. هماهنگیها خیلی خوب انجام شد البته دوست داشتیم با حجم بالاتر و گستردگی بیشتری کار را شروع کنیم ولی خب عملا اتفاق نیفتاد. باید بتوانیم گروههای بیشتری را بهعنوان خریدار وارد بورس کنیم چون الان در بخش تولید تقریبا حجم خوبی برای تولید وجود دارد و نیروگاههای خصوصی در حدود 10هزار مگاوات برق تولید میکنند. ایران به لحاظ تولید برق در دنیا رتبه چهاردهم را داراست و از این لحاظ در جایگاه خوبی قرار داریم.
- چگونه میتوان به معاملات بورس انرژی رونق داد؟
از لحاظ تولید ظرفیتمان کافی است حتی اگر بتوانیم حجم خرید را افزایش دهیم میتوانیم کار را گسترده کنیم. اگر بتوانیم منابع بیشتری به شرکتهای توزیع تخصیص بدهیم تا خرید بیشتری انجام شود معاملات بورس انرژی توسعه بیشتری پیدا میکند اما این وابسته به مکانیسمهای دولتی است برای این کار باید به سمت خصوصیسازی پیش برویم و بتوانیم گروهی از مصرفکنندههای عمده را وارد بورس کنیم که اگر اتفاق بیفتد میتوان دامنه توسعه را گسترش داد. باید بتوانیم تا حدامکان بخش خصوصی را در بورس انرژی درگیر کنیم و هرچه گروه خریدارها افزایش پیدا کند طبیعتا حجم معاملات در بورس انرژی هم افزایش مییابد. برنامه ما این است که تا پایان سالجاری 50درصد معاملات برق در بورس انرژی انجام شود.
- قرار بود آژانسهای معاملات برق بهعنوان حلقه واسط و انجام معاملات در بورس انرژی شکل بگیرند. کار تاسیس آژانسهای تجاری برق به کجا کشید؟
شرکتهای واسطهای در مراحل بعدی راهاندازی بورس انرژی قراردارند. در گام اول باید خریدارهای عمده و حتی مصرف کنندههایی نظیر شرکتهای بزرگ را وارد بورس انرژی کنیم. در دنیا عرف نیست که مصرفکنندههای خرد مستقیم از بورس خرید کنند. معمولا شرکتهایی وجود دارند که برق را عمده از شرکتها خریداری میکنند و به مشترکین خرد تخصیص میدهند. در بورسهای انرژی،معمولا بین این شرکتهای خردهفروش شرکتها رقابت میشود. در بورسهای اروپایی 6-5 آژانس بزرگ برق هستند که میتوان از آنهابه صورت خرد برق خریداری کرد. اینها شرکتهای تجاری هستند که هر کدام با شرایطی برق را میفروشند و بین آنها رقابت است و خریدار خیلی راحت میتواند انتخاب کند و فضای رقابتی خیلی خوبی بین این شرکتها ایجاد میشود. در حال حاضر طرح مطالعاتی راهاندازی آژانسهای تجاری برق در دست انجام است و اگر شرایط خوب پیش برود در انتهای سال93-92 آژانسهای تجاری برق در بورس انرژی فعالیت خود را آغاز خواهند کرد و این موضوع کار دور از دسترسی نیست.
- چه عوامل تشویقی و امتیازهایی برای خریداران خصوصی و شرکتها وجود دارد که اینها بتوانند بیایند و وارد این رقابت شوند؟
طبیعتا انگیزهای که میتواند وجود داشته باشد انگیزه مالی است. الان یک برق منطقهای از بازار برق فعلی برق را بهطور متوسط 40تومان خریداری میکند و سپس به یک کارخانه فولادساز میفروشد در حالی که شاید اگر همان کارخانه فولاد برق مورد نیازش را بهطور مستقیم از بورس انرژی بخرد هزینه کمتری پرداخت کند و بتواند هر کیلووات برق را کمتر از این رقم در این بورس خریداری کند و نفع بیشتری ببرد.
- عملا چه صنایعی میتوانند بهعنوان مشتری وارد این بورس شوند؟
فکر میکنم گروههایی که روی شبکه انتقال هستند خیلی راحتتر بتواند وارد بورس شوند و خریدشان را در بورس انجام دهند. کسانی که ولتاژهایشان در سطح بالاتری قرار دارد مثل صنایع پتروشیمی و فولاد و کارخانههای بزرگ که حجم مصرفی عمده دارند میتوانند از مشتریان بورس انرژی باشند.
- آیا با این گروه از خریداران مذاکرهای هم انجام شده است؟
قبلا در مورد قراردادهای دوجانبه جلساتی با این شرکتها داشتیم و بهطور موردی جلساتی برگزار شده است ولی به این شکل که خریدشان از بورس انجام شود سعی میکنیم در این مورد جلساتی داشته باشیم و بیشتر روی این موضوع کار کنیم.
- یکی از بحثهایی که مطرح است بحث صادرات برق از طریق بورس انرژی است. بهنظر شما با تاسیس بورس انرژی تا چد حد میتوان به هدف صادرات برق نزدیک شد؟
این امکان وجود دارد تا در کنار رینگ داخلی که در بورس فعال شده یک رینگ صادراتی داشته باشیم بهترتیبی که افرادی که تولیدکننده خصوصی هستند در رینگ صادراتی بتوانند کالاهای خودشان را عرضه کنند و شرکتهای خارجی که میخواهند برق را بخرند بتوانند از بورس بخرند و بابت انتقال برق تا نقطه مرزی حق ترانزیت را به وزارت نیرو پرداخت کنند. این در واقع در قانون پنجم هم دیده شده که به بخش خصوصی اجازه صادرات داده شود و مجوز قانونی آن وجود دارد و منع قانونی ندارد و زمینه این کار مهیا شده است که یک رینگ صادراتی داشته باشیم و عرضه انجام شود و این طبیعتا کمک میکند قیمتهای مناسبتر و واقعیتر شکل بگیرد که کمک کند به صادرات برق ایران. ما تقریبا با تمام کشورهای همسایه ارتباط الکتریکی داریم چون شبکهها به همدیگر متصل هستند بنابراین امکان صادرات برق با درنظر گرفتن میزان ظرفیت تولید برق در کشور و تاسیس بورس انرژی وجود دارد.
- آیا اقدام عملی هم در اینباره انجام شده است؟
یکی از ایدههایی که در اجلاس اکو در تهران از طرف ما مطرح شد موضوع صادرات برق بود.در واقع کشورهای عضو اکو میتوانند از طریق بورس انرژی مبادلات تجاری برق را برای گسترش همکاریهایشان انجام دهند که این به نفع منطقه است.
- در حال حاضر چه تعداد نیروگاه در ایران وجود دارد و چه تعداد از این نیروگاهها خصوصی و چه تعداد دولتی هستند؟
در حال حاضر 100نیروگاه و 39 شرکت توزیع در ایران فعال هستند، نیروگاهها، فروشنده برق و شرکتهای توزیع، خریدار برق هستند. سقف مالکیت دولت در این شرکتها کمتر از 50درصد است بنابراین از لحاظ قانون تجارت، شرکتهای توزیع ، خصوصی محسوب میشوند البته بنا براین است که این سهام هم واگذار شود. الان 15نیروگاه خصوصی داریم که حدود 10هزار مگاوات ظرفیت دارد که به 40درصد این ظرفیت اجازه دادیم در بورس انرژی فعال شود یعنی حدود چهارهزار مگاوات.
- با شکلگیری آژانسهای تجاری برق فعالیت شرکتهای توزیع برق چه خواهد شد؟
شرکت توزیع دو وظیفه اصلی را انجام میدهد، در بخش توزیع ابتدا برق را انتقال میدهند یعنی از شبکه انتقال، برق را تحویل میگیرند. این وظیفه، سیمداری است و سیم در انحصار شرکت توزیع است؛ یعنی وقتی خانه شما در محدوده تهران بزرگ است شما ملزم هستید برق را از سیمی که تحت مدیریت شرکت توزیع تهران بزرگ است تحویل بگیرید، بنابراین در رابطه با این فعالیت، شرکت توزیع تهران بزرگ یک انحصار دارد اما شرکت توزیع یک فعالیت دیگر هم انجام میدهد که وظیفه تجاری است یعنی برق را از بازار برق میخرد و به مشترکین تحویل میدهد. این دو فعالیت در شرایط حاضر در داخل شرکتهای توزیع در همدیگر ادغام شده و یک شرکت هر دو وظیفه را برعهده دارد اما هیچ دلیلی وجود ندارد هر دو مسئولیت در انحصار یک شرکت باشد. در واقع یک شرکت میتواند کار سیمداری را انجام دهد و یک یا چند شرکت دیگر کار تجاری را انجام دهند.اگر این اتفاق بیفتد بین این آژانسهای سرویسدهنده نهایی رقابت پیش میآید ولی طبیعتا پول ترانزیت را به شرکت سیمدار مربوطه خواهد داد. این به این معناست که اگر کار تجاری را به شرکت سیمدار محول کنیم چون خود سیم در انحصار هست میتواند قیمت را تحمیل کند ولی رقابت شکل نمیگیرد. پس باید وظیفه تجاری را از وظیفه سیمداری جدا کرد. این ایده است که اگر اتفاق افتاد رقابتی در بطن توزیع شکل میگیرد که میتواند هم باعث بالا رفتن کیفیت برق و کاهش قیمت شود؛ چون برای مشترک نهایی حق انتخاب وجود دارد و میتواند برق را از آژانسهای مختلف بخرد سیمدار براساس تعرفههای تعیین شده میتواند کار کند و در همه کشورها تابع یک نرخ و تعرفه خاص است.
- آیا میتوان بین شرکتهای توزیع که وظیفه سیمداری را انجام میدهند هم رقابت ایجاد کرد؟
حداکثر کاری که توانستهاند در زمینه توزیع در دنیا انجام دهند همین است که فعل تجاری را از کار بهرهبرداری جدا کردند و صنف تجاری را رقابتی کردند و بیشتر از این از لحاظ اقتصادی صرفه ندارد که بخواهید سیمدار را چند تا بکنیم چون لازمه این کار این است که برای هر کدامیک شبکه ایجاد کنید و این از لحاظ فنی مقرون به صرفه نیست.
- مرحله دوم هدفمندی یارانهها چه تأثیری در بورس انرژی خواهد داشت؟
هرچه مصرفکننده نهایی به سمت قیمتهای واقعی پیش برود حقیقتا در جهت کمک به بحث بورس انرژی خواهد بود چون یکی از اهدافی که در بورس تعریف میشود این است که قیمت واقعی برق کشف شود. پس رویکرد اصلی بورس انرژی با رویکردی که در هدفمندی یارانهها دنبال میشود، منطبق است.
- منافع بورس انرژی برای مصرفکننده خرد چیست؟
وقتی که کل فرایند تولید، انتقال و توزیع در دست دولت باشد، چون سرجمع هزینه که در این سه بخش انجام میشود باید از مصرفکننده گرفته شود هیچ دلیلی برای افزایش بهرهوری و بهبود کار وجود ندارد؛ چون در چنین سیستمی هرچه هزینه شود نهایتا در قالب تعرفههای برق باید از مردم بگیریم تا اینکه سیستم پا برجا بماند؛ بنابراین دلیلی ندارد نیروگاهها با هم رقابت کنند تا قیمت را کاهش دهند چون هزینهها با تعرفههای گرفته شده پوشش داده میشوند. این ایده در دنیا مطرح شده که بهرهوری در سیستم برق بالا برود؛ یعنی نیروگاهها برق را تولید میکنند رقابت کنند تا بتوانند برق را با قیمت پایینتری تحویل شبکه بدهند. از طرفی شرکتهای خردهفروش که برق را میخرند و تحویل میدهند در یک فضای رقابتی فعالیت کنند و مصرفکننده این قدرت انتخاب را داشته باشد که برق را از جایی بخرد که هم ارزانتر باشد و هم با کیفیتترباشد. اینکه مصرفکننده برق، قدرت انتخاب داشته باشد بستگی به ایجاد و تشکیل آژانسهای خرید دارد.
- ایجاد اینگونه آژانسها به چه مقدار زمان نیاز دارد؟
من از لحاظ مطالعاتی و فنی کار را دور از دسترس نمیبینم و درعرض یک یا دو سال قابل انجام است؛ چون شرکتهای توزیع در حال واگذاری هستند و برنامه وزارت نیرو براین است که این شرکتها واگذار شوند.
- آیا قرار نیست فضای فیزیکی نمادین بهعنوان یک تالار برای بورس انرژی درنظر گرفته شود یا اینکه قرار است بورس انرژی بهصورت مجازی به فعالیتش ادامه دهد؟
در همه جای دنیا بورسهای انرژی بهصورت مجازی و الکترونیک فعالیت میکنند. طبیعتا اینجا هم با همین فرایند شروع میشود و الان در این زمینه مشکلی وجود ندارد و دید منفی وجود ندارد و از فعالیت بورس انرژی به صورت کامل حمایت میکنیم.