باید یادی کنیم از همان دیدبان خط مقدم، لیسانس وظیفه، سرباز انشایی که وقتی نیروهای دشمن را در منطقه شیاکوه دید گرای همانجا را به توپخانه خودی داد و با گلولهباران آن منطقه علاوه بر بههلاکت رساندن نیروهای دشمن، خودش نیز به شهادت رسید و در آخرین لحظهها از پشت بیسیم اعلام کرد که به امام و مادرم بگویید شیاکوه لرزید اما انشایی نلرزید. در روزهای آغازین حمله دشمن، سربازان نشان دادند که برای شهادت آمادهاند. نیروهای عراقی 12لشکر (پنج لشکر پیاده، پنج لشکر زرهی و دو لشکر مکانیزه) و 45تیپ مستقل شامل 10تیپ پیاده، یک تیپ زرهی، یک تیپ مکانیزه، سه تیپ نیروی مخصوص، 10تیپ گارد ریاستجمهوری و 20تیپ گارد مرزی بودند. تجهیزات این کشور شامل 800قبضه، 5400تانک و نفربر، 400قبضه توپ ضدهوایی، 366فروند هواپیما و 400بالگرد بود. در روزهای آغاز حمله سراسری دشمن که با کمک بسیاری از کشورها همراه و بیشباهت به جنگ جهانی سوم نبود، کشور عراق از محورهای شلمچه و طلائیه وارد خوزستان شد و تبلیغات زیادی برای بزرگ جلوهدادن حمله خود در رسانههای جهانی انجام داد که میتوان به تغییر نام شهرها در ایران اشاره کرد؛ سوسنگرد به خفافیه، خرمشهر به محمره، اهواز به الاحوار و خوزستان به عربستان.
نیروی زمینی ارتش سرافراز ایران اسلامی بهعنوان پایه و ستون اصلی و با حمایت و پشتیبانی ملت فداکار در فرصتی اندک در تمام خطوط نبرد به مقابله با دشمن پرداخت و در روند هشت سال دفاعمقدس مرزهای کشور را حفظ و تاریخ ارزشمندی را برای نسلهای آینده به یادگار گذاشت؛ نبردهای ماندگاری که در هیچیک از جنگهای دنیا کارشناسان مسائل نظامی نظایر آن را سراغ ندارند.
درست زمانی که جنگ آغاز شد نیروی زمینی ارتش، مردانه در مقابل تجاوز دشمن ایستاد. درجهداران و افسران شجاع این نیرو در برابر دشمن تا دندان مسلح ایستادند و حضوری مستمر در سالهای جنگ و حتی با پایان جنگ در مرزها از خود نشان دادند. با اینکه نباید نقش دیگر نیروها را نادیده گرفت لیکن باید گفت که این نیرو در زمان جنگ آمادهترین نیروی نظامی بود. اما جدا از پرسنل این نیرو، پرسنلی دیگر در این نیرو و ارتش خدمت میکردند که در سالهای جنگ با سه میلیون شرکتکننده بالاترین آمار حضور در جبههها را درمیان نیروهای نظامی در جنگ داشتند. این نیرو با چیزی حدود 37هزار شهید دارای بالاترین آمار شهدا در جنگ است.
گفتنی است که شهر تهران با وجود هشت هزار شهید از این نیرو، بالاترین رتبه را از نظر داشتن شهید در کشور داراست. اینان کسانی نیستند جز سربازان عاشق وطن که شاید حتی خود ما هم در کنارمان سربازانی از آن دوران را داشته باشیم. گروهی از این شهدا سربازان احتیاط (سربازان منقضی خدمت 56 که گروهی از آنان هم در جنگ عمان شرکت داشتند) بودند که در روزهای اولیه جنگ که نیروهای ایرانی تحت فشار دشمن بودند با وجود آنکه خدمت خود را به پایان رسانده و به آغوش خانوادههای خود بازگشته بودند، در روزهایی که دشمن لحظه به لحظه به مرزها نزدیکتر میشد همین سربازان دوران احتیاط طاقت نیاورده و دوباره به لباس مقدس سربازی بازگشتند تا به دفاع از کشورشان بپردازند. خیلی از آنها دارای خانواده و فرزند بودند و مشغول زندگی روزمره. سربازان احتیاط، میهنپرستانی بودند که یادشان باید گرامی داشته شود. با بالاگرفتن روزهای جنگ، تعداد سربازها که سن و سالی هم نداشتند حضورشان در جنگ بیشتر شد و توان نظامی کشورمان نیز بالا رفت و نیروهای ایرانی توانستند دشمن را متوقف کنند. میدانهای نبرد هشت سال دفاعمقدس و زندانهای بعثیها و وجب به وجب خاک کشور عزیزمان جایی نیست که رد پای سربازی وجود نداشته باشد.
سربازهای اقلیتهای مذهبی کشورمان در طول هشت سال، حضوری جانانه در این جنگ داشتند. سربازی واژهای مقدس و بزرگ است؛ یعنی سر دادن در راه وطن، عاشق بودن بهخاطر وطن؛ وطنی که تکتکمان حاضریم در راهش جانمان را از دست بدهیم چرا که غیرت ایرانی سرمشق گرفته از ظهر عاشوراست اجازه تجاوز به خاک ایرانمان را به هیچ بیگانهای نمیدهد. لشکر ه تاریخ روزهای دفاع از وطن بازگردیم؛ شبهای سرد غرب کشور و روزهای گرم و طاقتفرسای جنوب، از سردشت و مریوان تا آبادان و خرمشهر، نمیتوانیم دلاور مردی سربازانی را که بزرگترین افتخارشان گمنامیشان است نادیده بگیریم؛ همانهایی که با وجود سن کمشان به جبههها رفتند تا در کنار معلمانشان که فرماندهانشان هم بودند به دفاع بپردازند؛ همانهایی که در یکی از بزرگترین عملیاتهای کشور (والفجر8) غذا، آب و خواب را بر خود حرام دانستند تا مادران و خواهرانشان صدای هیچ متجاوزی را درکوچه پسکوچههای شهر نشنوند.
باید دوباره در روزی به نام روز نیروی زمینی ارتش یادی کنیم از سرباز یوسف حیدری که در روزهای آخرین جنگ با بستن نارنجک بهخود میان تانکهای دشمن رفت و با صدای انفجاری آنان را متوقف کرد و یا سرباز صابر همیشگی که برای نابود کردن کمین دشمن، تیربار بهدست جلو رفت و حاضر نشد که از داخل کانال که پر از شهدای سرباز وطن بود به طرف کمین برود چرا که نمیخواست پایش را روی پیکر پاک شهدا بگذارد پس از بیرون کانال به سمت کمین رفت و با فتح کمین دشمن، خودش نیز شهید شد و به داخل کمین افتاد. مگر میشود ما روزی بهنام ارتش داشته باشیم و از این پرافتخارترین و گمنامترین نیروهایش نام نبریم؟ همانهای که در کنار فرماندهان پرافتخارشان، شهید صیاد، نیاکی، فلاحی، آبشناسان، دوران، همتی، کشوری، شیرودی، زارعیان و... حماسهای بزرگ آفریدند.تاریخ کشورمان و هشت سال دفاعمقدس کم نداشتند از این سربازان که نسلشان نه فراموششدنی و نه تمامشدنی است. روز پرافتخار نیروی زمینی ارتش و ارتش بر تمامی غیور مردان ارتشی مبارک باد.
*سرباز، بیسیمچی نمونه و نویسنده دفاعمقدس