بنابراین رشد تقاضا باعث افزایش قیمت کالاها و خدمات و بالارفتن فشار هزینه در بخش تولید کالاها و ارائه خدمات شده است و به این ترتیب اقتصاد ایران با پدیده رشد توأمان تقاضا و افزایش هزینهها مواجه است و مشخص نیست سیاست دولت برای برگرداندن ثبات و اعتماد به اقتصاد چیست؟
از سوی دیگر بانک مرکزی هم در برابر این موج تورمی منفعل شده و برنامه مشخص و روشنی برای جلوگیری از رشد تورم با اصلاح سیاستهای پولی با رویکرد مدیریت نقدینگی در دست ندارد. در چنین وضعیتی تغییر نرخ سود بانکی تنها یکی از پارامترها در یک بسته پولی جامع و فراگیر محسوب میشود و اگر اجازه اصلاح نرخ سود بانکی دستکم به میزان تورم اعلام شده داده شود، مهم این است که بانکها بتوانند نقدینگی جمعشده را به بخش تولید و رونق فعالیتهای مولد اقتصادی سوق دهند در غیراین صورت نقدینگی جمعآوری شده باعث خواهد شد تا قیمت تمامشده پول در نظام بانکی افزایش یابد.
بنابراین بالابردن نرخ سود سپردههای بانکی برای جمع کردن نقدینگی به تنهایی پاسخگو نخواهد بود، بهویژه اینکه شاهد هستیم بانک مرکزی بهعنوان صندوق دولت مرتبا حجم نقدینگی را افزایش داده است و با این شرایط انتظار اینکه مردم با نرخ سود پایینتر از تورم نقدینگی خود را نزد شبکه بانکی سپردهگذاری کنند، چندان منطقی بهنظر نمیرسد. باید قبول کنیم که افزایش حجم نقدینگی و سرگردانی آن باعث تخریب بازار میشود.
از زاویه دیگر در حال حاضر با پدیده ریال ترسی در سطح جامعه مواجه هستیم که علت آن را باید در شکلگیری ابرتورم دانست که بهتدریج پول ملی نقش خود را بهعنوان ذخیره عرضه یا وسیله مبادله از دست میدهد و ارزش پول ملی نزد مردم مخدوش میشود و کمتر کسی حاضر میشود پس انداز ریالی داشته باشد و همه درصدد این برمیآیند تا پسانداز خود را تبدیل به کالا، ارز و سکه و... کنند. بهنظرم شکلگیری پدیده ریال ترسی ناشی از ناتوانی بانک مرکزی برای مهار تورم و حفظ قدرت خرید مردم است. حالا در این شرایط زمانی تأکید دولت مبنی بر تک نرخیکردن ارز به میزان هر دلار 2450تومان جای سؤال است؛ چرا که انتظار افزایش نرخ ارز در بازار آزاد چندان بعید بهنظر نمیرسد بهویژه اینکه دولت به جای تک نرخی کردن ارز، سیاست افزایش نرخ مرجع به میزان 100درصد را دنبال میکند که در این صورت نگرانی جدی این خواهد بود که بانک مرکزی تسلط خود را بر بازار از دست بدهد و دیگر نتواند نقدینگی مازاد را به سپرده بانکی تبدیل کند که به این ترتیب اقتصاد ایران در دام نقدینگی گرفتار خواهد شد.
خروج از این وضعیت نگرانکننده در گرو این است که اعتماد مردم به مسئولان و تیم اقتصادی دولت و بانک مرکزی احیا شود و برگرداندن تعادل و ثبات بخشیدن به قیمتها به شرطی شدنی است که مجموعهای از سیاستهای اصلاحی با رویکرد مهار تورم اجرا شود و مردم به این باور برسند که وعده دولت و گفتههای تیم اقتصادی دولت محقق خواهد شد، البته تحقق این مهم بسیار دشوار و پیچیده است.