محمدباقر قالیباف، شهردار تهران در مسجد امیرالمومنین(ع) شیراز و در جمع نمازگزاران با اشاره بهعبارت مکتب ایرانی که جدیداً مطرح میشود، گفت: افتخارمان این است که ایرانی هستیم ولی باید بدانیم که مکتب ما، مکتب ایرانی نیست. مکتب ما، مکتب اهلبیت(ع) است و آنقدر که این مکتب به ایران خدمت کرده، هیچ مکتبی خدمت نکرده است.
شهردار تهران خطاب به مسئولان کشور و همچنین خودش گفت: راهپیمایی 22بهمن سال 91پرشکوهتر از سالهای گذشته انجام شد و سابقه چنین حضوری را در سالهای گذشته نداشتیم. این به این معنی نیست که مردم از ما راضی هستند، خیر. مردم آنقدر فهیم و بصیر و آگاه هستند که عملکرد امثال بنده را بهحساب دین و انقلاب و نظام نگذارند. وی در ادامه خاطر نشان کرد:
ما از امام(ره) آموختیم که اگر به این ملت خدمت نکنیم و مشکلات و مسائل اقتصادیشان را حل نکنیم و کشور را در مسیر پیشرفت قرار ندهیم هم بهخود و خون شهدا خیانت کردهایم و هم به آرمانهایی که برای آن شهید دادیم. چه بسا جوانانی که انقلاب را ندیدند و دفاعمقدس را لمس نکردهاند، سوءمدیریت و نارساییهای اقتصادی را بهحساب انقلاب و اسلام بگذارند. دشمنانمان نیز همین را میخواهند و آنها که از ترور به جایی نرسیدهاند، امروز بهدنبال این هستند که باور جامعه و جوانان را به اینجا برسانند که اسلام دردی از شما دوا نمیکند.
قالیباف با اشاره به فرمایش امام علی(ع) خطاب به مالک اشتر درخصوص دریافت خراج و خدمت به تأمین آسایش زندگی مردم گفت: دین اسلام به ما دستور داده که به اقتصاد مردم توجه داشته باشیم. سال گذشته رتبه اول در حوزه امر به معروف به شهرداری تهران اختصاص یافت اما من بهعنوان یک رزمنده این را قبول ندارم. ما اگر میخواهیم امر به معروف بکنیم باید فقر را ریشهکن کنیم. در جامعهای که پدر شرمنده فرزندانش است، تربیت نیز با مشکل مواجه میشود. کسی که فقیر شد تسلیم قدرت و ثروت و چاپلوس میشود. با این فضا دیگر امر به معروف چه اهمیتی دارد.
قالیباف با اشاره به نظام بانکداری ایران گفت: امروز نه اینکه روابط بانکداری ما غیراسلامی است، تمام فقها این ساختار را تأیید کردهاند، ولی کاری که در بانکها انجام میشود کاری نیست که در فقه گفته شده است. وقتی ربا در زندگی مردم وارد شد و بهصورت سیستمی درآمد، دیگر گوش شنوایی برای امر به معروف پیدا نمیشود. وی با اشاره به نامگذاری سال حماسه سیاسی و اقتصادی از سوی مقام معظم رهبری گفت: 30 سال از انقلاب گذشته است و همه، افراد را میشناسند.
اما باید تحقیق کنیم و ببینیم کارنامه افراد مورد قبول هست یا خیر؟ با اطمینان عرض میکنم کشور ظرفیتهای اقتصادی و منابع انسانی بسیاری دارد که با مدیریت میتوان بخش بزرگی از مسائل اقتصادی را حل کرد. وی تأکید کرد: نه آمریکا آنقدر بزرگ و نه دنیا آنقدر کوچک است که تحریمها بر ما اثر بگذارد. ما چون انقلابمان اسلامی است و در فرهنگ عاشورا تربیت شدهایم، جان، مال و فرزند خود را فدا میکنیم ولی عزت خود را نمیدهیم. آمریکا عزت ما را نمیتواند بگیرد اما نباید ضعف درونیمان را به آمریکا نسبت دهیم.
محمدباقر قالیباف ادامه داد: در ضعف مدیریت همین بس که با نفت 10دلار، تا 120دلار که در یک دهه فروختیم درآمدمان چهار یا پنج برابر شد ولی شرایط اقتصادیمان بدتر شد. پس مشکلمان پول نیست. مشکلمان این است که از فرهنگ دفاعمقدس دور شدهایم. دروغ و ریا وظایف روزانهمان شده و آبروریزی و پردهدری نقل هر مجلس شده. باید بدانیم که از نردبان دروغ، ریا، تزویر و تهمت نمیتوانیم به بام سعادت برسیم. شهردار تهران افزود: بنده اگر خود را در معرض انتخاب قرار دادهام، براساس تجربیات گذشته و وظیفهای است که حس کردم و طی آن برنامهای به همراه 250نفر از متخصصان در 24سرفصل در حوزه جوانان، زنان، فرهنگ، سیاست خارجی و. . . پیشبینی کردهام.
البته برنامه کفایت نمیکند. ما برنامه 1404را نیز داریم که در هشت سال گذشته چهاردرصد هم پیشرفت نداشته است. ما در کنار یک برنامه، کارنامه مشخص نیز میخواهیم و در کنار آن تیم مشخص نیز نیاز است که از دو ویژگی پیروی کند. اول معتقد به نظام اسلامی و ولایت باشد و دوم مدیر و باعرضه؛ هرچند آن مدیر با بنده مخالف یا موافق باشد. قالیباف همچنین در دیدار با
آیت الله حائری شیرازی عضو مجلس خبرگان با اشاره به موضوع سیستم اقتصادی کشور گفت: درد این است که انقلاب را با این همه عظمت به سرانجام رساندیم اما اقتصاد که اساس کار است را رها کردیم.
در جمعی از روحانیون، فردی از من پرسید که برای امر به معروف و نهی از منکر چه کردهاید؟ گفتم اگر منظور کار ستاد امر به معروف است که ما در بخشهای مختلفی مانند نماز، حجاب و امر به معروف چند سال است از طرف دستگاههای مرتبط رتبه اول را کسب میکنیم اما اگر از من بپرسید میگویم این وضع مناسب نیست چون اگر میخواهیم امر به معروف کنیم باید ربا را حذف کنیم تا مشکلات جامعه برطرف شود. من بهعنوان کسی که در تمام سالهای بعد از جنگ در موضوعات سازندگی و پیشرفت کشور و در بخشهای مختلف درگیر بودهام فکر میکنم در این حوزه دچار سردرگمی هستیم و علتش آن است که دستور خدا را حاکم نکردیم و همچنان اقتصاد سرمایهای بر کشور ما حاکم است و همانگونه که به شما قول دادهام اگر خواست خدا بود و توفیق خدمت به مردم را داشتم، قول دادهام دو موضوع را بهصورت جدی دنبال کنم. یکی آنکه در ظرف دو سال یک آرامش بر اقتصاد کشور حاکم میکنم و موضوع اقتصاد اسلامی را بهصورت جدی دنبال خواهم کرد و دیگری توجه جدی به فرهنگ است.
محمدباقر قالیباف همچنین دیروز که به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز در نشست پرسش و پاسخ دانشجویی این دانشگاه حضور پیدا کرده بود، گفت: انقلاب ما، انقلاب اسلامی صرف است و یک انقلاب سیاسی نیست. مردم برای دینشان و برای باورهای دینیشان انقلاب کردند. برای اینکه احساس کردند خداوند تبارک و تعالی زمانی که روحش را بر انسان دمید و بر او احسنت گفت، دو چیز را به او اعطا کرد. آزادگی و انسانیت. و براساس باورهای دینی، اگر انسانها در هدایت قدسی قرار نگیرند ضمانتی برای انسانیت و آزادگیاش نیست.
وی با بیان این مطلب که «مردم ما انقلاب کردند که در آن به سمت رشد و تعالی حرکت کنند؛ و به سمت هدایت قدسی رهنمون شوند، مردم ما برای مادیات و رفاهیات انقلاب نکردند.» گفت: انقلاب اسلامی به رهبری امام توانست با مبانی دینی در مسند قدرت قرار بگیرد ولی باید بدانیم امروز که در مسند قدرت قرار گرفتهایم، رشد نظریاش که بر مبانی دینی و هدایت قدسی است باید توأمان بشود با رکن اجرایی، تا این شعار که اگر انسان در سایه اسلام قرار گرفت، زندگی دنیوی و اخرویاش تضمین میشود محقق شود.
شهردار تهران تصریح کرد: امروز ما دچار فراز و نشیبهای بخش رکن اجرایی و تحقق آرمانهای انقلاب هستیم و کارنامهمان نیز این را نشان میدهد لذا معتقدم کارآمدی نظام اسلامی به اندازه مبانی نظری که براساس آن انقلاب کردیم، مهم است و الا تداوم انقلاب با چالش روبهروست.
شهردار تهران خاطرنشان کرد: برای این کارآمدی و تحقق عینی باورها نیازمند این هستیم که برای اداره جامعه به علم، پژوهش و دانش اهمیت بدهیم. امروز وقتی نگاه میکنیم دانشگاه و نخبگان ما از متن به حاشیه کشیده شدهاند و این چالش بزرگی است. ما باید دانشگاه را فرصت بدانیم اما در رفتار اینگونه نشان میدهیم که دانشگاه تهدیدی برای ماست تا فرصت. اشکال ما فاصله بین دانش و آنچه امروز به عینیت میرسد است به این معنا که ارکان اجرایی ما چه مقدار به سمت دانشگاه حرکت میکند، و از طرف دیگر پژوهشها و تحقیقات دانشگاههای ما چه مقدار به سمت چالشهای ما حرکت میکنند.
قالیباف با اشاره به اینکه کشور ما در حوزههای مختلف مهندسی و فنی در مرزهای دانش قرار دارد، تأکید کرد: با همه این شرایط و با وجود این موقعیت و جایگاه علمی وقتی میخواهیم کشور را اداره کنیم برمیگردیم به روشهای دهه60 میلادی. وقتی دانش را داشته باشیم اما در حوزه اجرا و مدیریت، اقتصاد، صنعت، فنی و عمرانی به این سمت حرکت نکنیم چه فایده و چه آثاری دارد.
در دانشگاهها ما به سمت مدرکگرایی رفتهایم
قالیباف گفت: امروز ما دچار فراز و نشیبهای بخش رکن اجرایی و تحقق آرمانهای انقلاب هستیم و کارنامهمان نیز این را نشان میدهد. لذا معتقدم کارآمدی نظام اسلامی به اندازه مبانی نظری که براساس آن انقلاب کردیم، مهم است و الا تداوم انقلاب با چالش روبهروست.
وی با اشاره به حرکت جامعه به سمت مدرکگرایی خاطرنشان کرد: در دانشگاهها ما به سمت مدرکگرایی رفتهایم، آن هم نه براساس نیاز. چه تعداد از دانشجویان ما رشتهای را میخوانند که علاقهای به آن ندارند، خروجیاش کجای نیاز کشور را پاسخ خواهد داد، معلوم نیست. هنوز به اوج فارغالتحصیل شدن دانشجویان با مدارک سطوح بالا نرسیدهایم. آیا این همه سرمایه و فرصت و وقت اساتید و دانشجویان را برای رسیدن به پیشرفت هدفمند ساماندهی کردهایم؟ خیر. و این از چالشهای جدی ماست.
وی در پایان تأکید کرد ما بهعنوان مدیران در هر کجای نظام هستیم باید استقلال دانشگاه را به رسمیت بشناسیم، زیرا در این بخش دچار ضعفهایی هستیم که اگر رفع نشود در خیلی از کارها دچار چالش خواهیم بود.قالیباف در ادامه در پاسخ به سؤال دانشجویی که پرسید آیا برای قبول مسئولیت اداره کشور، صرف مدیر اجراییبودن کافی است؟ و شما چه برنامهای برای کشور دارید گفت: حتماً غرض شما این نیست که اگر کسی رئیس دولت میشود، باید نسبت به همه حوزهها تخصص داشته باشد. طبیعتاً در حوزه اجرایی و مجریه در نگاه اولیه بحث مدیریت و مدیر اجرایی بودن مهمترین بخش است. البته آن مدیر باید نسبت به موضوعات علمی، سیاست خارجی و در حوزه مسائل حقوق ملت و بخشهای مختلف حداقلهایی را بداند. دانستن یک بخش است ولی توان بهکار بستن آن اهمیتش کمتر نیست.
وی ادامه داد: رشته تحصیلی بنده در حوزه کارشناسی و دکتری رشتهای است که معتقدم کاملاً با نظام سیاسی، اداری و کشورداری مرتبط است. به علاوه در حوزه مدیریت افتخارم این است که بهعنوان یک رزمنده در جبهه حضور پیدا کردم و جزو کسانی هستم که از پایین به بالا و بدون هیچ رانتی به لطف خدا و فرصتی که انقلاب در اختیارمان گذاشت، مسیر کنونی را طی کردم. احساسم این است که هیچ انسان متعهدی اگر کاری بلد نیست، نباید در آن کار فعالیت کند.
درخصوص برنامه نیز بیش از شش سال است که معمولا روزهای پنجشنبه با جمع 250نفر از متخصصان و نخبگان در 24سرفصل برنامهای را تنظیم کردهایم که منطبق با برنامه 1404و برنامه پنج ساله است. توجه داشته باشید، مشکل اصلی کشور ما تمرکزگرایی است و در کتابی با عنوان «توزیع فضایی قدرت» با تأکید بر محلهمحوری و تفکیک کار ملی و محلی برنامهای را منطبق با نیازهای هر استان تنظیم کردهایم.قالیباف درخصوص استفاده از نیروهای استانی بومی در مدیریت هر استان گفت: وقتی نگاه من تفکیک کار ملی و محلی است طبیعتاً به مسئولیت هم همین نگاه را دارم.
تکنوکرات خواندن من جزء بداخلاقیهاست
قالیباف در پاسخ به این سؤال که آیا شما تکنوکرات هستید و تفسیرتان از تکنوکرات چیست؟ با انتقاد از بیاخلاقیها گفت: من نمیدانم چگونه بچه رزمندهای که به جبهه میرود، و روزهای اول اسلحه کلاشینکف و ژ3هم نداشیم و در جنگلهای فولی آباد با تفنگ ام1به شناسایی میرفتیم و دشمن تا بن دندان مسلح بود، مایی که با ام 1 میرفتیم به جنگ دشمن، کجا با ادبیات تکنوکراسی سازگاری دارد، این بداخلاقیها را انسان متعجب میشود.
کاش انقلابی که اساسش اخلاق بود رعایت میکردیم. خوب است دوستان بدانند در پایان سال گذشته کنفرانس بینالمللی در حوزه حملونقل و نقش فناوری اطلاعات برگزار شد که در آن بیش از 40نفر از دانشگاههای معتبر دنیا به همراه اساتید خودمان شرکت کرده بودند و بنده حدود 25دقیقه صحبت کردم چون بخش فناوری بود آنجا بحث کردم که نقش فناوری یعنی تکنوکراسی بهمعنای فنسالاری،اینجا حتما فن سالاری مورد قبول ماست و فن سالاری امکان ندارد مگر بر بستر عقلانیت و همانجا به این موضوع اشاره کردم که ما اینجا بهعنوان یک کشور اسلامی به عقلانیت که میرسیم مسیرمان دوگانه میشود.
ما عقلانیت ابزاری را قبول نداریم ما عقلانیتی که متصل به وحی الهی است مدنظر ماست لذا فن سالاری و تکنوکراسی را بهعنوان یک وسیله قبول داریم ولی هرگز هدف نیست. حال بداخلاقی اینجاست که میگویند بنده یک تکنوکراتم، درحالیکه حضرت آقا که در مورد18سال پیش در مشهد صحبت میکردند فرمودند در حوزه نفت این کار را انجام میدادند با یک رفتار تکنوکراتی، بهنظر بنده خواستند بگویند این کار بدون مجاهدت و مدیریت جهادی انجام نمیشود، بعد این را به آن وصل میکنند درحالیکه خودشان را به آن راه میزنند و این را نمیگویند که حضرت آقا خواستهشان در آن بحث این بوده که ما وابستگی خود را به نفت کاهش بدهیم. اینها که این حرف را میزنند نگاه کنند که در دولت مورد تأیید خودشان وابستگی به نفت را بالابردند یا پایین آوردند. در حقیقت آب به آسیاب تکنوکراسی ریختند ولی شعار ضدتکنوکراسی میدهند.
تا زمانی که آمریکا در مقابل دین ما ایستاده، در مقابل همه دنیای او میایستیم
شهردار تهران در ادامه درخصوص سیاستهای خارجی خود گفت اگر نامزدی بگوید که من سیاست خارجی را تغییر میدهم، ارتباطی را حل و یا قطع میکنم تصورمیکنم صحیح نمیگوید. نخستین شرط نامزدها رعایت قانون است.
آیا رئیس دولت میتواند سیاست خارجی را تعیین تکلیف کند؟ سیاست خارجی متعلق به حاکمیت است. در واقع تصمیم نهایی با رهبری است. ارکان دیگر تأثیرگذار هستند اما تصمیمگیر نیستند. رئیس دولت کاری که میتواند انجام دهد این است که دستگاه دیپلماسی را خوب اداره کند و وزارت خارجه را خوب پیش ببرد. سیاست خارجی در برخی کشورها نیم قرن ثابت است، چطور یک شخص میخواهد چهار ساله مشکل را حل کند. خواهش میکنم که نخبگان این موضوع را مورد بحث قرار دهند. بنده برنامه دیپلماسی خود رادر گفتوگو با خبرگزاری تسنیم مطرح کردم.
وی ادامه داد: در سیاست کلی باید بدانیم تا زمانی که آمریکا در مقابل دین ما ایستاده، ما حتما در مقابل همه دنیای او میایستیم. این سیاست انقلاب ماست. این عزت و دین ماست. و این اشتباه است که به جامعه تزریق کنیم که اگر با آمریکا ارتباط برقرار کنیم مشکلاتمان حل میشود. ما نه بیدلیل باید با کسی دعوا کنیم و نه اگر با کسی ارتباط برقرار کنیم مشکلاتمان حل میشود. اینها هر دو نگاه افراط و تفریطی است. ما در حوزه دیپلماسی باید مقاومت توأم با رقابت داشته باشیم.
در مذاکراتی که در عراق صورت گرفت، ما با آمریکا رقابت کردیم و نتیجه آن برقراری حکومت شیعی در عراق شد اما در افغانستان این اتفاق نیفتاد. ما در حوزه سیاست خارجی سر و صدا نداریم، آنجا که باید صحبت کنیم صحبت میکنیم و آنجا که باید مقاومت کنیم، مقاومت میکنیم.
بعضیها نخواستند بشنوند
شهردار تهران درخصوص عملکردش در مقابل فتنه گفت: در رابطه با بحث فتنه، صحبتهای من روشن و شفاف است اما یا بعضیها نشنیدند و یا نخواستند بشنوند. اینها که به دیگران انگ ساکتین فتنه میزنند چون خودشان قبل از اینکه از انقلاب و مبانی نظام دفاع بکنند اول بهدنبال این هستند که از منافع سیاسی خود دفاع کنند. دوستان همه میدانند بنده دومین نفر بودم که در صدا و سیما بعد از آقای حداد عادل صحبت کردم و مواضع داشتم حالا اگر آقایان مواضع بنده را نمیپسندند من چه کنم. من باید حرفی را بزنم که فردای قیامت بتوانم جوابش را بدهم.
وی افزود: حداقل در بیش از 10سخنرانی مواضع خود را واضح و روشن بیان کردم ولی هیچ وقت در مواضعم به کسی توهین نکرده و تهمت نزدهام و این اصل را از انقلاب یاد گرفتهام که نمیتوان از نردبان تهمت و دروغ و پردهدری به بام سعادت رسید و نمیتوان اینگونه از انقلاب دفاع کرد. بنده منتقد جدی آقایان موسوی و کروبی بودهام، بنده بهعنوان بچه انقلاب از شنبه بعد انتخابات تا بعد از نمازجمعه حضرت آقا همراه بایکی از دوستان که نمیخواهم الان نامی از او ببرم دو نوبت به دیدار این دو رفته و با آنها صحبت کردم. بنده معتقدم هر کسی پس از سخنان رهبری در نمازجمعه ادعای تقلب کرد و فتنه گری کرد مجرم است و باید پاسخگو باشد.
یک سخنرانی داشتم در تیرماه 88وبه این موضوع اشاره کردم و شفاف سخن گفتم که انقلاب را در خطر فتنه و انحراف میبینیم. دو جریان تند مشغولند تا اساس انقلاب را خدشهدار کنند، حالا بعد چند سال مشخص شده که اینها چه رفتارهایی در این بخش داشتند. به هر حال ما بحرانهای زیادی همچون موضوع بنی صدر و موضوعات 82که جامعه دچار مشکلاتی بوده را هم دیدهایم. اولا کسانی که امروز مدعی هستند هیچ ردپایی از آنها را در مقابله با این جریانات نمیبینیم، عجیب است که در این میان انقلاب برایشان مهم میشود و به میدان میآیند و حتی آرامش جامعه را نیز به هم میزنند. جامعه نیازمند شفافسازی و آرامسازی است نه آنکه ما هیجان را تزریق کنیم.