ساعت 11:23 ظهر 19 اردیبهشتماه سالجاری آتشنشانان پایتخت در جریان یک آتشسوزی قرار گرفتند و راهی محل حادثه که آپارتمانی در خیابان فرجام بود شدند. بررسیها نشان میداد که حریق در یکی از آپارتمانهای طبقه دوم ساختمان 5طبقه رخ داده است. آتشنشانان بعد از خاموش کردن آتش با جسد زنی حدودا 65ساله روبهرو شدند که داخل آشپزخانه افتاده بود.
با توجه به مشکوک بودن مرگ این زن، موضوع به قاضی شهریاری بازپرس ویژه قتل و مأموران پلیس آگاهی پایتخت اطلاع داده شد و آنها نیز در محل حادثه حضور یافتند. تیم تحقیق بعد از مشاهده جسد آثار بریدگی روی دستان قربانی دیدند که از یک سو فرضیه قتل و از سوی دیگر خودکشی را مطرح میکرد. مأموران در نخستین اقدام به تحقیق از فرزند قربانی پرداختند. وی نیز اظهار داشت که دقایقی قبل همسایهها با او تماس گرفتند و اظهار داشتند که خانه مادر وی آتش گرفته و وی نیز خود را به آپارتمان مادرش رسانده و متوجه مرگ مشکوک او شده است. به گفته پسر قربانی طلاهای مادرش نیز به سرقت رفته بود.
کارآگاهان در مرحله بعدی سراغ همسایهها رفتند. یکی از آنها به مأموران گفت:چند ساعت پیش از آتشسوزی متوجه شدم که میهمانی به خانه قربانی رفته است اما چهره کسی را ندیدم فقط صدای در آپارتمانش را شنیدم. بعد از آن صدای گریه زنی را از داخل خانه شنیدم تااینکه متوجه آتشسوزی شدم و با آتشنشانی و پسرش تماس گرفتم.
قربانی راست دست
بازپرس شهریاری و کارآگاهان بعد از انجام تحقیقات اولیه در محل حادثه پی به راز جنایت بردند و متوجه شدند قربانی نهتنها دست بهخودکشی نزده بلکه از سوی یک آشنا به قتل رسیده است. با توجه به اینکه آثار بریدگی روی دست راست قربانی دیده میشد و از آنجا که او راست دست بود فرضیه خودکشی رد شد، این در حالی بود که پسر قربانی اظهار داشت طلاهای مادرش به سرقت رفته است و همین موضوع نشان میداد که این زن قربانی سرقتی مرگبار شده است.
با افشای این حقایق مأموران به تحقیقات خود ادامه دادند و دریافتند که ساعتی پیش از جنایت برادرزاده شوهر قربانی میهمان خانه آنها بوده است.وی که پلاکارد تسلیت بهخاطر مرگ زن عمویش دردست داشت تا به خانه عمویش ببرد بهعنوان مظنون پرونده دستگیر شد اما در بازجوییهای نخست خود را بیگناه دانست و مدعی شد که اطلاعی از قتل زن عمویش ندارد.
اقرار به سرقت مرگبار
مرد جوان که تنها مظنون پرونده بود و همه شواهد حکایت از این داشت که وی دست به جنایت زده است همچنان ادعای بیگناهی میکرد تا اینکه سرانجام لب به اعتراف گشود و به افشای معمای جنایت پرداخت. وی به مأموران گفت: روز حادثه به خانه عمویم رفتم تا آنها را برای شام به خانهام دعوت کنم. آن روز وقتی چشمم به طلاهای زن عمویم افتاد وسوسه سرقت به من هجوم آورد. در این افکارغرق بودم که متوجه شدم عمویم قصد دارد برای انجام کارهایش از خانه بیرون برود به همینخاطر من نیز همراه او از خانه خارج شدم و به زن عمویم گفتم که برای شام منتظرشان هستم.
وی ادامه داد: ساعتی بعد مجددا به خانه آنها برگشتم تا طلاهایش را سرقت کنم اما در یک لحظه تصمیم به قتل او گرفتم. وی افزود: وقتی زن عمویم در را باز کرد وارد آنجا شدم و دقایقی بعد با چاقو به سمت وی حمله کردم. در ابتدا با چاقو به دستش زدم، میخواستم صحنهسازی کنم تا ماجرا را خودکشی جلوه دهم. بعد از قتل طلاهایش را دزدیدم و با آتش زدن مبل خانه قصد داشتم ماجرا را طوری نشان دهم که پلیس تصور کند زن عمویم بعد از خودکشی خانهاش را به آتش کشیده است.
این مرد جنایتکار ادامه داد: بعد از سرقت طلاهای زن عمویم آنها را به یک طلافروشی بردم و همه طلا و جواهرات مسروقه را به قیمت 10میلیون تومان فروختم.این مرد بعد از اعتراف به سرقت مرگبار با دستور قاضی شهریاری برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.