یکی از مهمترین نکتهها در مورد انتخابات، رعایت اخلاق انتخاباتی از سوی کاندیداها و طرفداران آنهاست. اینکه حماسه چیست، چگونه شکل میگیرد و چه تفاوتی با جهاد دارد و چه نسبتی میان اخلاق انتخاباتی و حماسه سیاسی وجود دارد و. . . موضوعی است که در گفتوگو با دکتر رضا محمدزاده، عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) به گفتوگو پرداختهایم که اکنون از نظر شما میگذرد.
- آقای دکتر! ابتدای بحث بفرمایید که اصولا حماسهها چگونه شکل میگیرند؟
واژه حماسه که در ادبیات فارسی بسیار بهکار رفته عبارت است از نوعی شور و در واقع تحول درونی که نشأتگرفته از مجموعهای از عوامل مثل عقلانیت و جنبههای درونی و انسانی است. حماسه بهگونهای آرمانخواهی و آرماننگری است منتها در حد آرزو باقی نمیماند، بلکه اراده هم با آن توأم میشود؛ یعنی اراده تحقق آن چیزی که آرمانهای ما را تشکیل میدهد. بهگونهای در معنای حماسه، هیجان و تهییج وجود دارد. همچنین بهگونهای ایمان و اعتقاد به مبدأ و مرکزیت فکری و درونی و انسانی وجود دارد که مجموعه اینها وقتی با روحیه تلاطم درونی آمیخته میشود مفهوم و معنایی را بهوجود میآورد که در زبان فارسی از آن به حماسه تعبیر میشود. بزرگی گفته؛ «انسانهای بزرگ اراده میکنند اما انسانهای کوچک فقط آرزو میکنند».
در حماسه بحث آرزو مطرح نمیشود، آرمانخواهی و آرمانطلبی است که با اراده قوی و مستحکم انسانی توأم میشود و معمولا در معنای حماسه مفهوم اراده جمعی هم وجود دارد. حماسه، فردی نیست، بلکه در حماسه چیزهایی اتفاق میافتد که شعور جمعی و اراده کلی و جمعی برای رسیدن به اهداف و آرمانها شکل میگیرد و همه خصوصیتها و ابعاد انسانی افرادی که آن جمع را تشکیل میدهند در کنار هم به هیجان جمعی تبدیل میشود و مجموعا افراد را تحریک و تشویق میکند تا به سمت آن آرمان حرکت کنند و مجموعه انرژیها و توانها و قوا و طاقتهای خود را در این خصوص بهکار گیرند.
- در این صورت بهنظر شما حماسه با جهاد چه تفاوتها و شباهتهایی دارد؟
در واقع جهاد، همان تلاش دستهجمعی است؛ همان ارادهجمعی است که بر مبنای محوریت خداوند متعال و رضایت خدا و ذکر خدا شکل میگیرد و موانعی که برای رسیدن به آرمانهای الهی وجود دارد را برطرف میکند. مستحضر هستید جهاد در دو نوع اکبر و اصغر وجود دارد. جهاد اکبر تلاطم جمعی و درونی و تهییج و عقلانیت و همه آن نکاتی که پیشتر گفته شد در مسیر ایستادن در مقابل امیال نفسانی فردی و اجتماعی است. از طرف دیگر جهاد اصغر مواجهه با موانعی است که در برابر تحقق اراده الهی در جوامع انسانی شکل میگیرد که در تاریخ اسلام هم وجود داشته. در مواقع مختلف جنگها یا دفاعهای مقدسی صورت میگرفته که مبنای آنها روحیه حماسی بوده است، لذا برای تحقق جهاد الهی ویژگیهایی که در حماسه گفته شد اتفاق میافتد. همه آن ویژگیها به نوعی مورد توجه است، لذا جهاد فقط جمع کردن نیرو و در برابر دشمن ایستادن نیست، بلکه جهاد آن است که اراده الهی اقتضا میکند و مجموعهها با همه عناصری که در مفهوم حماسه عرض شد شکل میگیرد تا در آن مسیر تلاش، طاقت و توان خود را بهکار گیرد.
- اگر بخواهیم تاریخ معاصر ایران و انقلاب اسلامی را بررسی کنیم، بهنظر شما چه حماسههای مهمی را میتوانیم برشماریم و مشخصه بارز این حماسهها چه بوده است؟
در مقطعی از تاریخ کشور ما، اسلام وارد ایران میشود و مبنای اعتقادی مردم را شکل میدهد ولی قبل از آن هم بسیاری از مقاطع تاریخی وجود داشته که ایرانیان با همین روحیه حماسی و آرمانطلبی که در رأس آن حتی مباحث اعتقادی هم وجود داشته حاضر شدند. مستحضر هستید یکی از نظریات در مورد اعتقادات دینی ایرانیان این است که حتی قبل از اسلام انسانهای موحدی بودند که بعدها در اعتقادات توحیدیشان انحرافهایی بهوجود آمد پس اینطور نبود که ایرانیان انسانهای مشرکی بودهباشند. معمولا این روحیه توحیدی در ایرانیان در طول تاریخ وجود داشته و سرمنشأ بسیاری از تحولات اجتماعی و مسائلی بوده است که در طی تاریخ برای ایران اتفاق افتاده است. بسیاری از جنگهایی که بین ایرانیان با غیرایرانیان صورت گرفته خاستگاه مذهبی و اعتقادی داشته است. از این جهت ایرانیان در تاریخ جهان زبانزد هستند و اگر مباحثی که مورخان تاریخ انسانی و بشریت جهان در مورد ایرانیها نوشتهاند و جنگهای شجاعانه و پرحماسهای را که ایرانیها در طول تاریخ از خودشان نشان دادند را بررسی کنید میبینید که ایرانیان در این خصوص سابقه تاریخی بسیار زیادی داشتهاند، منتها در زمان ظهور اسلام وقتی ایرانیها از اعتقادات اسلامی و آیین اسلام و تشیع مطلع شدند در برابر موانعی که پادشاهان ایرانی در برابر مسلمانها ایجاد میکردند ایستادگی کردند.
اگر ملت ایران نقش مثبتی را ایفا نمیکرد و در این خصوص روحیه حماسی حقطلب یا بهعبارت دیگر روحیه حماسی سیاسی خود را بهکار نمیگرفت چه بسا عربها و مسلمانها نمیتوانستند ایران را به آن راحتی که فتح کرده بودند، فتح کنند. بنابراین ملاحظه میکنید از همان مقطع شروع و ظهور اسلام ملت ایران تا حد زیادی همان روحیه حماسی و حقطلب خود را بهکار میگرفت و این عامل بسیار مثبت و مهمی بود برای اینکه اسلام بتواند در کشور ایران و بهمعنایی در همه قلبها و روحها و جانهای ایرانی نفوذ و راه پیدا کند.بعد از آن، در طول تاریخ بعد از ظهور اسلام مشاهده میکنیم که ایرانیان نقش بسیار عمدهای در پیشرفت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی در جهان اسلام ایفا کردند. مثلا در ابعاد علمی چه تحولات، پیشرفتها و اکتشافات و اختراعاتی توسط علمای ایرانی صورت گرفته است. در بحثهای سیاسی و فرهنگی مسلمانان ایرانی بهخصوص آنهایی که گرایشهای شیعی داشتند چه نقش اثرگذاری داشته و بعضی از بزرگان ما درخصوص معرفی افراد سرشناس ایرانی با روحیه حماسیشان کتابهایی نوشتند. امروزه هر کسی میخواهد این شخصیتها را مطالعه کند باید به این کتابها مراجعه کند. در جریانهای سیاسی یا حکومتی که در ایران از آل بویه تا دوره صفویه و در طلیعه انقلاب اسلامی شکل گرفته، روحیه حماسی که عناصر و پارامترهایش را در ابتدای بحث عرض کردم بسیار بروز و ظهور داشته است. حرکتهای ایرانی و شیعی در مقابل همه موانعی که در مقابل اسلام بهوجود آمد و یا در مقابل اسلام شیعی شکل گرفت، به بهترین نحو ممکن مقاومت نشان دادند. همه آن زنجیره شکلگرفته در طول تاریخ کشور عزیزمان به پدیدارشدن مقدمات انقلاب اسلامی در ایران منتهی میشود.
- آیا میتوان اخلاق انتخاباتی را اجزای سازنده حماسه سیاسی به شمار آورد؟
قطعا اینگونه است. وقتی بحث حماسی را مطرح میکنیم جنبههای انسانی و تبلور ابعاد فرهنگی انسانی بر مبنای عقلانیت الهی هم باید دخیل باشد. یکی از فروع عواملی که عرض شد رعایت ادب الهی است. یکی از مهمترین اصولی که در فرهنگ اسلامی وجود دارد این است که در خانوادهها، فرزندان از ابتدای تولد باید متأدب به ادب الهی تربیت شوند. همان اصولی که در شکلگیری و اداره خانواده حاکم است، دقیقا بر شکلگیری اجتماع و ایجاد اجتماع سالم حاکم است. همه انسانهای مسلمان و آزاده باید متأدب به ادب الهی باشند، وقتی اصول اخلاق اسلامی را در آیات و روایات مشاهده میکنیم بسیاری از این اصول و قواعد به ادب زندگی اجتماعی برمیگردد و یکی از مهمترین خصوصیاتی که در ادب زندگی اجتماعی وجود دارد مناسبات و رفتارهای سیاسی است.
یکی از مهمترین الگوهای ما، امام(ره) است. حتما ملاحظه کردهاید گاهی از برخی شخصیتهای سیاسی امروز دنیا در موقعیتهای سخت، رفتارهای زننده و مملو از نوعی فساد و انحرافهای فردی و اجتماعی سرمیزند، اما امام(ره) در شرایط مشابه چقدر موقر و حکیمانه گام برمیداشتند و در عین حال همه سختیها و مسائل و مصایب را با صبر و استحکام و تلاش و مجاهدت و تمسک به اصول اخلاقی و ادب سیاسی از پیشرو برمیداشتند. ما هیچ وقت در عبارتهای حضرت امام و در عملکرد ایشان واکنشهای سلبی بهمعنای اخلاقی نمیبینیم درصورتی که اگربعضی از شخصیتهای سیاسی روز را ملاحظه کنید وقتی فشار به آنها وارد میشود ادب را رعایت نمیکنند، لباس ساختگی و ظاهری ادب در برابر دیگران به تن میکنند اما جنبههای اخلاقی در عالم سیاست را رعایت نمیکنند. الگوی دیگر، مقام معظم رهبری(حفظهالله) است. ملاحظه میکنید ایشان در بدترین شرایط که به لحاظ سیاسی اتفاق افتاده، در فشارها و تحمیلهای داخلی و خارجی که در این مدت برای ما پیش آمده، حتی در بدترین شرایط و عملکرد نامناسب و زشت بعضی از جریانها و شخصیتهای سیاسی تمام مراتب ادب و اخلاق سیاسی رعایت شد و از این جهت واقعا باید بهخودمان ببالیم شخصیتی در مقام و موقعیت رهبری جامعه قرار گرفته است که برای همه ما و شخصیتهای سیاسی دنیا الگویی مناسب است. گاهی اوقات که این رفتارها را تحلیل میکنم میبینم دقیقا مطابق آن چیزی است که در آیات و روایات وجود دارد.
خداوند متعال مکرر در آیات به پیغمبر(ص) و سایر انبیا(ع) در زمان خودشان تذکر میدهد که اگر مشرکین، ملحدین، کفار و منحرفین رفتارهای غیراخلاقی انجام میدهند، ای پیامبر! موظف هستی مودب به آداب الهی باشی، لذا از این جهت وقتی نگاه میکنیم میبینیم انصاف این است که ما در شرایطی در این مملکت به سر میبریم که از امتیاز مثبت برخورداریم که همانا اداره و رهبری کردن حکیمانه و مملو از رعایت قواعد و اصول و آداب و ادبی است که مشحون از اصول مربوط به این ادب و آداب در آیات و روایات است، لذا از این جهت فکر میکنم تفاوت جدی میان آن چیزی که ما امروز در موقعیت رهبری جامعه از آن برخورداریم با آن چیزی که در کشورهای دیگر اتفاق میافتد در اینهاست.
بسیاری از اوقات به چیزهایی اعتقاد داریم، اما متأسفانه به دلایلی، آنها را در عمل و رفتار خودمان بهکار نمیگیریم، این واقعیت تلخی است که اتفاق میافتد. اعتقادات دینی و مسائل سیاسی ما که به پشتوانه اعتقادات دینی ما جاری است اقتضائاتی دارد، اگر این اقتضائات را رعایت نکنیم جامعه دچار هرج و مرج و مشکل میشود .
بعضی از اتفاقهایی که برای انقلاب اسلامی افتاد، نشاندهنده این است که ضعف ایمان باعث شده اصول اخلاقی و ادب سیاسی مبتنی بر آرمانخواهی و آرمانطلبی که روحیه حماسه سیاسی اقتضائات آنرا دارد را بهطور جدی و دقیق به جا نیاوردند و اصلا خلاف آن رفتار کردند و این از آنروست که روحیه حماسی در انسان ضعیف میشود و منفعتهای حزبی و فردی و نگاه محدود سرلوحه کار انسان قرار میگیرد و انسان رفتارهایی را انجام میدهد که متناسب با آن دیدگاه و خصوصیتهای آرمانخواهانه و حماسی که قبلا به آن اشاره کردم نیست.