اولین مستند انتخاباتی محمدباقر قالیباف در رادیو ایران از ساعت 8:30 به مدت 30 دقیقه پخش شد.
قالیباف طی این مستند بخشی از رویکردهای خود را تبیین کرد و به تشریح برنامههایش برای دولت یازدهم پرداخت.
محمدباقر قالیباف در برنامه انتخاباتی خود در رادیو ایران با بیان اینکه آمدهام با تمام وجود اعلام کنم که بر پیمانم پایدار ماندم، اظهار داشت: پیمانی که امام عزیزمان از روزی که در 19 سالگی پای در جبهه نهادم به من آموخت که مدیون این مردمم.
اهم اظهارات این کاندیدای ریاست جمهوری به نقل از فارس را در ادامه بخوانید:
- بنده حق ندارم که بگویم قانون اساسی ظرفیت لازم را برای کار ندارد. من حق ندارم که قانون اساسی را سلیقهای اجرا کنم و برخی از بندهای آن را که مطالبه دولت از مردم است، پیگیری کنم اما آن بخشی که به حقوق ملت بازمیگردد را و جزو همین قانون نیز هست به حقوق ملت توجه نکنم.
- آمدهام که بگویم نمیگذاریم به امید این ملت بزرگ جفا شود، آمدهام تا دوباره عهد برادرانم در سالهای عشق و ایثار را زنده کنم. ایستادهام تا به ایران وطنم و انقلاب نجیب و مظلوم اسلامی همانند آن روزهای بهشتی افتخار کنم.
- با تاسی از مولایم امام علی (ع) میگویم خدایا تو خود میدانی که آنچه انجام میدهم نه برای کسب قدرت نه برای رسیدن به دنیای بیارزش من آمدهام تا پرچم ارزشهای دینی برافراشته شود. سرزمین تو آباد گردد امنیت مردم فراهم آید و احکام تو اجرا گردد.
- مردم این سؤال را از ما میپرسند که اگر مشکل کشور کمبود پول و اعتبار است چه طور روزی که کشور با 24 میلیارد دلار اداره میشده با روزی که 120 میلیارد دلار در سال اداره میشود ما هیچ گشایشی در حوزه اقتصادی و معیشت نمیبینیم. امروز کشور ما رنجش، رنج ندانستن نیست؛ هم میدانیم و هم داریم.
- بنده زمانی که وارد نیروی انتظامی شدم سهم نیروی انتظامی از بودجه عمومی دولت 3.2 بوده است. روزی که من از نیروی انتظامی خداحافظی کردم، سهم نیروی انتظامی از بودجه اسلامی 3 درصد بوده است که حتی کاهش دریافت بودجه داشتهایم اما کلانتریها، ماشینها نو شد و بسیاری اقدامات مثبت انجام شد و مردم احساس کردند تحولی رخ داده است و به این میگویند مدیریت.
- در نظام اسلامی عملکرد به میزان صلاحیت و اخلاق و تربیت اسلامی نسبت به شهروندانی که در آن شهر زندگی میکنند برمیگردد ؛ اگر دینداری در یک شهر ارتقاء پیدا کرد و دروغ کاهش یافت و ربا جمع شد و دزدی حل شد و آبروریزی یک مسلمان اتفاق نیفتاد مدیران این نظام اسلامی خوب عمل کردهاند.
- همیشه ما نیازمند این هستیم که وضعیت موجود را تحلیل کنیم؛ حرف بدون عمل بزرگترین ظلم به این انقلاب است؛ خداوند به حرف خوب پاداش نمیدهد و بر همین اساس ما باید فضا را فضای کار و خدمت کنیم و این با مدیریت جهادی امکانپذیر است.
- با صدای بلند و حرف تند زدن نمیتوان ادعای انقلابیگری کرد؛ زندگی من همیشه با کار گره خورده و البته این مسئله به مسئولیتهای رسمی امروز ربطی ندارد؛ به یاد دارم روزی که در روستا به مدرسه رفتم اولین بار در کلاس سوم دبستان بین زنگ تفریحها اگر 5 یا6 دقیقه هم وقت زنگ تفریح بود کار من این بود که بتوانم با شیرینیهای محلی که به بقیه دانشاموزان میفروشم زندگی خودم را تأمین کنم و درآمدی ایجاد کنم تا بتوانم درس بخوانم؛ بعد از پیروزی انقلاب و جنگ هم احساس کردم که باید در آنجا حضور پیدا کنم و توفیقی شد و حضور پیدا کردم.
- بنده خیلی چیزها را در عرصه جنگ یاد گرفتم؛ من یاد گرفتم که چگونه کار کنم؛ همچنین برادری، محبت، ایثار و گذشت را در آنجا یاد گرفتم؛ به گفته حضرت امام (ره) جنگ یک نعمت بود و جنگ یک دانشگاه بود چرا که در آنجا همه باورها را با گوشت، پوست و استخوانم لمس کردم و فهمیدم که نصرت الهی یعنی چه و امید را با همه وجودمان لمس کردیم و همکاری و محبت را آموختیم؛ همچنین گذشت و مدیریت در بحران و مدیریت جهادی را یاد گرفتیم.
- به یاد دارم وقتی مقام معظم رهبری بنده را به عنوان فرمانده نیروی هوایی معرفی فرمودند وقتی به آنجا رفتم احساسم این شد که یک مدیریت جهادی و یک بچه رزمنده وقتی به آنجا میرود باید یکسری اقدامات را انجام دهد؛ من در سن 35 سالگی احساس کردم اگر هوا و فضا را نشناسم و هوانوردی را بلد نباشم چطور به خودم اجازه میدهم با همکارانم کار کنم. بر همین اساس با سختی و زحمت تلاش کردم تا تخصص را بیاموزم؛ در آن زمان ایستادم تا با پرواز آشنا شوم چرا که احساس میکردم به این موضوع نیاز دارم.
- در شهرداری تهران هم وقتی که وارد شدم برق امید را در چشم همه کارگران شهرداری و مهندسین دیدم؛ مثل همان رزمندگان دوران دفاع مقدس کار را شروع کردیم؛ امروز میبینیم که چه کارهایی انجام دادیم؛ همین چند روز قبل پروژه بزرگ امام علی افتتاح شد این پروژه بیش از 35 سال به زمین مانده بود و همه میگفتند که اجرای آن حداقل یک دهه زمان میبرد ولی ما با فرهنگ کار در 22 ماه آن را ساختیم.
- امروز اگر شهر را تمیز میبینید و مایه افتخار است به خاطر مدیریتی است که از همان فرهنگ به یادگار مانده است یعنی آن کارگر و رفتگر عزیز با دلش کار میکند. ما با فرهنگ جهادی با همه صحبت میکنیم.
- اگر امروز نگاه کنیم میبینیم که پلیس 110 نوع سخن گفتن من با مردم بود؛ قبل از آن وقتی وارد کلانتریها میشدیم درخواست میکردند که پول بنزین، ناهار و کاغذ را بدهند و مشکلاتی وجود داشت که من نمیخواهم اشاره کنم ولی کمتر از 2 سال وضعیت این طور که با یک تلفن همه را در خدمت میگرفتند.
- زمانی که من در نیروی انتظامی بودم نوع حرف زدنم با مردم از جنس سخنرانی و نصیحت نبود بلکه جنس حرفم از جنس کار بود و مردم این موضوع را در نیروی انتظامی و امروز هم در شهرداری میبینند.
- بنده یک شهروندی بودم که نه عقبه قدرت داشتم و نه عقبه ثروت و واقعا به لطف این ملت و به برکت انقلاب اسلامی و نهضت امام و خون شهدا و مجاهدتهایی که اتفاق افتاد امروز در حضور ملت هستم بر همین اساس باید نسبت به ملت ادای دین و انجام وظیفه کنم.
- همه میدانیم که سیاست خارجی به دنبال این است تا منافع کشور را تأمین کند، به دفاع از آرمانها و باورهای ما در دنیا بپردازد اما باید بدانیم تا زمانی که ما در داخل از انسجام برخوردار نباشیم و دولتی قوی و کارامد بر سر کار نباشد و همبستگی در داخل وجود نداشته باشد امکان ندارد که ما بتوانیم در سیاست خارجی موفقیتی کسب کنیم.
- چه بخواهیم مقاومت کنیم و چه بخواهیم مقابله کنیم و چه بخواهیم مذاکره کنیم نیازمند یک انسجام ملی و همدلی در داخل کشور هستیم.
- من که امروز خودم را نامزد کردم و در معرض این کار گذاشتم باید بدانم شرایط ما و ملت ما به گونهای است که دیگر حق آزمون و خطا ندارم. حق تکروی و خودرایی ندارم. باید متکی به خرد جمعی حرکت کنیم. حق ماجراجویی و قهرمان بازی ندارم. حق ایجاد اختلاف و تنش ندارم. حق ندارم با پرداخت به مسائل حاشیهای از مسائل اصلی دور شوم و آنها را به فراموشی بسپارم. من حق ندارم باند بازی و سیاستبازی را در برنامه کاری خود داشته باشم و حق ندارم پا روی قانون بگذارم.
- ملت ما تا پایان روز خدمتم نباید این جملات را از من بشنوند که اجازه نمیدهند من کار کنم. هر روز چوب لای چرخ دولت میگذارند و نمیگذارند دولت کار خود را پیش ببرند.