سؤالات کوتاه طرحشده در این مناظره که به گفته مجری برنامه تعدادشان 24سؤال (برای 3دور پرسش از همه نامزدها) بود، از یک ویژگی مشترک برخوردار بودند؛ اینکه برخلاف سؤالات کلی که دست نامزدها را برای کلیگویی در مورد اقتصاد باز میگذاشت، داوطلبان اداره کشور را با سؤالات جدی برای اداره کشور مواجه کرد؛ سؤالاتی که هر نامزد دارای برنامه برای اداره کشور، باید به آنها فکر کرده باشد و پاسخ آنها را بداند.
مثلاً بداند شب عید، در مسئله واردات میوه بین باغداران و مصرفکنندگان چگونه باید تعادل ایجاد کرد؟ یا در موضوع توسعه صنعت، دولت او در صنایع بزرگ سرمایهگذاری میکند یا صنایع کوچک و یا متوسط را رشد میدهد؟ یا در تدوین بودجه، بهتر است به توسعه فناوری اطلاعات اولویت داد یا به توسعه روستایی؟ آیا با درخواست کارفرمایان برای کاهش سهم کارفرما از بیمه تأمین اجتماعی موافقت میکند یا نه؟ برخی نامزدهای اداره کشور در این مناظره نشان دادند که طرح و برنامهای برای اداره اقتصاد ایران دارند و قبلا به پاسخ این سؤالات رسیدهاند اما برخی دیروز همچنان بر سر این دو راهیها تعلل میکردند که در مسائل حساس کشوری ممکن است مانند سالهای گذشته ما را دچار بلاتکلیفی کند.
در مناظره اقتصادی دیروز، برخی نامزدها با اعتراض به سؤالات گزینهدار و شیوه عدماظهارنظر در دوراهیها نشان دادند که علاقه دارند صرفاً به سؤالات کلی پاسخ دهند؛ چرا که در مواجهه با این سؤالات، میتوان طوری حرف زد که کسی ناراحت نشود اما رئیسجمهور، در مسندی مینشیند که اغلب باید بین گزینههای سخت و بین بد و بدتر به انتخابهای بسیارسخت دست بزند؛ انتخابهایی که نتیجه آن شاید خوشایند بخشی از مردم نباشد. نخستین مناظره نامزدهای انتخابات 92، به شکلی غیرمستقیم نشان داد کدام نامزد برنامه و آمادگی برای اداره کشور و حل مشکلات اقتصاد ایران را دارد و کدام نامزد فقط به سؤالات کلی علاقه دارد.