هدف از تبلیغات سیاسی تأثیر در عقاید و افکار افراد و جلب اعتماد و اعتقاد آنان و ایجاد همکاری و هماهنگی عمومی است. درباره آثار تبلیغات و چگونگی تأمین هدفهای آن نظرات مختلفی وجود دارد. برخی معتقدند که از طریق تبلیغات سیاسی میتوان در افکار عمومی نفوذ و آن را هدایت کرد و بعضی اعتقاد دارند که به کمک تبلیغات نهتنها میتوان در افکار عمومی تأثیر گذاشت و آن را هدایت کرد بلکه میتوان آن را ایجاد هم کرد. تجربه نشان داده است که تبلیغات در مبارزات سیاسی کشورهای غربی نقش مهمی دارد و بسیاری از احزاب، تنها به کمک تبلیغات ماهرانه خود میتوانند در انتخابات پیروز شوند. البته تأثیر تبلیغات با توجه به وضع اجتماعی افراد، علاقه و عدمعلاقه آنان به سیاست، سنتهای ملی و مذهبی متفاوت است. در عصر حاضر، بهعلت شرایط خاص زندگی چون بین مسئولان حکومتی و افراد عادی، ارتباط و همبستگی وجود ندارد، تبلیغات زمینه نفوذ روانی مساعدی را داراست. ولی باید درنظر داشت که اگرچه نمیتوان به وسیله تبلیغات افراد را تهییج و برای مدتی با شعارهای فریبنده اغوا کرد ولی بهطور دائم نمیتوان پندارهای آنان را در مسیر معینی نگه داشت.
پس از اعلام نامزدهای نهایی انتخابات ریاستجمهوری یازدهم بهصورت رسمی نامزدها تبلیغات خود را شروع کردهاند اما این مسابقه تبلیغاتی برای جذب آرای بیشتر قوانین مخصوص بهخود را دارد و باید همه کاندیداها طبق آن عمل کنند. در این زمینه رهبر معظم انقلاب ابتدای دهه70 سخنانی را مطرح کرده و گفته بودند که «فضای انتخابات باید فضای سالمی باشد؛ فضای تبلیغات، باید با فضای پروپاگاندای معمول دنیا تفاوت داشته باشد. هرکس که مقداری از کارهای انتخاباتی کشورهای بهاصطلاح دمکراتیک را مشاهده کرده باشد، این معنا برایش واضح است. حرفهایی که میزنند، وعدههایی که میدهند، قیافههایی که میگیرند، تملقهایی که از بعضی از قشرها یا گروهها میگویند، ارتباطهایی که با جناحهای خاصی برقرار میکنند تا نظر آنها را جلب بکنند، اینها کارهای سالمی نیست؛ کارهایی است که وقتی در یک مجموعه مردمی انجام گرفت، فضا را مسموم میکند و قدرت فکرکردن به آنها نمیدهد.
تبلیغ، صحیح و حق است؛ اما با معنای واقعی کلمه، با حفظ حدود شرعی کلمه، به دور از فریب، به دور از کارهای دروغین و نمایشی، به دور از متهمکردن این و آن. نمیشود ما بگوییم مسئولان انتخابات، نسبت به این قضیه هیچ مسئولیتی ندارند؛ این شرط سلامت انتخابات است». بهنظر میرسد که این سخنان میتواند خطمشی کلی تبلیغات برای نامزدهای تأیید صلاحیتشده از سوی شورای نگهبان را ترسیم کند؛ اگرچه طی هفتههای اخیر مسئولان و علما در این زمینه سخنان بسیاری گفتهاند؛ مثلا آیتالله موحدی کرمانی، خطیب نمازجمعه تهران، بر لزوم قناعت به حداقلها در تبلیغات ریاستجمهوری و ضرورت اطاعت از ولی فقیه بهعنوان یک معیار در انتخابات ریاستجمهوری از سوی مردم تأکید کرد. وی با اشاره به وقت مناسب کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری برای معرفی و تبلیغات تلویزیونی گفته بود: «بهنظر من معرفی کاندیداها در این فرصت امکانپذیر است و دیگر نیازی به تبلیغات، پوستر و عکس وجود ندارد. من معتقدم که چنین تبلیغاتی تحقیر مردم است. مردم به عکس رأی نمیدهند؛ مردم بصیرت و عمل فرد را میبینند؛ مردم سادهزیستی و برنامههای یک کاندیدا را میبینند».
تبلیغات چهره به چهره
قوانین ما براساس شیوه تبلیغات چهرهبهچهره تبیین شده و مواد 68و 69 قانون انتخابات ریاستجمهوری درخصوص منع استفاده از وسایل و امکانات دولتی و عمومی و منبرهای نمازجمعه برای تبلیغات کاندیداها و همچنین استفاده از پوسترها و بنرها برای کاندیداهاست و چون این قوانین برای همه نامزدها لازمالاجراست انتظار میرود که به درستی آن را اجرا کنند اما این تبلیغات قطعا هزینههایی را همراه دارد. در دورههای قبل هزینههای برخی کاندیداها تا میلیاردهاتومان برآورد شده بود و گزارشهایی نیز درخصوص استفاده از امکانات دولتی و عمومی منتشر شد. با این تفاصیل انتظار میرود که در دوره یازدهم انتخابات ریاستجمهوری، کاندیداها از صرف هزینههای گزاف بپرهیزند؛ آن هم در دورهای که کشور بهشدت با کمبود کاغذ مواجه است و فشار اقتصادی بر همه اقشار جامعه مستولی شده. برهمین مبنا هم برخی کارشناسان توصیه میکنند نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، هزینه های تبلیغاتی و محل تامین آن را اعلام کنند. به عنوان نمونه حسین قربانزاده، مدیرمسئول روزنامه تهران امروز در نشستی گفته بودکه «همه کاندیداها مانند قالیباف هزینههای انتخاباتی خود را اعلام کنند».با توجه به آموزههای اسلام و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب بهنظر میرسد با صداقت بهتر میتوان نظر ملت را بهخود جلب کرد. ناگفته نماند که در مجلس هشتم نیز برخی نمایندگان طرحی را به هیأت رئیسه ارائه کردند تا مشخص شود هزینههای تبلیغات از کجا تأمین و چگونه خرج میشود که با مخالفت مجلس مواجه و این طرح از فوریت خارج شد.
اما درخصوص تبلیغات انتخابات بحثی که امروز بیش از همه مطرح است تبلیغات تلویزیونی است که در دوره قبل نمونه بارزی از آن را تحت عنوان مناظرههای کاندیداها شاهد بودیم. اگرچه در دوره دهم انتخابات ریاستجمهوری مناظرههایی از حیطه اخلاق خارج شدند و شاهد برخی بیاخلاقیها و تهمتها بودیم اما به هر حال باعث داغشدن تنور انتخابات شدند؛ در این دوره نیز براساس قانون، کاندیداها حق دارند براساس زمانبندی مشخص در صدا و سیما حضور یابند و به ارائه برنامههای خود بپردازند.همان گونه که در روزهای گذشته برخی از این برنامه ها روی آنتن صداوسیما رفتند. این مسئله نباید فراموش شود که یکی از عواملی که نقش مهمی در مسائل نامطلوب انتخابات دارد پردهدری و بیاحترامی برخی کاندیداها در جریان مناظرههای قبل از انتخابات است؛چراکه بعضی از آنها زود از کوره درمیروند و صحبتهای ناصحیحی بر زبان میرانند. براساس قانون، بهکار بردن این قبیل کلمات و توهین به افراد جرم تلقی شده و مجازات خاصی نیز برای آن درنظر گرفته شده است. اما مسئله اینجاست که متأسفانه هنگامی که پای کاندیداها به میان میآید شرایط فرق میکند چراکه این افراد دارای شخصیت سیاسی و قدرت هستند و از آنجا که این افراد به امکانات بسیار زیادی دسترسی دارند، هنگامی که وارد مناظرههای انتخاباتی میشوند بخشی از قدرت را نیز با خود همراه دارند؛ لذا پسندیده است که در قبال عملکرد انتخاباتی نامزدها نیز یکسری پیشبینیهای قانونی خاص، بهویژه درخصوص مسائلی مانند توهین و پردهدری صورت گیرد.
خلأ قانونی در تبلیغات انتخاباتی
در نظام سیاسی ایران، معمولا تبلیغات بهصورت چهره به چهره انجام میشود؛ یعنی کاندیداها با استفاده از امکاناتی مانند تلویزیون و رادیو، پوستر، تراکت و... سعی میکنند نظر افکار عمومی را به برنامهها و عملکردهای خود جلب کنند و به تبعیت از این شیوه تبلیغات قوانین نیز اینگونه نوشته شده است اما در همین قانون هم ایرادها و خلأهایی وجود دارد که باید از سوی قانونگذار به آنها پرداخته شود؛ برای مثال یکی از شیوههای تبلیغ سیاسی که دارای اعتبار قابلتوجهی است اعمال قدرت و تلاشهای سمبلیک و نمادین است که نمونههای درخشان و بهیاد ماندنی آنها برای همیشه در حافظه تاریخ مبارزات سیاسی، مذهبی و اجتماعی دولتها و ملتها ثبت میشود؛ در تاریخ معاصر و در جنگهای آزادیبخش، نهضتهای استقلالطلب و ضداستعماری ضداستبدادی در مناطق مختلف جهان از اعمال نمادین برای جلبتوجه دیگران استفاده کردهاند. در دوران مبارزات علیه نظام سلطنتی در کشور ما نیز حرکتهای حماسی و سمبلیک زیادی به منصه ظهور رسید اما شاهد بودیم که این شیوه در سال88 بسیار بارز استفاده شد و پس از آن انتظار میرفت تا در این زمینه و برای جلوگیری از هرگونه سوءاستفاده از نمادها و رنگها تصمیمات و قوانین درستی اتخاد و وضع شود. آنچه برای مردم هم پسندیدهتر خواهد بود این است که از ریختوپاش و استفاده از نمادهای غربی در تبلیغات بهشدت پرهیز شود.
هر چند منعی هم در قانون وجود ندارد و نامزدها میتوانند برای خود رنگی را انتخاب کنند اما همین کار تقلیدی است از فرهنگ غربی و آنها هم همین را میخواهند. تأثیرگذاری به هر شکلی که باشد از اهداف کوتاهمدت و بلندمدت آنهاست و برای این کار از هر ابزاری استفاده خواهند کرد. درباره استفاده از رنگها از سوی نامزدها و هوادارانشان سخنگوی شورای نگهبان گفته:«در زمینه انتخاب رنگ از سوی کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری، قانون ساکت است و خلأ قانونی در این زمینه وجود دارد». عباسعلی کدخدایی درخصوص انتخاب رنگ از سوی کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری تأکید کرد: «قانون نسبت به این مسئله ساکت است و خلأ قانونی در این زمینه وجود دارد».درخصوص تبلیغات انتخابات اما قانون موارد مجاز را عنوان کرده که برای نمونه میتوان به مواردی مانند «استفاده از هرگونه تابلو، بنر، پلاکارد و... در محل ستاد انتخابات (تبلیغاتی) نامزدها»، «انجام سخنرانی، پرسش و پاسخ از طرف نامزدهای انتخاباتی و طرفداران ایشان در مکانهای مجاز»، «نصب آثار تبلیغاتی مجاز صرفا در فضاهای مجازی که بدینمنظور از سوی شهرداری تدارک دیده شده است» و «چاپ زندگینامه و جزوه نامزدها در روزنامهها و مجلات مربوط به بخش خصوصی در مهلت قانونی تبلیغات» اشاره کرد؛ اگرچه بندهای زیاد دیگری نیز شامل موارد مجاز تبلیغات انتخابات مطرح شده است که مجال برای ذکر همه آنها نیست.