ایسنا نوشت: محمدرضا شجریان در توصیف استاد شهناز میگوید: من با ساز شهناز زندگی میکنم. من تنها خوانندهای هستم که خودم را شاگرد جلیل شهناز میدانم. ساز این نوازنده بیبدلیل، یک ساز آوازی است؛ برخلاف دیگر نوازندهها که ۸۰ درصد سازی میزنند و فقط ۲۰ درصد آوازی. جلیل شهناز به بیان واقعی در نوازندگی تار رسیده است؛ چرا که در گیرودار ردیف و تقلید از دیگران نماند و مانند آبشاری خروشان در جریان است.
گویی فرخی بیتِ سرو، ساقی و ماه، رود نواز. پرده بر بسته در ره شهناز را برای پدر موسیقی کشورمان سروده است، پدری که پنجههایش خوش مینواخت، کلامش آوازی بود دل نشین و نامش تمام صداهای زیبا را در ذهن مینواخت.
استادی که شاگردانش او را پدر میخواندند و فرزندانش ماندنش را آرزو داشتند و حال که رفته است هق هقِ گریههایشان نفس را از آنان گرفته به طوری که توانایی گفتن جملهای در خور این پدر را ندارند.
شهناز از هنرمندانی بود که اسطوره میشوند و اسطوره باقی خواهند ماند و در نبودشان باید نگران بود که حال چه بر سر موسیقی خواهد آمد.
به گفته کارشناسان موسیقی، اوج درخشش شهناز از سال ۱۳۳۶ شروع شد؛ همان روزها که برنامهٔ گلها در رادیو اجرا میشد. در این برنامه صدای ساز شهناز با صدای معروفترین خوانندهها آمیخته میشد و بهراحتی در دل و جان شنوندگان مینشست.
در آرشیو رادیو ایران آثار او با همکاری خوانندگان بلند آوازهای نظیر تاج اصفهانی، ادیب خوانساری و... موجود است و از کارهای مورد توجه وی، حدود شش ساعت نوار با همایون خرم است که به بیان جدیدی از ردیف در موسیقی ایرانی دست یافتهاند.
وی از بزرگترین و سرشناسترین نوازندگان تار و سه تار سدهٔ اخیر در ایران است. او با استفاده از تکنیکهای برجسته در شیوه تارنوازی توانست بسیاری از ردیفهای موسیقی سنتی ایران را با تار بنوازد که از جمله آن میتوان به نواختن در مایه دشتی و دشتستانی که بسیار ارزشمند است اشاره کرد.
جلیل شهناز، علاوه بر نواختن تار، که ساز اختصاصی اوست، با نواختن ویولون، سنتور و تمبک نیز آشنایی داشت.
این نوازنده در طول زندگی هنری خود با هنرمندان والای کشور از جمله فرامرز پایور، حبیب الله بدیعی، پرویز یاحقی، همایون خرم، علی تجویدی، منصور صارمی، رضا ورزنده، امیر ناصر افتتاح، جهانگیر ملک، اسدالله ملک، حسن کسائی، محمد موسوی، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، محمودی خوانساری، عبدالوهاب شهیدی، اکبر گلپایگانی، حسین خواجه امیری و محمد رضا شجریان همکاری داشت.
به جرأت میتوان جلیل شهناز را نه تنها در بین نوازندگان تار بلکه بین تمام نوازندگان معاصر موسیقی اصیل ایرانی بینظیر دانست و تک تک اساتید برجسته موسیقی، هنر او را در تکنوازی، بداهه نوازی و جواب آواز ستودهاند و میستایند.
حسن کسائی نیزبا توجه به اینکه شناخت موسیقی کار هرکسی نیست بیان کرده بود: همه موسیقی را گوش میدهند و دوست میدارند اما کسی که سره را از ناسره تشخیص بدهد و بتواند درک مقاماتی را که استاد شهناز نواختهاند داشته باشد بسیار نادر است. همه خوب ساز میزنند ولی قدرت نوازندگی و محفوظات و لحظات موسیقی که آقای شهناز میدانند و اجرا کردهاند، چیزی که در دست همگان باشد نیست. یعنی ردیف موسیقی ایران نیست. قدرت آقای شهناز در جواب دادن و دونوازی خارق العادهاست. من ۶۰ سال با ایشان همنوازی کردهام و ساز بنده با ساز شهناز گره خوردهاست.
پدر موسیقی ایران در سال ۱۳۸۳ به عنوان چهره ماندگار هنر و موسیقی برگزیده شد و مدرک درجه یک هنری به وی اهدا شد و بارها مورد تقدیر قرار گرفت. در تاریخ ۲ اردیبهشت ۱۳۸۹ خانه موسیقی به دست جلیل شهناز نوگشایی شد و در این مراسم نیز از سوی خانه موسیقی تجلیل شد.
جلیل شهناز در سالهای پایانی عمر خود با بیماری دست پنجه نرم میکرد و بسیاری از هنرمندان، دست اندرکاران و مسؤولان فرهنگی از جمله اعضای هیأت مدیره خانه موسیقی هر چند بار به عیادت او رفته و از نزدیک پیگیر وضعیت جسمانی این هنرمند بودند.
جلیل شهناز، استاد برجسته تار بر اثر بیماری طولانی و کهولت سن، صبح امروز (۲۷ خرداد) در سن ۹۲ سالگی درگذشت.