نقدینگی خود یکی از عوامل رشد تورم به حساب میآید. براساس واقعیتهای اقتصاد، 2 عامل مؤثر بر رشد تورم وجود دارد که متأسفانه در سالهای اخیر هر دو عامل مؤثر بر رشد تورم در کشور ما بروز پیدا کرده است. هم فشار نقدینگی به دلایل مختلف که یکی از آنها پرداخت نقدی یارانهها که بازتوزیع پول است، وجود داشت و هم فشار هزینهای که قیمت تمامشده کالا را بالا برده، رخ داده است. برای کنترل تورم باید تدبیری اتخاذ شود که این عوامل مؤثر بر رشد نقدینگی که منجر به رشد تورم میشود، مدیریت شود.
ایجاد نظم مالی در کشور و آرامش در سیاستهای پولی و بانکی، مهمترین عامل برای کنترل عوامل رشد نقدینگی است که متولی اصلی آن در کشور بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران است. این نهاد سیاستگذار پولی بانکی کشور میتواند با استفاده از تجارب کارشناسی و اتخاذ تصمیمات علمی راه را برای بهبود اوضاع اقتصادی هموار کند به همین دلیل امیدواریم در دولت آینده هدایت بانک مرکزی به فردی سپرده شود که ویژگیهای کافی برای پیشبرد منطقی سیاستهای کلان اقتصادی را داشته باشد.
این فرد باید اقتصاددانی مجرب و فهیم و دارای استقلال فکری شخصی باشد که البته پیدا کردن چنین فردی کار سادهای نیست چراکه شرایط اقتصاد کشور طوری پیش رفته است که شخصیتهای مستقل زیادی در آن وجود ندارند. این اقتصاددان باید دارای فکر بینالمللی باشد، اقتصاد بینالمللی را به خوبی بشناسد، توازن معاملات ارزی را درک کند و روی تراز پرداختها در سیاستهای ارزی و ریالی مسلط باشد. رئیسکل بانک مرکزی باید رشد اقتصادی و اجزای آن را بشناسد. با سرمایهگذاری، اشتغال، بیکاری و دیگر مولفههای اقتصادی آشنایی داشته باشد و از همه مهمتر اینکه مولفههای اقتصادی کشور ما را بشناسد.
طبیعی است که شخصیتی با این ویژگیها به سختی پیدا میشود اما اگر فردی با 60درصد این ویژگیها بر مسند کار قرار گیرد و از یک هیأت عامل حرفهای و قدرتمند استفاده کند، میتوان امید داشت تا سیاستهایی وضع شود که بهتدریج از این درماندگی بانکی خارج شویم و در سیاست پولی و بانکی شرایط بهتری ایجاد شود.انتخاب هیأت عامل مجرب از این منظر بسیار مهم است که رئیسکل بانک مرکزی تبدیل به عضوی از کابینه و درگیر فعالیتهای سیاسی میشود.
اما هیأت عامل میتواند کار تصمیمسازی را به خوبی برای رئیسکل انجام دهد و او نیز باید بتواند در هیأت دولت، شورای پول و اعتبار و دیگر مراجع از آن فکر و تصمیم علمی و پژوهشی دفاع کند. با چنین ترکیبی میتوان انتظار هماهنگی میان اجزای تصمیمساز و تصمیمگیر را شاهد بود. برای این کار باید از مراکز علمی پژوهشی و دانشگاهها استفاده شود. باید ایدهها و طرحها برای کارشناسی از بدنه علمی این مراکز بهره ببرند تا تصمیمات منطقی به عرصه اقتصاد بازگردد.
این روزها گزینههای مطرح شده برای ریاست بانک مرکزی، تجارب خوبی در عرصه بانکی دارند به هر حال خزانه مدیریتی ما محدود است و بهترینها در این عرصه مطرح شدهاند اما از آن جا که رئیسکل جامعالشرایط بسیار مشکل پیدا میشود باید بر انتخاب هیأت عامل خوب برای بانک مرکزی تمرکز شود. به هر حال بنبرنانکه رئیسکل بانک مرکزی آمریکا هم ممکن است همه شرایط را نداشته باشد اما مرکز تحقیقات فدرال رزرو است که به او فکر و ایده میدهد. البته امیدواریم با درایت، انتخاب درست در این زمینه انجام شود تا به تبع آن شرایط برای بازگشت تصمیمات کارشناسی و اعمال سیاستهای پولی و بانکی منطقی، مهیا شود.