ماجرای عجیب و پیچیده این پرونده با سرقت یک خودروی ال90 در حوالی ترمینال جنوب تهران شروع شد. صاحب خودرو مردی اهل اراک بود که به تهران میآمد و مسافران بین شهری را سوار ماشینش میکرد اما آخرین باری که راهی پایتخت شده بود، گرفتار 2 جوان سارق شد. سارقان جوان مدعی بودند که مسافر اراک هستند و بعد از اینکه سوار خودروی مالباخته شدند با این ادعا که یکی دیگر از دوستانشان در همان حوالی منتظرشان است، راننده ال90 را به کوچهای خلوت کشاندند و با تهدید چاقو و گاز اشکآور دست به سرقت پولها، مدارک و خودرواش زدند و پا به فرار گذاشتند. دزدان بعد از این سرقت با صاحب خودرو تماس گرفتند و مدعی شدند که حاضرند در ازای دریافت 5میلیون تومان، خودرو را پس بدهند. از همان زمان بود که با شکایت مالباخته، پلیس وارد ماجرا شد و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری دزدان زورگیر کلید خورد.
سرقتهای سریالی
دو سارق زورگیر که نقشه شومی در سر داشتند بعد از دزدیدن ال90، پلاک آن را تغییر دادند و اینبار در قالب مسافرکش شروع به زورگیری از مسافران کردند. در این میان یکی از آنها به نام پژمان تصمیم گرفت همسرش را نیز وارد ماجرا کند تا به راحتی بتوانند اعتماد مسافران را جلب کنند. به این ترتیب مسافران مخصوصا زنان و دختران جوان با مشاهده همسر پژمان در داخل ماشین، اطمینانشان جلب میشد و با خیال راحت سوار ماشین میشدند اما در بین راه دزدان با تهدید چاقو و گاز اشکآور دست به سرقت کیف، طلاها و اموال باارزش آنها میزدند.
سرقتهای این باند به همین جا ختم نشد، چرا که پژمان گاهی اوقات با خودروی مسروقه راهی خیابانهای خلوت شهر میشد و با شناسایی رهگذرانی که بهنظر میرسید پول زیادی همراهشان دارند، دست به کیفقاپی میزد و متواری میشد. او بعد از هر سرقت، با استفاده از گوشی تلفن همراه مالباختگان با آنها تماس میگرفت و برای پس دادن مدارک و اموال سرقتی با مالباختگان وارد معامله میشد. پژمان در یکی از سرقتها کیف دختر جوانی را دزدید و وقتی داخل آن یک کارت عابربانک پیدا کرد، با مالباخته تماس گرفت و گفت که حاضر است در ازای گرفتن رمز کارت، اموال مسروقه را پس دهد. او با این روش، یک میلیون و 800 هزار تومان از حساب دختر جوان سرقت کرد و سپس مدارک و اموال مسروقه را به وی پس داد.
توبه عجیب
سرقتهای پژمان و همسرش ادامه داشت تا اینکه همسر باردار او وضع حمل کرد و فرزند آنها به دنیا آمد. پس از آن بود که پژمان تصمیم گرفت دست از کیف قاپی و زورگیری بردارد. با این حال وسوسه کارهای خلاف او را رها نکرد و به همین دلیل تصمیم گرفت فعالیتهای مجرمانهاش را با قاچاق و خرید و فروش موادمخدر ادامه دهد. پژمان بعد از دستگیری به مأموران چنین گفت: برای قاچاق موادمخدر به پول زیاد احتیاج داشتم. برای همین نقشهای کشیدم و سراغ یکی از قاچاقچیان معروف منطقه که از قبل وی را شناسایی کرده بودم، رفتم. به او گفتم که قصد خرید مقدار زیادی شیشه دارم و با هم وارد معامله شدیم. او 200گرم شیشه به من تحویل داد و قرار بود پول آن را به حسابش واریز کنم اما من بعد از تحویل گرفتن مواد فرار کردم و هیچ پولی به او پرداخت نکردم. پس از آن تصمیم گرفتم مواد سرقتی را به معتادان بفروشم و از این طریق پول زیادی به جیب بزنم.
زمانی که مرد جوان سرگرم فروش مواد در یکی از محلههای جنوب شهر بود، ماموران کلانتری از ماجرای فعالیت او با خبر شدند و در پوشش خریدار به سراغ وی رفتند. پژمان که تصور میکرد مشتریان خوبی نصیبش شده، هنگامی که قصد داشت 60گرم شیشه سرقتی را به مأموران بفروشد، دستگیر شد و به کلانتری انتقال یافت. همزمان با دستگیری این مرد، کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی تهران که از مدتها قبل در تعقیب وی بودند پس از شناسایی محل زندگی او، از ماجرای بازداشت وی از سوی ماموران کلانتری باخبر شدند و به این ترتیب راز زورگیری و کیفقاپیهای پژمان و همدستانش فاش شد. ماموران در ادامه تحقیقات توانستند همسر و دیگر همدست او را نیز بازداشت و به اداره آگاهی منتقل کنند.
سرنوشت ال90مسروقه
زمانی که مأموران از پژمان درباره سرنوشت خودرویی که آنها سرقت کرده بودند، پرسیدند، وی گفت: بعد از چندین فقره سرقت با خودروی مسروقه، احساس کردم که دیگر استفاده از آن جایز نیست. برای همین با مالخری که اهل کرج بود وارد معامله شدم و خواستم ماشین مسروقه را به او بفروشم. ما بر سر مبلغ 3میلیون تومان به توافق رسیدیم اما زمانی که این مرد برای تحویل گرفتن ماشین نزد من آمده بود از غفلتم استفاده کرد و بدون اینکه پولی پرداخت کند، ماشین را دزدید و فرار کرد.
با اعترافات پژمان، مرد مالخر دستگیر و مشخص شدکه او علاوه بر خرید اموال مسروقه، در باندی فعالیت میکرد که هدفش فریب دختران دم بخت بود. مرد مالخر و همدستانش بعد از شناسایی دختران پولدار، به بهانههای مختلف با آنها طرح دوستی میریختند و بعد در فرصتی مناسب دست به سرقت اموالشان میزدند. سرهنگ غیاثوند، معاون مبارزه با سرقتهای خاص پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: با دستگیری این مالخر وی به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات پلیس برای شناسایی و دستگیری همدستان او ادامه دارد.