خبرگزاری دفاع مقدس نوشت: سالها از پایان جنگ گذشته، اما برای خانوادههای مفقودان انتظار هنوز پایان نیافته است و حالا این انتظار با خونشان عجین شده است. در چنین شرایطی، پژوهشگران کشورمان به فناوری تعیین هویت مولکولی دست یافتهاند که به کمک آن میتوان تنها با یک قطره خون به انتظار پایان داد.
در طرحی گسترده، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس کشور با همکاری استادان ومتخصصان متعهد کشور، در تلاشند با انجام آزمایشهایDNA بر بقایای شهدای گمنام، آنها را شناسایی کنند.
دکتر محمود تولایی، رئیس پژوهشکده فناوریهای نوین زیستی و عضوهیات علمی دانشگاه بقیه الله، از مکانیزم وفرآیند آزمایشگاهی این طرح میگوید:
با توجه به اینکه امروز توسعه روش های بیولوژی مولکولی یک فضا ویک عرصه جدیدی را پیش روی دانشمندان گشوده وقادرهستند با مطالعات ردیابی ژنتیکی حتی ظرفیت ژنتیکی نسل های گذشته را شناسایی کنند ما هم به این اندیشه افتادیم که از قابلیت ها وتوانائیهای علمی بیوتکنولوژی برای خدمت به بهترین قشرجامعه مان را که خانوادههای شهدا هستند، استفاده کنیم .
امروزدرحوادث بسیاری مثل سقوط هواپیماها، انفجارات، زلزله، سونامی و سیل که در یک زمان کوتاه ممکن است دهها هزار نفر کشته شوند و در آن شرایط شناسایی نفربه نفروچهره به چهره وجود نداشته باشد.
دانش ژنتیک قادر است با الگو گرفتن از فرایند توارث، که هر فرزندی نیمی ازاطلاعات ژنتیکی اومشابه پدرونیمی دیگرمشابه مادر است با استفاده از همین قابلیت ردیابی ژنتیکی را سرعت دهد.
اصل این دانش واین روشها عمدتا در دهه نود اوج گرفت پیشتازی آن در اختیارکشورهای غربی وبه طورخاص ایالات متحده بود وسرنخ اقدام واجرای آن در دست fba قرار داشت، بنابراین یک انتظار طبیعی بود که ما اگر بخواهیم از تجربه های موجود آنها استفاده کنیم همکاری لازم به عمل نیاید.
زمانی که ما در این مرکزشروع به کارکردیم ابتدا با ایمیل زدن به دانشمندان این رشته دراقصی نقاط جهان، متاسفانه هیچ جوابی را دریافت نمی کردیم .
بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس در سال 1381 ما را درک کردند و به دنبال اعلام نیازی که برای شناسایی، شهید علی هاشمی به سازمان ما و دستگاههای تخصصی موجود کشورمثل سازمان های پزشکی قانونی، دانشگاه علوم پزشکی ومجموعه هایی که دست نیازدرازکرده بودند که به لحاظ عدم قابلیت های موجود تکنولوژی این کاردرکشور قابل اجرا نیست. ما بنا براین گذاشتیم که این پتانسیل در کشور ایجاد شود ویک کارعلمی را آغازکردیم.
برای شروع ابتدا درغالب تعدادی پایان نامه های کارشناسی ارشد ودکترا وهمکاری های متخصصین حزب الهی در این حوزه گام هایی را پشت سر گذاشتیم.
اما چه حوادثی اتفاق می افتد که می تواند به معنی التیامی بردل خانواده های عزیزباشد این است که بدانند پیکرعزیزشان کدام است ویک فرزند شهید دوست دارد یک نقطه ای را به عنوان نقطه اتکا برای راز دل گفتن با پدر شهیدش ارتباط دل ومعنوی برقرار کند. به همین جهت هم این مجموعه سعی کرده دراین نقش تکالیف خود را انجام دهد.
فرایند اقدام هم به این ترتیب است که پیکرشهدایی که در مناطق مین زدایی شده ورفع آلودگی شده که تفحص صورت می گیرد را از خاک خارج می کنند ودر مناطق مرزی وعملیاتی این پیکرشهدا به معراج شهدا انتقال داده می شود.
در معراج شهدا بررسی های لازم را از نظرشناسایی تعلق این پیکرها صورت می گیرد به عنوان مثال ازاجزاء همراه پلاکی، البسه ای، ویا هر نوع مدارک واشیایی وجود داشته باشد تلاش می کنند برای شناسایی افراد با همان شواهدی که در اختیار دارند صورت گیرد واگر با آن شواهد به تشخیص نزدیک نشوند آن نمونه ها وپیکرها را در اختیار این مرکز قرار می دهند.
در این مرکز بخش اول بررسی های آناتومیک صورت می گیرد وتمام ویژگی ها ومشخصات آناتومیکی روی اجزاء پیکر مورد بررسی قرار می گیرد ودریک فرم های ویژه ای درج می شوند. به عنوان مثال از چه منطقه ای کشف شده ، چه عملیات هایی در آن منطقه اتفاق افتاده، تاریخ کشف هر یک از اجزاء پیکر ویا اشیاء متعلق به آن وهمینطور ملزوماتی را که شهید به همراه داشته است.
روی این فرمها علامت گذاری می شود واندیس های آناتومیک اندازه گیری می شود که ویژگی های این مجموعه دراین فرم ها ثبت می شوند.
ما با این بررسی ها وآناتومی ها تا حدودی در واقع اندازه قد ، تخمین سن شهید وهمینطور شرایط محیطی که این پیکر را که در آن قرار داشته است را بدست می آوریم.
گاهی ممکن است یکسری لوازم شخصی مثل انگشتر، ساعت، دندان ویا درهریک ازاعضای بدن استفاده ازطلا ویا پلاتین به کار برده شده باشدویا ممکن است در پا ویا اندامها یک شواهد فیزیکی ناشی ازشکستگی ها وجود داشته باشد که تمام این شواهد درفرم ها ثبت می شود والبته یک فرم اظهار نامه هم در اختیار خانواده ها قرار می دهیم.
خانواده ها معمولا اطلاعاتشان راشامل اینکه آخرین اعزامی این شهید کی بوده، چه عملیاتی وزمان تقریبی شهادت چه زمانی وکجا بوده،مندرج وبخشی هم ازاین اطلاعات از طریق دوستان وهمراهان رزمنده ها ثبت می شود.
مجموعه این اطلاعات فیزیکی دربانک اطلاعاتی وارد می شود ونهایتا درحد چند گرم ازاین اجزاء نمونه برداری واین نمونه ها در فرایند های آزمایشگاهی قرار می گیرد.
بدن یک انسان تقریبا بالغ بر 100 تریلیون سلول تشکیل شده است، در مجموعه های سلول های ما تقریبا از 3 میلیارد باز آلی که اجزاء DNAهستند حمل ونقل می کنیم ودر واقع تمام آن 100 ترلیون سلول حاوی اطلاعاتی هستند که این اطلاعات مثل یک پلاکت ثابت روی همه سلول ها درج شده است .
ما با گشودن و از بین بردن غشاء سلولی رسیدن به هسته سلول وباز کردن غشاء هسته سلول، محتوی DNA سلولی آزاد می کنیم که آن محتوی DNAبا روشهای پیشرفته وپیچده ای آزمایشگاهی مورد بررسی قرار می گیرد ونهایتا اطلاعات ژنتیکی فرد به شکل اطلاعات رمز شده به دست می آید.
مثلا پیکری که درمنطقه جنوب که وضعیت های آبرفتی ورانش زمین وجود دارد دراثراین جریان آبرفتی بخشی از زمین جابجا شده وممکن است ازهمین اجزاء نیزدر دیگر منطقه جابجا ویافت شود.
ما به جهت اینکه اگردرآینده هم یک نمونه استخوان دیگری از پیکرشهید دیگری برخورد کردیم که ازنظر اطلاعات ژنتیکی مشابه اطلاعاتی باشد که قبلا درسیستم بانکی ما درج شده است به همین دلیل کاملا علامت گذاری می کنیم که چه اجزایی وجود دارد
ما با بهرهگیری از قطعه کوچکی از نمونه پیکر شهدای گمنام، یک بانک اطلاعاتی و از نمونه خانوادههای مفقودان هم یک بانکDNA یا ژنتیکی تشکیل می دهیم و با استفاده از دانش زیست فناوری، ارتباط بین بانک معلوم که خانوادهها هستند و بانک مجهول که پیکرها هستند را بررسی و به شناسایی مفقودان کمک میکنیم.
همکاران ما دراین مرکزسیستم نرم افزاری بسیار پیچیده ای طراحی وابداع کرده اند که با جستجو دربین اطلاعات داده شده، خانواده هایی که بیشترین تشابه را به این نمونه پیکر داشته باشند شناسایی و برای بررسی اعلام می شوند.
مثلا شهیدی اگر برای جزیره مجنون باشد از قضا خانواده ای هم که پیدا شده در برابراظهارنامه خانواده شان اعلام شده که وی در جزیره مجنون شهید شده است.در اینجا با یک اطمینان خاطر بیشتری خانواده قانع می شوند چون ما گاهی اوقات برمبنای این اطلاعات علمی ممکن است قوت قلبی برای خانواده ایجاد نکند ولی با نشان دادن قطعه ای ازلباس همراه پیکریقین بیشتری برای آنها حاصل می شود.
بنابراین ما هم ازمجموعه اطلاعات علمی، ژنتیکی وهم اطلاعات جانبی اظهار نامه ها وهمین طورشواهد به دست آمده به این تشخیص وشناسایی دست پیدا می کنیم.
از نظرآزمایشگاهی، کارکردن با نمونه های استخوانی شاید حداقل20 برابر سخت ترازکاربا نمونه های بافت های تازه واز جمله خون است وگاهی همکاران من مجبور می شوند بعضی از این آزمایشات وتست ها را ده ها بارهم تکرار کنند تا به آن نتیجه یقین پیدا کنند وتحمل این سختی ها به آرزوی لبخند رضایت بر لبان یک مادر، پدرو یا خانواده منتظری است که طبعا برای ما هم خستگی های کاربا این نتایج ازتن خارج می شود.
بعضا خانواده های شهید مکاتباتی را با ما دارند گاهی وقتها فرزند شهیدی راز دلی می نویسد، درد دلی می کند وهمین آگاهی از وضعیت خانواده هاست که اشتیاق ما را بیشتر می کند که بتوانیم به نوعی به شناسایی شهدا بپردازیم.
امروز این مرکز، به عنوان رفرنس ومرجع برای کمک به این عرصه و نه فقط حوزه شناسایی شهدای گمنام بلکه استفاده از مارکرها وشاخص های ژنتیکی برای تشخیص زود هنگام سرطان ها که به حوزه های دیگرهم گسترش پیدا کرد اما نقطه شروع ونقطه اهتمام ما درواقع پاسخ به دغدغه انتظاردرخانواده های شهدای گمنام بود.